به گزارش خبرگزاري رسا، شماره 30 فصلنامه علمي ـ پژوهشي مشرق موعود به صاحب امتيازي مؤسسه آينده روشن (پژوهشكده مهدويت) منتشر شد.
اين شماره از فصلنامه مشرق موعود با ارائه هفت مقاله از پژوهشگران حوزه و دانشگاه به موضوعات«مديريت از فرداست بر پايه مباني»،«نقد بررسي ديدگاه احمدحسن درباره رجعت»، «نقش امام غايب در هدايت و مباني آن»، «گونه شناسي مدعيان دورغين مهدويت»، «بررسي تطبيقي آيه هشتم سوره انسان از ديدگاه فريقين»، «بررسي تاثير انتظار امام مهدي بر سلامت ذهن و كيفيت زندگي دانشجويان » و «گونه شناسي كاركردي مفهوم مهدويت با تكيه بر گزارشات تاريخي» پرداخته است.فصلنامه مشرق موعود با مدير مسؤولي سيد مسعود پورسيد آقايي و مديريت داخلي مصطفي ورمزيار از سوي مؤسسه آينده روشن(پژوهشكده مهدويت منتشر مي شود.
در ذيل چكيده مقالات تقديم خوانندگان محترم مي شود:
مديريت از فرادست بر پايه مباني
امير غنوي؛ مريم غنوي
امام غايب را تعبير متناقضنما گفتهاند؛ زيرا امام هدايتگري را بر عهده دارد و ناپيدايي و ناشناختگي امكان هدايتگري را از بين ميبرد. اين شبهه، از غفلت از نقش امام در عصر غيبت برميخيزد.
امام عليه السلام در عصر غيبت، همۀ شئون و مسئوليتهاي امامت را بر عهده دارد و تفاوت او در شيوهاي است كه به سبب حفظ ناشناختگي بايد به كار گيرد. اين نوشتار بر آن است كه تخميني از اين شيوه ارائه كند. اين تخمين ميتواند بر پايه درك نقش و وظايف امام و شرايط خاص غيبت استوار شود. راه دوم، رجوع به روايات است؛ رواياتي كه به تصريح يا اشاره از شيوۀ مديريتي امامدر عصر غيبت خبر ميدهد.
مهمترين يافتۀ اين پژوهش، درك شيوهاي است كه ناشناختگي امام را از يك تهديد به فرصت بدل كرده است. همچنين فهم چگونگي حراست از حركت ديني در برابر مشكلات و دشمنان بدون ايجاد اختلال در سامانۀ خودبسندهاي كه امامان شيعه پايهگذار آن بودهاند.
نقد و بررسي ديدگاه احمد حسن درباره رجعت
نصرتالله آيتي
يكي از مدعيان دروغيني كه در سالهاي اخير با استفاده از ابزار جهل، عدهاي از سادهدلان را فريفته است، احمد بن اسماعيل معروف به احمد الحسن است. وي كه خود را با چهار واسطه فرزند امام مهدي(ع) ميخواند مدعي است پس از پايان يافتن عمر شريف امام مهدي دوازده نفر از فرزندان آن حضرت _ كه همگي مهدي و قائم هستند _ به ترتيب جانشين ايشان خواهند شد. بنابر اين رجعت امامان معصوم نه در زمان امام مهدي(ع) بلكه در زمان دوازدهمين فرزند آن حضرت آغاز ميشود و مقصود از مهدي در رواياتي كه از آغاز شدن رجعت در دوران امام مهدي سخن ميگويند امام زمان نيست، بلكه مهدي بيست و چهارم _ يعني دوازدهمين فرزند از فرزندان امام مهدي _ است و البته وي خود را اولين مهدي از فرزندان امام مهدي(ع) ميپندارد.
نوشتار پيش رو تلاشي است براي پاسخ به ادعاي يادشده. در اين نوشتار كوشش شده است ثابت شود بر اساس تصريحات متعددي كه در روايات فراواني وجود دارد، رجعت در دوران امام مهدي آغاز خواهد شد و در اين روايات، قراين داخلي و خارجي بسياري وجود دارد كه مانع حمل آن بر مهدي بيست و چهارم ميشود. بنابر اين، نظريۀ مهديان پس از مهدي _ صرفنظر از اشكالات متعدد ديگري كه دارد _ به دليل تعارض با روايات رجعت باطل است.
نقش امام غايب در هدايت و مباني آن
رضا برنجكار؛ محمدتقي شاكر
پرسش از چيستي فوايد و اثرگذاري امام غايب در سير تكاملي انسانها، پرسشي است كه پس از اثبات لزوم وجود امام و مباني عقلي و نقلي آن طرح ميشود. در يك انگاره حداقلي، امام جايگاهي همانند جايگاه ديگر حاكمان با قيد عدالت دارد. اين نوع تلقي علاوه بر تقصير در تبيين جايگاه امامت با دوره غيبت امام، دچار سردرگمي در تحليل نقش امام است. در آيات قرآن كريم، جايگاه حقيقي امام و نقش او در هدايت بيان شده كه آيات شهادت از جمله اين آيات است. از مسئله شهادت، چگونگي و آثار شهادتِ گروهي از برگزيدگانِ انسانها در آيات قرآن، برداشتهاي متفاوتي وجود دارد.
بيشتر ديدگاهها به ثمربخشي شهادت انبيا و اوصيا در آخرت و صحنه قيامت معطوف است؛ اما با وجود شواهد متقن قرآني و روايي بايد پذيرفت كه مسئله شاهد بودن گروهي از انسانها در دنيا و آگاهييابي الهي آنان از اعمال و باطن امور انسانهاي ديگر، داراي پيامد دنيوي و زمينه تحقق امري مهم و اساسي است كه بناي آفرينش و دستگاه عظيم و مستحكم ارسال انبيا و نصب اوصيا بر آن استوار و قوام يافته است؛ يعني موضوع هدايت و كمالبخشي و رساندن هر چيز به سرانجام شايسته او؛ امري كه خداوند متعال تنها خود را تحققبخش آن دانسته است.
در اين ميان، نقش شاهدان بر اعمال انسانها، واسطه بودن آنان در تحقق گونهاي خاص از هدايت الهي است؛ همانگونه كه انبيا، به منزلۀ واسطههايي الهي ميان انسانها و خداوند در دريافت و انتقال پيامهاي پروردگار در عرصه هدايت تشريعي به شمار ميروند.
اين نوشتار با بررسي تطبيقي تفاسير ذيل آيات مربوط به شهادت، به نقد برخي از آرا و تبيين زواياي مجهولي از چرايي و نتايج اين شهادت پرداخته و بدينوسيله بخشي از نقش و جايگاه هدايتي امام عصر(ع)تبيين شده است.
گونهشناسي مدعيان دروغين مهدويت
نعمتالله صفري فروشاني؛ اميرمحسن عرفان
هرچند هنوز زوايا و ابعاد بسياري از پديده مدعيان دروغين مهدويت ناگفته يا نامكشوف مانده، اما _ برخلاف گذشته _ اكنون دادههاي علمي درخور توجهي درباره اين موضوع در دسترس است. گفتني است مدعيان دروغين مهدويت با وجود همانندي و همسويي بيشتر مصاديق آن در گستره تاريخ اسلام، در ذات خود يكي نيستند؛ بلكه به لحاظ ماهوي و نيز لحاظ جانبي، طيفي از ادعاهاي متفاوت را تشكيل ميدهند. اين نوشتار خواهد كوشيد ضمن ارائه تنوعات مدعيان دروغين، اصالت انديشه مهدويت را در پرتو آن آشكار سازد.
اين مقاله، با روشي توصيفي تحليلي ميكوشد دادههاي لازم را از منابع گوناگون جمعآوري كند. نتايج به دست آمده از تحليل و تركيب اين دادهها نشان ميدهد مدعيان دروغين مهدويت بسته به ملاحظاتي چند، به انواعي تقسيم ميشوند كه اين ملاحظات عبارتاند از: نوع ادعا، ماهيت ادعا، مقطع تاريخي طرح ادعا، مذهب مدعي، سرانجام ادعا، شخص ادعاكننده و دامنه جغرافيايي يا جمعيتي ادعا.
بيگمان موارد پيش رو، همه انواع موجود و صور محتمل در مدعيان دروغين نيست؛ بلكه با مطالعه و تأمل بيشتر در اين موضوع و با ملاحظات مختلف، ميتوان به تنوعات بيشتري دست يافت يا فرضهاي قابل مطالعه بيشتري در آن انديشيد.
بررسي تطبيقي آيه هشتم سوره انسان از ديدگاه فريقين
حامد دژآباد؛ اعظم خداپرست
درباره آيه وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيرا»(انسان: 8) در ميان مفسران فريقين، مباحث گوناگوني شكل گرفته است كه عمدتاً به سبب نزول اين آيه برميگردد. شيعه به استناد دلايل متقن درونمتني و برونمتني تنها سبب نزول مرتبط با اهلبيت عليهم السلام را پذيرفته وبه هيچ روي عام بودن آيه را نميپذيرد. درمقابل، مفسران اهلسنت در اينباره اتفاق نظري ندارند؛ برخي از آنان همچون سيد قطب، سبب نزول مرتبط با اهلبيت عليهم السلام را مطلقاً نميپذيرند و به دلايل درونمتني و برونمتني متعددي استناد ميكنند.
برخي ديگر نيز از سبب نزولي كه درباره انفاق ابوبكر و عمر و چند تن از مهاجرين است سخن به ميان آوردهاند. اما دستهاي ديگر از آنان، ضمن پذيرش سبب نزول مرتبط با اهلبيت با دلايلي به عموميت تعابير آيه و اختصاص نداشتن آن به اهلبيت عليهم السلام معتقد شدهاند. در اين راستا اصليترين دليل آنان براي عدم تخصيص شأن نزول به اهلبيت، تعميم آيه به افراد و مصاديق ديگر است كه بطلان اين مطلب در جاي خود اثبات ميشود.
بررسي تأثير انتظار امام مهدي عليه السلام بر سلامت ذهن و كيفيت زندگي دانشجويان
مهرداد كلانتري؛ رسول روشن چلسي؛ رضوان صدرمحمدي
هدف از تحقيق پيش رو، تعيين رابطه بين كيفيت زندگي و سلامت ذهن با انتظار امام مهدي عليه السلام است. جامعه مورد مطالعه، دانشجويان دانشگاه غيرانتفاعي رفسنجان در سال تحصيلي 90- 91 هستند كه تعداد يكصد و هشتاد نفر با استفاده از نمونهگيري تصادفي ساده مورد مطالعه قرار گرفتند.
براي جمعآوري دادههاي مورد نياز از سه پرسشنامه مربوط به بخش كيفيت زندگي سازمان بهداشت جهاني (WHOQOL-BREF)، ميزان انتظار اماممهدي عليه السلام (پرسشنامه محققساخته) و سلامت ذهن استفاده شده است. دادهها با آزمون همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون گام به گام تحليل شدهاند.
در تجزيه و تحليل دادهها، نتايج در سطح 95/0 اطمينان نشان داد كه رابطه بين انتظار مهدي موعود عليه السلام و سلامت ذهن و كيفيت زندگي، معنادار است.
گونهشناسي كاركردي مفهوم مهدويت با تكيه بر گزارشات تاريخي
مهدي فرمانيان اراني؛ حامد قرائتي
منابع و مستندات نظري و علمي مهدويت در انديشه اسلامي به بركت اهتمام بزرگان و عالمان ديني از آموزههاي مشترك فرق اسلامي به شمار ميرود كه به تفصيل در منابع حديثي، كلامي و تاريخي مورد توجه قرار گرفته است. اما آنچه موجب بروز و ظهور تعاريف، مصاديق و حتي فرق گوناگون با محوريت آموزه مهدويت شده است، مفاهيم، كاركردها و انتظاراتي از مهدويت است كه در اثر عوامل مختلف اجتماعي، سياسي، فرهنگي و حتي اقتصادي به منصه ظهور رسيده است.
اين تحقيق در پي گونهشناسي كاركرد مفهوم مهدويت در جوامع اسلامي تحت تأثير عوامل پيشگفته است؛ زيرا مفهوم مهدويت در بستر تاريخي داراي تطور معناداري است؛ تطوري كه حتي بر متون و نصوص ديني نيز تأثيرگذار بوده و موجب انشعابات، تعاريف و قرائتهاي گوناگوني در حوزه مهدويت شده است.
اين نوشتار با تكيه بر منابع كتابخانهاي و با رويكرد توصيفي تحليلي و البته به صورت ابداعي، مفاهيمي كاربردي از مهدويت كه ناظر به وقايع جاري و عيني جوامع اسلامي هستند را ارائه داده است. نتايج اين تحقيق ميتواند ما را در آسيبشناسي و بهكارگيري رويكردهايي مؤثر در صيانت از آموزه مهدويت به عنوان يكي از آموزههاي قوامبخش انديشه و تمدن اسلامي ياري كند.