به گزارش خبرگزاري بينالمللي قرآن (ايكنا)، پژوهشكده نظريهپردازي سياسي و روابط بينالملل پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي نشستي با عنوان «بررسي فقهي جريانهاي تكفيري» با سخنراني دكتر عبدالوهاب فراتي برگزار ميكند.
لازم به ذكر است زمان برگزاري اين برنامه يكشنبه مورخ 19 بهمن ماه 93 از ساعت 14 الي 16 در محل سالن حكمت پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي واقع در بزرگراه كردستان، خيابان ايرانشناسي برگزار خواهد بود.
علاقهمندان ميتوانند براي دستيابي به اطلاعات بيشتر به سايت پژوهشگاه به نشاني www.ihcs.ac.ir مراجعه فرمايند.
توضيح زير توسط پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي در خصوص اين برنامه منتشر شده است:
روند حوادث طي چند سال اخير نشان ميدهد كه ايدئولوژي جريان سلفيه نسبت به دو جريان مذهبي ديگر در جهان اهل سنت يعني اخوان المسلمين و جريان سنتي فقهي، قوت و گسترش بيشتري يافته است گرچه اخوانيها، به لحاظ تشكيلات، قويتر و قديميتر و به لحاظ ايدئولوژي، نوگراتر هستند، اما اين جريان سلفي است كه هم پيروان، بيشتري دارد و هم توانسته است با بهرهمندي از توانمنديهاي ديگر گروههاي سياسي مثل حزب بعث در عراق به سازماندههاي پيچيدهاي دست يابد. گذشته از علل و عوامل تاريخي و محيطي، به نظر ميرسد عامل اصلي گسترش اين جريان را بايد در جذابيت هاي ايدئولوژيك آن جستجو كرد و به تحليل سرشت آن پرداخت. ايدئولوژي سلفي سه ويژگي مهم دارد كه مخاطبين خود را به آساني جذب مي كند؛ اين سه ويژگي عبارتند از:
1- مذهبي ساده و رواني را بيان ميكند كه فاقد پيچيده گيهايي در فهم است. ايدهها و آموزههاي آنان بدون اينكه پوششي از نظريه پردازيهاي غامض داشته باشد، برداشتي صريح و ساده از اسلام را ارائه ميكند كه براي همگان قابل فهم و درك است.
2- سلفيها بدون اينكه خود را در گفتگوهاي تئوريك گرفتار كنند بلافاصله سراغ روشهاي عملي ميروند و با تاكيد بر مصاديق و مسايل عيني به برون رفت هاي عملي ميانديشند.
3- راهحل آنان براي حل مشكلات مسلمانان، غير محافظهكارانه و صريح است و آنان تنها برون رفت از مصائب كنوني جهان اسلام يعني «گسترش مظاهر غرب» و «انحراف جامعه اسلامي از اسلام سلف» را راه حلهاي راديكال ميدانند، چيزي كه براي جوانان نااميد از بهبود اوضاع در جهان اسلامي جذابيتهاي وافري توليد ميكند و آنان را مجذوب مسيرهاي كوتاه و منتج ميكند.
اما آنچه در فهم گروههاي سلفي از اهميت بسزايي برخوردار است آن است كه بخشي از اين گروهها، كه امروزه از آنان به «سلفيهاي تكفيري» ياد ميشود تمايل به «خشونت» دارند.
دلايل روي آوري آنان به خشونت چيست؟ و آنان بر چه دستگاهي از فقه تكيه ميزنند كه اين گونه توليد خشونت ميكند؟ به عبارت ديگر فقه سلفي چيست و چرا خشونت توليد ميكند؟ اگر دستگاههاي فقهي در جهان اهل سنت را به سه دستگاه فقهي؛ فقه سنتي/ فقه المقاصد/ و فقه سلفي، تقسيم كنيم، آنگاه اين پرسش نمايان گر ميشود كه فقه اخير چه تمايزاتي با دو دستگاه پيشين دارد و منجر به تغييراتي در نظام معرفتي فقهي و كلامي اهل سنت شده است؟ قبل از پاسخ دادن به اين پرسش لازم است بر اين نكته تاكيد كنيم كه فقه سلفي به رغم تحجري كه در نهان خود دارد از جهاتي روشنفكرانه نيز به شمار ميآيد. دليل آن نيز، اين است كه فقه سلفي چندان به مكاتب سنتي چهارگانه پايبند نيست و نسبت به مكاتب اربعهي حنفيه، حنبليه، مالكي و شافعي، نگرشي انتقادي دارد و به نوعي فقهِ بدون مفتي يا مرجع را ترويج مينمايد. چيزي كه براي روشنفكران اهل سنت جذابيت دارد و تا كنون توانسته است بخشي از نيروهاي مدرن و تحصيل كرده را به سوي گروههاي تكفيري مثل داعش و القاعده جدب كند؛ چرا كه روشنفكري در همه جوامع، علاقهمند است مذهبي باشد، اما به مراجع مذهبي استناد نكند و خود را مقلد جلوه ندهد. اين نشان ميدهد كه طرفداران گروههاي تكفيري الزاما از گروههاي بيسواد و فقير نيستند و آنان ميتوانند از تمام طبقات اجتماعي نيرو جذب كنند.
امروزه، «هلال تكفير» از ازبكستان شروع شده و به عراق و اردن و از آنجا به سوريه ميرسد و در حال پيشروي به شمال آفريقا است.