توليد آثار علمي و پژوهشي در عربستان سعودي، در دو دهه اخير شتاب قابل توجهي داشته كه حاصل آن چاپ و انتشار كتابهاي فراواني به ويژه در موضوعات مختلفِ علوم ديني و تاريخ و ميراث اسلامي بوده است. از جمله مؤسسات پژوهشي فعال و مشهور عربستان سعودي، مركز بحوث ودراسات المدينة المنورة است كه در زمينه مدينهشناسي در ابعاد مختلف آن فعاليت ميكند. اين مؤسسه در سال 1418ق از سوي امير عبدالمجيد بن عبدالعزيز تأسيس شد و از سال 1432ق، مديريت مالي و اداري آن به مؤسسه فرهنگي «دارة الملك عبدالعزيز» واگذار شد.
مركز مطالعات مدينه منوره، از زمان تأسيس آن تا كنون، كارنامه پرباري از توليدات علمي داشته است كه بخشي از آن كتابهايي در زمينه تاريخ و فرهنگ و حتي جغرافياي مدينه منوره را شامل ميشود و بخشي از آن نيز به كارهاي ميراثي همچون تصحيح و تحقيق متون و منابع تاريخي مدينه يا فهرستهاي نسخ خطي كتابخانههاي اين شهر اختصاص دارد. اين مركز همچنين يك فصلنامه علمي تخصصي با عنوان «مجلة مركز بحوث ودراسات المدينة المنورة» منتشر ميكند كه تا كنون حدود 43 شماره از آن منتشر شده است.
اخيراً مجموعهاي از جديدترين آثار و توليدات علمي و پژوهشي اين مركز براي كتابخانه تخصصي حج و زيارت (پژوهشكده حج و زيارت) تهيه شده است كه در اينجا به معرفي مهمترين اين آثار ميپردازيم:
1. الاحاديث الواردة في فضائل المدينة، جمعاً ودراسةً؛ صالح بن حامد بن سعيد الرفاعي؛ 1436هـ؛ 864ص.
اين كتاب، پژوهش جامع و مفصلي درباره احاديث منقول از رسول خدا (ص) در فضيلت مدينه منوّره و مساجد و اماكن مقدس آن است. مؤلف اين احاديث را از منابع و جوامع حديثي دست اول اهل سنّت گردآوري و به اعتبارسنجي روايي آن پرداخته است. اين كتاب شامل سه باب اصلي با عناوين زير است: 1) احاديث وارد شده در فضيلت شهر مدينه (به طور كلي)؛ 2) احاديث وارده شده در فضيلت مسجدالنبي؛ 3) احاديث وارد شده در فضيلت ساير اماكن مدينه منوّره.
باب اول در نُه فصل، به احاديث وارد شده در موضوعاتي همچون محدوده حرم بودن شهر مدينه، در امان بودن مدينه از فتنهها و بلايا همچون دجال و طاعون، تشويق به سكونت در مدينه، دعا در حق مدينه و طلب بركت براي آن، فضيلت از دنيا رفتن در مدينه و ساير فضائل اين شهر اختصاص دارد.
موضوع باب دوم كتاب نيز در شش فضل، فضائل مسجدالنبي، از قبيل فضيلت نماز خواندن در آن، فضيلت روضه مطهّره، فضيلت منبر پيامبر (ص) و ... است. باب سوم كتاب نيز در شش فصل، به احاديث وارده در فضيلت ساير مكانهاي مدينه از جمله مسجد قبا، كوه اُحُد، قبرستانهاي مدينه (از جمله بقيع)، واديهاي مدينه، و نيز فضائل تربت و خرماي مدينه ميپردازد.
2. علم المغازي بين الرواية والتدوين، في القرنين الاول والثاني للهجرة؛ محمد انور محمدعلي البكري؛ 1438هـ؛ 2 جلد (ج1: 674ص؛ ج2: 550ص).
اين كتاب، پژوهش بسيار مفصل و گستردهاي است درباره علم مغازي، از شاخههاي سيرهنگاري، در دو سده اول و دوم هجري. اين پژوهش در هفت باب و هر باب در چند فصل (و هر فصل نيز شامل چند مبحث فرعي)، نگاشته شده است.
باب اول با عنوان شكلگيري علم مغازي به دست صحابه، شامل چهار فصل با موضوعات زير است: 1) تأثير قرآن كريم بر اهتمام صحابه به تاريخ؛ 2) مهمترين منابع سنّت و روايات صحابه در موضوع مغازي؛ 3) مراتب صحابه بر اساس تعداد روايات آنان در موضوع مغازي؛ 4) دستهبندي صحابه حاضر در غزوات پيامبر (ص) و ويژگيهاي مكتب صحابه در مغازينگاري.
باب دوم با عنوان نسلهاي تابعين در روايت مغازي، شامل چهار فصل با موضوعات زير است: 1) شناخت تابعين و طبقات آنان؛ 2) روايات نقل شده از تابعين در باب مغازي؛ 3) تابعين از نظر ميزان روايت و تدوين؛ 4) پيشينه تدوين و نگارش ميان بزرگان تابعين و ويژگيهاي مكتب آنان.
باب سوم به معرفي مهمترين تابعيني كه آثاري در سيره و مغازي به آنان منسوب است، و بررسي زندگينامه و سيره علمي و ميراث روايي و جايگاه آنان در مغازينگاري اختصاص يافته است. اين تابعين عبارتاند از: عروة بن زبير بن عوام؛ ابان بن عثمان بن عفّان و شرحبيل بن سعد خطمي.
موضوع باب چهارم كتاب، نقش زهري در تثبيت اسانيد مغازي و شامل شش فصل با عناوين زير است: 1) حيات زهري و دوره وي؛ 2) منابع و مشايخ وي؛ 3) شبكههاي (قنوات ؟) وي؛ 4) ميراث روايي و بخشهايي از مغازي وي؛ 5) منهج زهري و نقد مغازينگاري وي؛ 6) جايگاه علمي زهري و ديدگاه محدّثان درباره وي.
باب پنجم كتاب با عنوان امتداد مرحله اسانيد مغازي، به معرفي راويان برجسته مغازي پس از زهري، يعني عاصم بن عمر بن قتاده و عبدالله بن ابيبكر ميپردازد. باب ششم نيز به بررسي شخصيت موسي بن عقبه و ميراث و جايگاه وي، به عنوان آغاز مرحله سيرهنگاري پرداخته است. باب هفتم و پاياني كتاب نيز به بررسي ميراث روايي و شيوه و جايگاه ابن اسحاق در مغازينگاري اختصاص دارد.
3. الموظّفون في المسجد النبوي وأثرهم في الحياة العامة خلال العصر المملوكي (648-923هـ / 1250-1517م)؛ ريم بنت فهد بن صالح السابح؛ 1436هـ؛ 450ص.
اين كتاب پژوهش تاريخي جالبي درباره صاحبان مشاغل و وظايف رسمي مسجدالنبي در دوره مملوكي است و در سه فصل با عناوين زير نگاشته شده است: 1) كارمندان و شاغلان در وظايف ديني و آموزشي (شامل امامان جماعت، خطيبان، مؤذنان، مدرّسان و معلمان و مُقريان)؛ 2) كارمندان و شاغلان در وظايف اداري و خدماتي (همچون شيوخ حرم، ناظران حرم، ناظران ساخت، خادمان، شيخ (رئيس) خادمان، فرّاشان، چراغداران، سَقّايان و دربانان مسجد)؛ 3) نقش و تأثيرگذاري شاغلان و كارمندان مسجدالنبي در زندگي روزمره مردم مدينه. همچنين در لابهلاي كتاب، موضوعاتي همچون مقرري و حقوق و لباس ائمه و خطبا و مدرّسان و ساير كارمندان و شاغلان مسجدالنبي نيز مورد بررسي قرار گرفته است.
4. الحياة الاجتماعية في المدينة المنوّرة في العصر المملوكي (648-923هـ / 1250-1517م)؛ سارة بنت احمد الزهراني؛ 1436هـ؛ 430ص.
موضوع اين پژوهش، وضعيت اجتماعي مدينه منوّره در دوره مملوكي است و شامل چهار فصل با موضوعات زير است: 1) عوامل تأثيرگذار در اوضاع اجتماعي مدينه؛ 2) ساكنان مدينه و روابط اجتماعي ميان آنها؛ 3) فعاليتهاي مردم مدينه؛ 4) اوضاع عمومي و نهادهاي اجتماعي در مدينه.
در فصل اول كتاب، موضوعاتي همچون مسجدالنبي و جايگاه ديني شهر مدينه، روابط سياسي و اداري مدينه با حكومت مملوكي، اوضاع اقتصادي و وضعيت امنيتي مدينه منوّره مورد بررسي قرار گرفته است. در فصل دوم، طيفهاي مختلف ساكنان مدينه شامل: ساكنان بومي، اشراف (سادات)، مجاوران، خادمان (آغاوات) مسجدالنبي و موالي معرفي و روابط اجتماعي ميان آنها بررسي شده است. فصل سوم كتاب به دو مبحث مشاغل و حرفهها در جامعه مدينه و فعاليتهاي اقتصادي مردم اين شهر (شامل كشاورزي، تجارت، صنايع و پيشهوري) اختصاص يافته است. مؤلف در فصل چهارم كتاب نيز به وضعيت عمومي مدينه منوّره در دوره مملوكي، شامل انواع پوششها و خوراكها و عادات و سنّتهاي اجتماعي و اعياد و جشنها، و نيز نهادهاي اجتماعي شامل مساجد، مدارس، رباطها، بيمارستانها، زندانها، سقاخانهها و بركهها پرداخته است.
5. الحياة العلمية في المدينة المنوّرة (1143-1337هـ / 1730-1919م)؛ تهاني جميل سليم الحربي؛ 1438هـ؛ 2 جلد (ج1: 476ص؛ ج2: 610ص).
موضوع اين كتاب وضعيت علمي شهر مدينه در دوره عثماني، از سال 1143ق تا پايان اين دوره است. مؤلف در مقدمه كتاب، علت انتخاب سال 1143ق به عنوان مبدأ بازه زماني اين پژوهش را چنين بيان كرده است كه با روي كار آمدن سلطان محمود اول عثماني در اين سال، فرمانهاي سلطنتي متعددي براي اصلاح نظامهاي آموزشي صادر شد. اين كتاب شامل چهار فصل با عناوين زير است: 1) عوامل شكوفايي حيات علمي مدينه؛ 2) اماكن آموزش در مدينه؛ 3) نظامهاي آموزشي و تأمين هزينههاي آموزش در مدينه؛ 4) توليدات و آثار علمي علماي مدينه. در فصل اول كتاب موضوعاتي همچون اهتمام دولت عثماني و واليان آن به آموزش، خاندانهاي علمي، سفرهاي حج و تأثير آن بر روابط علمي ميان مدينه و سرزمينهاي اسلامي، وراقي و وراقان و كتابخانههاي مدينه مورد بررسي قرار گرفته است. مؤلف در فصل دوم كتاب به معرفي نهادها و اماكن آموزشي مدينه شامل مكتبخانهها، مدارس، مساجد، مجالس علمي در خانههاي علما، رباطها و تكيهها پرداخته است. فصل سوم كتاب شامل موضوعاتي همچون شيوههاي تدريس در حلقههاي درسي، مؤسسات آموزشي دولتي و مقررات آنها، مدرّسان و وظايف آموزشي آنها، دانشآموزان و طالبان علم، علوم و كتابهاي كه در مدينه آموزش داده ميشد، و منابع تأمين خرج و مخارج آموزش ميباشد. فصل چهارم كتاب نيز شامل مباحث زير است: عالمان مقيم مدينه و تأثير آنها در توليد علم؛ تأليفات علماي مدينه در موضوعات مختلف؛ نقش علماي مدينه و تأليفاتشان در شكوفايي علمي جهان اسلام.
6. المدينة المنورة وشمال الحجاز في كتب الرحلات خلال القرنين التاسع والعاشر الهجريّين؛ صالح بن مدّه الجدعاني؛ 1435هـ؛ 560ص.
موضوع اين كتاب بررسي اوضاع سياسي، اداري، فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي مدينه منوره و شمال حجاز و توصيف اين منطقه بر مبناي سفرنامههاي سده نهم و دهم هجري است و شامل هفت فصل با عناوين زير است: 1) سفرنامههاي سده نهم هجري؛ 2) سفرنامههاي سده دهم هجري؛ 3) وضعيت سياسي و اداري مدينه و شمال حجاز؛ 4) حيات علمي و فرهنگي در مدينه منوّره و شمال حجاز؛ 5) وضعيت اجتماعي مدينه و شمال حجاز؛ 6) وضعيت اقتصادي مدينه و شمال حجاز؛ 7) توصيف عمراني و جغرافيايي مدينه و شمال حجاز بر اساس سفرنامهها.
مؤلف در دو فصل اول و دوم كتاب، فهرست جامعي از سفرنامههاي دوره موضوع پژوهش خود ارائه داده و به معرفي تفصيلي هر يك از آنها پرداخته است. از ويژگيهاي اين تحقيق آن است كه مؤلف سفرنامههاي خطي و منتشر نشده اين دوره را نيز معرفي و در پژوهش خود مورد استناد قرار داده است. همچنين از سفرنامههاي نگاشته شده به زبانهاي ديگر نيز در پژوهش خود استفاده كرده و از اينرو، در ميان منابع وي، كتاب «جذب القلوب الي ديار المحبوب» به زبان فارسي، تأليف عبدالحق بن سيفالدين دهلوي (درگذشته 1052ق) و نيز سفرنامه لودويكو دي فارتيما (درگذشته 923ق / 1517م) از اهالي ونيز ايتاليا نيز به چشم ميخورد.
7. المدينة المنورة في عهد الملك عبدالعزيز (1343هـ / 1925 الي 1373هـ / 1953م)؛ فهد بن مرزوق اللحياني؛ 1434هـ؛ 532ص.
اين كتاب وضعيت شهر مدينه در دوره ملك عبدالعزيز سعودي را مورد بررسي قرار داده و شامل چهار فصل با موضوعات زير است: 1) تصرف مدينه به دست ملك عبدالعزيز؛ 2) نظام اداري شهر مدينه؛ 3) وضعيت عمراني مدينه در دوره ملك عبدالعزيز؛ 4) وضعيت تمدني مدينه در اين دوره.
8. الاعمال الخشبية في العمارة التقليدية بمنطقة المدينة المنورة؛ صالح بن محمد خطابي؛ 1438هـ؛ 2 جلد (ج1: 800ص؛ ج2: 402ص).
اين كتاب پژوهشي درباره كاربرد چوب و آثار و تزئينات چوبي در بافت و معماري سنّتي مدينه منوره است (كه البته امروزه تقريباً به طور كامل از بين رفته است). موضوعات فصلهاي هفت گانه كتاب به شرح زير است: 1) موقعيت جغرافيايي و تاريخي مدينه منوّره؛ 2) عوامل تأثيرگذار در كارهاي چوبي؛ 3) صنايع و پيشهها؛ 4) عناصر تزئيني كارهاي چوبي؛ 5) مطالعه توصيفي كارهاي چوبي نماهاي بيروني؛ 6) مطالعه توصيفي كارهاي چوبي نماهاي داخلي؛ 7) مطالعات تطبيقي. جلد اول كتاب حاوي متن پژوهش، و جلد دوم نيز حاوي طرحها، عكسها و فهرست آنها است.
9. المدينة المنوّرة في الوثائق العثمانية المحفوظة في فرع وزارة الشؤون الاسلامية والاوقاف والدعوة والارشاد بالمدينة المنورة؛ 1434هـ .
فهرستي از اسناد دوره عثماني در آرشيو اداره امور اسلامي و اوقاف مدينه است كه تا كنون لااقل سه جلد از آن منتشر شده است.
10. النباتات البرّيّة في جبل احد؛ عبدالرحيم بن فرغلي بن سعيد فرغلي؛ 1438هـ؛ 258ص.
موضوع اين كتاب، معرفي گياههاي كوه اُحُد در قالب يك بانك اطلاعاتي و همراه با تعدادي تصوير رنگي از هر گياه است.