تاريخ : 1396/11/14 | کد : 21666 |
نشست علمی «بررسي تاريخي و اعتبار سنجي مقامها و زيارتگاههاي كربلا»
نشست علمي بررسي فقهي، تاريخي مقامات كربلا (كف العباس، خيمه گاه) و ...) روز چهارشنبه 11 بهمن 1396 با سخنراني حجج اسلام فقيه محمدي جلالي (بحرالعلوم) ، عضو گروه تاريخ و سيره پژوهشكده حج و زيارت و محمد عندليب همداني، استاد خارج حوزه علميه قم در پژوهشكده حج و زيارت برگزار شد.
در اين نشست علمي، در ابتدا، حجت الاسلام فقيه محمدي جلالي، عضو گروه تاريخ پژوهشكده حج و زيارت، به بررسي فقهي و تاريخي برخي مقام ها و زيارت گاه هاي معروف در شهر كربلاي معلا پرداخت.
حجت الاسلام بحرالعلوم با اشاره به آيه «وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ» اظهار داشت: شِعار به معني علامت و معرفي شخص و انتساب به يك جمعيت و بلكه معرّف شخصيت است. در جنگها شِعار مي دادند. اما شَعار لباس زيرين است در مقابل دثار.
وي افزود: در كلام امير المومنين(ع) آمده كه «شَعارهم الخوف و دثارهم السيف» و از لغت معلوم مي شود كه احياناً شِعار در مورد شَعار نيز استعمال مي شود؛ كلمه مقام نيز به معني جاي پا و جمع آن مقامات است و معني ديگر آن محل قيام و نشستن است، همچنانكه در آيه قرآن مي خوانيم: «وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِّلنَّاسِ وَأَمْنًا وَاتَّخِذُوا مِن مَّقَامِ إِبْرَاهِيمَ مُصَلًّى».
حجت الاسلام فقيه محمدي جلالي در بخش ديگري از سخنان خود با اشاره به تاريخچه علم مزار شناسي عنوان كرد: به درستي معلوم نيست كه علم مزارشناسي از چه تاريخي به وجود آمده است اما پر واضح است كه اين علم زير مجموعه علم نسب شناسي و تاريخ نگاري محلي است؛ عرب جاهليت به دو چيز تفاخر مي جست به شعر و نسب. هنگاميكه وقايع تاريخي( ايام العرب) را بيان مي كردند به وسيله سرودن شعر به تاريخ آن و نيز با بيان نسب بلند شخص يا قبيله به تفاخر آن مي پرداختند از اينرو علم مزار شناسي را زير مجموعه تاريخ نگاري مي دانند.
وي در ادامه به دليل پيدايش مزارات و گسترش آن نيز اشاره كرد و يادآور شد: تفاخر به بزرگان در قبل از اسلام، در ميان اعراب از اهميت ويژه اي برخوردار بود و حتي در ميان ديگر اديان و كشورها اين تفاخر با ساخت مزار و يا بناي ياد بود تجلي مي كرد. قبور فراعنه در اهرام ثلاثه مصر، مقبره كورش در پاسارگارد شيراز و گور دختردر منطقه دلوار تنگستان و ده ها اثر باستاني مقابر در سراسر عالم نشان ازاهميت به بزرگان و پاسداشت آنان به وسيله ساخت آرامگاه دارد.
پژوهشگر پژوهشكده حج و زيارت تصريح كرد: گسترش دين اسلام و كشته شدن بسياري از فرماندهان و ياران نزديك رسول الله(ص)، مسلمانان را وا داشت به سنت عصر جاهلي خود كه ساخت بناي ياد بود و قبر بر روي قبور بزرگان خود بود، بپردازند. ازاينرو وقتي عثمان بن مظعون از صحابي رسول الله(ص) وفات يافت ،رسول خدا او را در بقيع دفن نمود و صورت قبر او را زيارت مي كرد.
وي در ادامه به تبيين روش شناسي مزارشناسان در تعيين مراقد و بناهاي آرامگاهي پرداخت و خاطرنشان كرد: مزارشناسي و مزار نويسي يكي از حوزههاي غني پژوهشي در بررسي احوال و آثار علما و بزرگان و بيان جايگاه تاريخي و فرهنگي شهرها محسوب ميشود و در شناخت مجموعههاي آرامگاهي (مقابر، مقامات و مزارات) اهميت به سزايي دارند.
حجت الاسلام فقيه محمدي جلالي با بيان اين كه درباره مزار و مزارشناسي در ايران تا اين زمان اثر مستقلي نوشته و منتشر نشده است، يادآور شد: در بين مقالات اندك شماري كه تا به حال در اين موضوع فراهم و عرصه شده؛ نوشته استاد ژرفنگر آقاي دكتر پرويز اذكايي همداني حاوي نكات ارزشمندي است كه به رغم گذر زمان همچنان معتبر و قابل رجوع است.
وي خاطرنشان كرد: امروزه بحث از مزارات و مزارشناسي به دانش باستانشناسي كه از علوم جديد و جنبي تاريخشناسي است محول شده است؛ در اين نگرش به منظور پژوهش درباره شخص مدفون و آگاهي به دوره تاريخي و زندگي و زمانه وي، فضا و حجم، ماده و مصالح و علايم و بازيافتههاي عيني مزار بررسي ميشود.
عضو گروه تاريخ پژوهشكده با بيان اين كه روش مزار شناسان در تعيين شخصيت هاي مدفون در مراقد و بناي هاي آرامگاهي از يك قاعده كلي در دوره معاصر برخوردار است، اظهار داشت: اين روش نشأت گرفته از داده هاي مولفان مزار نويسي است و آنها عبارتند از:الف. صحت نام و نسب (صحت انتساب مقام)، ب. تصريح مورخان و علماي انساب و سيره نويسان به تاريخ وفات و مكان دفن (وقوع حادثه براي مقامات)، ج. جغرافيايي هجرت و محل سكونت و وفات صاحب مزار(جغرافياي وقوع حادثه براي مقامات)، د. تأييد سفرنامهها و تواريخ محلي و ح. كتيبههاي تاريخي ، اسناد و موقوفات.
وي در ادامه به مقام هاي مشكوك الصحه در عتبات عاليات پرداخت و خاطرنشان كرد: يكي از اين اين مقامات كَفُّالعَبّاس يا مقام كفالعباس نام دو مكان در كربلا است كه گفته ميشود دستهاي حضرت عباس(ع) برادر امام حسين(ع) روز عاشورا در اين مكانها از تن جدا شد و به زمين افتاد. اين دو مقام كه به مقام دست راست و مقام دست چپ حضرت عباس معروفند، در قسمت شمال شرقي و جنوب شرقي بيرونِ حرم حضرت عباس(ع) و در ورودي دو كوچه بازار مانند در محله باب بغداد قرار دارند. در اين دو مكان نمادهايي درست شده و زائران آنجا را زيارت ميكنند.
حجت الاسلام فقيه محمدي جلالي ابراز داشت: مقام دست راست در اواسط قرن سيزدهم هجري قمري بر روي بقاياي نهري كه به نهر مقبره العباس (از بقاياي نهر علقمه) مشهور بود، ساخته شد؛آن گونه كه مورخان تاريخ كربلا بيان كردهاند، اين دو مقام قطعيت ندارند و به احتمال قوي، نماديناند.
وي ادامه داد: مقام دست چپ در سال ۱۳۲۷ق توسط شخصي كه در اين باره خواب ديده بود، بنا شد. وي ديوار خانه خود را شكافت و اين مقام را در آن بنا كرد؛ مقام فعلي جايگزين مقام قبلي است كه آثار آن به علت گسترش منطقه در سال 1411ه.ق از بين رفت و مقام فعلي با كمك هاي مردم و شخص نيكوكاري بنام عباس عبدالرسول عبدالحسين ساخته شد.
كارشناس تاريخ اسلام در ادامه در مورد مقام امام جعفر صادق(ع) در كربلاي معلا نيز يادآور شد: اين مقام در وسط مزارع و باغات در روستاي غاضريه و در كنار نهرغربي علقمي كه درحال حاضراثري ازآن نيست واقع شده و سابقا به جعفريات معروف بود وازموقوفات مرحوم شيخ امين الدين به شمار مي آيد.
وي عنوان كرد: اين منطقه به شريعه امام صادق(ع) نيزمعروف شده است چراكه حضرت پس اززيارت مرقد مطهرجد بزرگوارش امام حسين(ع) به اين منطقه آمده اند وسپس به منطقه هيابي معروف گشت. اين مقام از حرم امام حسين (ع) در حدود نهصد متر فاصله دارد. و امروزه در شمال شهر كربلا و در فاصله سي متري رودخانه فرات قرار دارد.
حجت الاسلام فقيه محمدي جلالي با اشاره به تاريخ بناي مقام امام صادق(ع) ابراز كرد: سال ۹۰۴هجري قمري مقام و زمين هاي اطراف كه متعلق به شيخ امين الدين بود وقف حرم امام حسين (ع)شد؛ مقام امام صادق(ع) يك ديوار به طول يك متر و بلندي يك و نيم متر با سقف معمولي، اما در هنگام تخريب پس از انتفاضه محرابي به طول بيست متر داشت و گنبدي كاشي كاري بر روي آن بود. بناي كنوني در مساحت 600 متر مربع است.
وي ادامه داد: مقام حضرت مهدي(عج) نيز مشهور به مقام صاحب الزمان درمنطقه "باب السلالمه "انتهاي خيابان سدره المنتهي و درسمت چپ رود خانه يا نهر حسينيه قرار گرفته است. خيابان سدره تقريبا در سمت شمال حرم امام حسين )ع(مي باشد و باب السدره حرم مطهر اباعبدالله الحسين(ع) رو به اين خيابان باز مي شود.فاصله مقام تا حرم مطهر حدود 650 متر است.
پژوهشگر عرصه حج و زيارت با بيان اين كه متاسفانه در هيچ يك از كتابهاي تاريخي كربلا در باره اين مقام گزارشي ثبت نشده است، يادآور شد: عمر اين مقام بيش از 150 سال نيست و بهترين سند آن سخن شيخ عباس قمي است كه مي نويسد:«من نتوانستم اطلاعاتي درباره مقام صاحب الزمان (عج) به دست آورم».
وي به علت ساخت اين بنا نيز اشاره كرد و افزود: يكي از علما كربلا براي مناجات به اين مكان مي آمدند، علت را سوال كردند، گفتند كه حضرت مهدي(عج) را در اين مكان ملاقات كرده است. نام عالم مجهول است.
حجت الاسلام فقيه محمدي جلالي ابراز داشت: مقام ديگر مقام گفتگوي امام حسين (ع) با عمربن سعد است كه در نيمه انتهايي بازار بزرگ در "محله باب السلالمه" واقع شده و تا حرم مطهر 241 متر فاصله دارد. اين مقام در جلوي يكي از خانه هاي منطقه كه پلاك آن 75/322سلالمه است برپاشده است.؛ اين مقام در سال 1113ه.ق ساخته شد و در سال 1352ه.ق تجديد بناشده و در سال 1378ه.ق مجد بازسازي شد.
وي در مورد خيمه گاه نيز عنوان كرد: در درستي تعيين خيمه گاه حسيني، به سبب روايات مختلف، اختلاف نظر است. خيمه گاه هم اكنون در 258 متري جنوب غربي آستان حسيني قرار دارد؛ تكسيرا، جهانگرد پرتغالي در سال 1604 ميلادي(حدود 414سال قبل) از بركه اي در خارج شهر كربلا ياد مي كند كه دركنار آن خيمه گاه و مجاورت آن مرقد كوچك قاسم بن الحسن(ع) وجود داشت.
حجت الاسلام فقيه محمدي جلالي با بيان اين كه اقوال در مورد خيمه گاه مختلف است، گفت: علامه سيد محمد تقي طباطبايي از قول علامه سيد حسن صدر مي نويسد؛ خيمه گاه نزديك بيمارستان امام حسين(ع) قرار دارد. اين محل امروزه مقابل اتاق بازرگاني كربلا قرار گرفته و مركز اورژانس كربلاست. سيد سلمان آل طعمه اين نظريه را به واقعيت نزديك تر مي داند.
وي ادامه داد: مخالفان معتقدند كه خيمه گاه اقلا بايد دو ميل (حدود هزار متر) تا مرقد امام حسين(ع) فاصله باشد و كنار بيمارستان امام حسين(ع) مكان مناسبي بود. وانگهي پيران كربلا هيات عزاداري را از اين مكان به حرم مطهر راهنمايي مي كردند؛ موافقان خيمه گاه فعلي مي گويند: خيمه گاه امام حسين (ع) به صورت هلال بوده و خيمه گاه فعلي به نسبت تل زينبيه، در شرق هلال قرار دارد و نيز نزديك به تل زينبيه و محل شهادت امام حسين (ع) نزديك تر و براي ديدن صحن جنگ مناسب تر است.
پژوهشگر حج و زيارت در بخش ديگري از سخنان خود مورد مقام تل زينبيه عنوانداشت: اين مقام در سمت غرب حرم مطهر و بر بلندي معروف به تل قرار دارد. در آغاز اين مقام، بخشي از ديوار يكي از خانه هاي قديمي بالاي تپه بود؛ داخل اين ديوار پنجره اي مستطيلي شكل از جنس برنز قرار داشت. بر روي پنجره نام سازنده آن، محمد جعفر فرزند عبدالحسين و سال 1339 ه.ق نقش بسته بود.
وي در پايان با بيان اين كه تاريخ دقيق ساخت آن معلوم نيست، خاطرنشان ساخت: اما پس از انتفاضه شعبانيه سال 1411ه.ق وزارت اوقاف بر ان سيطره يافت و شيخ هاشم الزيدي را به توليت ان برگزيد؛ در سال 1400ه.ق حاج عباس وكيل خانه خود را كه در جوار مقام بود به آن اهدا كرد، به دنبال اين كار مقام توسعه يافت و با هزينه شهيد حاج عبدالحسين جيتا انجام شد.
گفتني است، ديگر نظريهپرداز اين نشست علمي جناب حجت الاسلام والمسلمين عندليبي همداني از اساتيد حوزه علميه بود.
اصالت و يا عدم اصالت مقامهاي كربلا/آيا همه يادبودهاي ديني بايد مستند تاريخي داشته باشد؟
آيت الله محمد عندليب همداني استاد درس خارج حوزه علميه قم و عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم در اين نشست با اشاره به واژه «شعائر» در لغت و منابع ديني اظهار داشت: از نظر لغت «شعائر» را جمع شعيره يا شعاره دانسته اند و در معجم مقايسس اين واژه مشترك لفظي بين دو معنا بيان شده است، يكي آن چه روييدني است و ديگر عِلم و عَلَم.
وي افزود: راغب اصفهاني كه در تفسير واژه ها گرايش كلامي اعتقادي و تفسيري خودش را دخالت مي دهد و صرف لغت را گاهي معنا نمي كند و در تفسير اين واژه چنين آورده است كه اين ها به يك ماده برمي گردد و آن همان شَعر است به معناي مو و اگر به شعائر هم شعائر گفته مي شود بي ارتباط نيست چون نشان گري معنا صريح است و مقداري با رمز و اشاره و باريك است.
آيت الله عندليب همداني عنوان كرد: كلمه شعائر در قرآن كريم به معناي علامت ها، نشانه و رموزي است كه پيام هاي الهي را به مردم ابلاغ مي كند، از نظر قرآن كريم كوه صفا و مروه، قرباني و خود حج جزو شعائر محسوب مي شوند؛ شعائر در قرآن اضافه به اسم جلاله نيز اضافه شده است و ادبيان مي گويند مضاف از مضاف اليه كسب حيثيت مي كند.
وي با اشاره به اين كه شعائر بدون خدايي بودن ارزشي ندارد، عنوان كرد: ارزش اشاره به مشاراليه است كه در اين جا مضاف اليه واقع شده است، واژه دومي كه در قرآن كريم با تعظيم آمده «حُرُمات» است كه جمع حرمت است و در همه مشتقات آن معناي «منع» ديده مي شود.
استاد درس خارج حوزه علميه قم ابراز داشت: به همين جهت به برخي كارهاي ممنوع اطلاق حرام شده است و يا برخي چيزها كه حرمت دارد به اين معنا است كه ما از شكستن احترام آنها ممنوع هستيم؛ از نظر فقهي نيز اگر به جواهر به عنوان يك كتاب فقهي مراجعه كنيد فروعي را صاحب جواهر بر قاعده تعظيم شعائر مبتني كرده است از جمله استحباب نظافت مساجد.
وي تصريح كرد: در جلد اول نتيجه مي گيرد كه تعظيم اگر به معناي ترك اهانت باشد واجب است ولي اگر تعظيم را به حدي بگيريم كه اهانتي صورت نگيرد مي توان آن را لازم دانست ولي در مراحل بالاتر از تعظيم كسي فتواي به وجوب نداده است و نهايت آن استحباب است.
آيت الله عندليب همداني خاطرنشان كرد: در مورد اين كه ما چه چيزي را شعائر بدانيم و چه مواردي را شعائر ندانيم از اين جا شروع مي شود كه كل شعائر ديني به دو قسم تقسيم مي شود، نخست شعائر منصوصه به نص خاص است كه خود بر دو قسم است يكي شعائر با اسم شعائر در نصوص آمده است مثل صفا و مروه.
وي ادامه داد: در قسم اول مورد دوم شعائر منصوصه اي است كه ماهيت شعائر هست هرچند لفظ شعائر نداشته باشد مثل زيارت ائمه اطهار(ع) يا اقامه مجالس و گريه كردن براي سيدالشهدا(ع)؛ اين ها هم شعائر است يعني داريم مطلبي را به ديگران با اين كار ابلاغ مي كنيم.
عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم با تأكيد بر اين كه قسم دوم شعار منصوصه به نص عام هستند، خاطرنشان ساخت: نص عام عمومات و اطلاقات است، يعني دليل خاصي بر اين عمل نداريم ولي در حد ذات خود مباح است كه آن عمل مباح الان مي خواهد عنوان ثانوي پيدا كند به شرط آن كه آن عمل محرم نباشد، مثل عنوان عام جزع در عزاداري امام حسين(ع) كه عادات محلي در مورد آن متفاوت است.
وي افزود: ما در شعائر به دنبال حجت هستيم اعم از اين كه اين حجت عام يا خاص باشد، فرق بين شعائر و حرمات در اين است كه هر دو واجب التعظيم هستند اما حُرمات بيشتر نظر به تقدس يك عمل دارد، مثلا نمازي كه فردي به صورت فردا در خانه مي خواند جزو حرمات است و از شعائر نيست ولي اگر در مسجد خوانده شود هم از حرمات و هم از شعائر است چون با اين نماز جماعت مي خواهيم پيامي را ابلاغ كنيم.
آيت الله عندليب همداني گفت: به صورت باالخصوص در مورد مكان ها و زمان هايي كه گاهي جنبه شعائري پيدا مي كند بايد مستند تاريخي داشته باشيم، البته مستند تاريخي به معناي قطع فلسفي نيست چراكه اين نوع از قطع در تاريخ نادر است مهم اين است كه دليل تاريخي قابل قبول ارائه كنيم كه اين زمان يا اين مكان اين خصوصيت را دارد.
وي يادآور شد: در مورد برخي از زمان ها نيز كه الان مشهور شده و گاهي تبليغ مي كنيم مستند تاريخي معتبري نداريم، مثل ميلاد يا وفات حضرت معصومه(س)، حضرت عبدالعظيم، حضرت علي اصغر(ع) يا حضرت رقيه(س) كه مستند قابل اعتمادي ندارد.
استاد درس خارج حوزه علميه قم با بيان اين كه در مورد مكان ها نيز همين مسأله اهميت دارد، يادآور شد: در مورد مكاني كه به عنوان مرقد يك بزرگ شناخته مي شود بايد با يك قرائني به نتيجه قابل قبول برسيم هرچند شايد در قرائن او بتوان خدشه كرد يا اگر مي خواهيم بگوييم اين جامعه شناسي مقام است يعني مكاني كه بزرگي بوده يا زندگي كرده يا نماز خوانده است، بايد با قرائن ثابت شود.
وي تصريح كرد: مواردي كه به عنوان يادبود ساخت مي شود نيز همين حكم را دارد، البته يادمان ها بر دو قسم است چه از نظر زماني و چه از نظر مكاني، گاهي مي خواهند از نظر زمان تاريخ دقيق بيان كنند كه مستند دقيقي مي خواهند ولي گاهي نمي خواهند زمان دقيق بيان شود بلكه مي خواهند يك روز بزرگداشت براي بزرگي بگيرند اين حجت نمي خواهد.
آيت الله عندليب همداني خاطرنشان كرد: در مورد مكان هم اگر يادمان است و تسريح بكنند كه اين جا آن مكان دقيقي نيست ولي در كربلا دو مكان بوده كه دستان حضرت عباس(ع) جدا شده و مي خواهيم يادبودي براي اين كار درست كنيم اشكالي ندارد ولي اگر بخواهند بگويند اين جا دقيقا دو مكان قطع شدن دست حضرت ابالفضل(ع) است نمي توانيم بپذيريم.
وي افزود: حال شما اين موضوع را در مورد خيمه گاه يا ديگر موارد هم تسري بدهيد، يعني اگر صرفا بخواهيم بگوييم اين جا مكاني است كه به عنوان يادبود براي محله خيمه هاي اصحاب و خانواده امام حسين(ع) درست شده نياز به مستند تاريخي ندارد ولي اگر بگوييم اين جا دقيقا همان مكاني كه خيمه ها برپا شده بود، بايد آن را اثبات كنيم.