نوشته احمد خامهیار (مسئول واحد احیای میراث پژوهشکده حج و زیارت)
در کتابخانه آستان قدس رضوي، نسخه خطي کهني به شماره 5751 نگهداري ميشود که به علت افتادگي آغاز نسخه، عنوان کتاب و نام مؤلف آن را در اختيار نداريم؛ اما با ملاحظه متن آن ميتوان دريافت که نسخهاي از يک اثر ارزشمند تاريخي و جغرافيايي از سده سوم هجري است. اين نسخه در 957ق در تملک حسن بن علي بن عبدالعالي کرکي بوده و پس از وي به شيخ بهايي رسيده و او نيز نسخه را بر کتابخانه آستان قدس وقف کرده است. درباره ماهيت و نام مؤلف کتاب، تا کنون پژوهشگران مختلف ديدگاهها و احتمالات مختلفي را مطرح کردهاند.
از ميان پژوهشگران داخلي، مرحوم گلچين معاني در فهرست کتابخانه آستان قدس (ج8، ص475)، موضوع کتاب را «ذکر راههايي که به مدينه منتهي ميشود» بيان کرده و با توجه به وجود عبارتي در همين نسخه که سمهودي در وفاء الوفاي خود از ابن زباله (زنده در 199ق) نقل کرده، احتمال داده است که اين نسخه، اخبار المدينة ابن زباله باشد؛ اما توجه نداشته است که مشايخي که مؤلف کتاب از آنها روايت کرده و حتي مرحوم گلچين معاني از شماري از آنان ياد کرده، متأخر از ابن زباله بودهاند. پژوهشگر ديگري نيز، اين نسخه را به عنوان «کتاب مکة والمدينة» شناسانيده است.
از ميان پژوهشگران عرب، نخستين بار مرحوم حسين محفوظ اين نسخه را در چند مقاله در مجله دانشکده آداب دانشگاه بغداد و نيز مجله «الاقلام العراقية» معرفي کرده و آن را کتاب منازل مکه علي بن محمد بن زبير قرشي، معروف به ابن کوفي (درگذشته 348ق)، که موضوع آن راههاي منتهي به مکه و منزلگاهها و روستاهاي ميان مسير بوده، دانسته است. نويسنده عراقي ديگر، محمدحسن آلياسين، با استناد به وجود نقل قولهاي سمهودي از مؤلف گمنامي به نام ابوعبدالله اسدي، که در اين نسخه نيز ديده ميشود، آن را از همين مؤلف دانسته است.
مرحوم حمد الجاسر، مصّحح و پژوهشگر برجسته شبه جزيره عربستان، که براي نخستين بار متن اين کتاب را در سال 1389ق / 1969م در رياض تصحيح و منتشر کرده، با استناد به نقل قولي که ابوعُبيد بکري (درگذشته 487ق) در مقدمه کتاب خود «معجم ما استعجم» از ابو اسحاق حربي داشته و در همين نسخه نيز آمده، آن را کتاب المناسک ابو اسحاق ابراهيم بن اسحاق حربي (درگذشته 285ق) دانسته است و براي چاپ خود از اين کتاب، عنوان «کتاب المناسک وأماکن طرق الحجّ ومعالم الجزيرة» را برگزيده و مقدمه مفصلي را نيز در شرح حال حربي و مشايخ وي و منابع اين کتاب، در آغاز نسخه چاپي کتاب آورده است.
پس از انتشار کتاب المناسک، پژوهشگر سعودي ديگر عبدالله بن ناصر الوهيبي، در مقالهاي که در «مجلة العرب» چاپ رياض منتشر کرد، با ارائه شواهدي متقني نشان داد که اين اثر نميتواند کتاب المناسک حربي باشد و بلکه با توجه به شواهد درون متني، ميتوان گفت که از ميان گزينهها و متون مشابه مختلف، اين اثر بيش از هر احتمال ديگري ميتواند «کتاب الطريق»، نگاشته محمد بن خلف بغدادي، معروف قاضي وکيع (درگذشته 306ق) باشد که موضوع آن به طور خاص راههاي حج و شايد نخستين تأليف در اين موضوع بوده است.
حمد الجاسر که پس از انتشار اين مقاله، يک بار ديگر نيز متن مورد نظر را به نام کتاب المناسک حربي، در سال 1401ق / 1981م بازچاپ کرده بود، در نهايت به نظريه عبدالله الوهيبي تن داد و با همکاري وي، چاپ سومي از اين کتاب را، اين بار به نام «کتاب الطريق»، در سال 1420ق منتشر کرد[1] و در اين چاپ، مقدمه مفصل خود در شرح حال حربي را حذف و بهجاي آن، مقاله وهيبي را به آغاز متن افزود.
با اين حال، و با وجود اين مناقشه علمي طولاني مدت درباره ماهيت کتاب و چاپهاي مختلف آن، هنوز ديده ميشود که بسياري از پژوهشگران تاريخ حرمين، اين کتاب را به نام کتاب المناسک حربي ميشناسند؛ و عجيبتر آنکه، گاه بدون اطلاع از معرفيهاي قبلي نسخه آن و تصحيح و چاپ چند باره آن، درباره نسخه خطي آن به عنوان متني ناشناخته در تاريخ مدينه مقاله مينويسند[2] يا اينکه همچنان به پيروي از فهرست نسخ خطي کتابخانه، از آن به عنوانِ کتاب «راههايي که به مدينه ختم ميشود» ياد ميکنند!
پ.ن: در اين يادداشت قصد ما آن نبوده تا به ارائه تفصيلي شواهد تعلق نسخه کتابخانه آستان قدس به کتاب الطريق قاضي وکيع بپردازيم. اما براي اطلاع خواننده گرامي، شواهد اصلي آن را به اختصار شديد، به شرح زير بيان ميکنيم:
1. مؤلف در اثر خود از مشايخ متعددي نام برده که قاضي وکيع در اثر تاريخي ديگر خود اخبار القضاة، از بيشتر همين مشايخ روايت نقل کرده است. برخي از اين مشايخ پس از ابو اسحاق حربي از دنيا رفتهاند و مطابق سنّت علمي رايج در آن دوره، نميتوان تلمذ حربي نزد اين مشايخ و نقل روايت از آنها را پذيرفت. مؤلف حتي در جايي از اثر خود، از حربي با عبارت «اخبرني ابراهيم الحربي»، به عنواني کي از مشايخ خود، روايت کرده است و ميدانيم حربي خود از مشايخ قاضي وکيع بوده است.
2. موضوع کتاب به طور مشخص مسيرهاي حج در جزيرة العرب است و افزون بر آگاهيهاي تاريخي و جغرافيايي، چندين ارجوزه نيز درباره شماري از مسيرهاي حج در اين کتاب وجود دارد. همچنين مؤلف در جايي از کتاب، به صراحت گفته است که: «ليس کتابنا هذا بکتاب مناسک»؛ و در جاي ديگري نيز که به طور اجمالي به برخي مناسک حج پرداخته، نوشته است: «هذا موضع نذکر فيه أمر المناسک، ثم نعود الي خبر الطريق». مؤلف در متن و عناوين فرعي کتاب نيز چندين بار عبارت «طريق» را بهکار برده است، از جمله: «هذا ابتداء خبر طريق البصرة ومياهه»، و «رجع الي خبر الطريق» و «هذا منتهي علم الطريق وما اتّصل به».