چاه تَفله: چاهي متبرک در عُسفان مکه
چاه تفله در منطقه عُسْفَان، در سه راهي مکه، مدينه و جده، و در 80 کيلومتري مکه قرار دارد.[1] اين چاه که گويا به سبب متبرک شدن به آب دهان پيامبر(صلی الله علیه و آله) بدين نام خوانده شده، در مسير حج واقع، و يکي از منازل و توقفگاههاي حاجيان بوده است.[2] از اين رو گاه نام اين چاه بر اين توفقگاه نيز اطلاق ميشد.[3] از اين چاه گاه با نام بئر عسفان نيز ياد شده است.[4] به گزارش فراهاني (م.1331ق.) عجمها آن را بئر اصفهان نيز خواندهاند[5] که ميتواند ناشي از تلفظ فارسيزبانان باشد. از پيشينه اين چاه و حفرکننده آن اطلاعي در دست نيست.
از چاه تفله، در حوادث عصر نبوي، سخني به ميان نيامده است، تنها برخي از نويسندگان معاصر[6] و نيز سفرنامهنويسان[7] از توقف پيامبر(صلی الله علیه و آله) در سفري جنگي، در کنار اين چاه، سخن گفتهاند. در اين سفر که با نام غزوه بنيلحيان در سال ششم[8] و به نقلي پنجم هجري[9] و براي انتقام شهداي رجيع انجام شد، پيامبر(صلی الله علیه و آله) به سوي عسفان، سکونتگاه قبيله بنيلحيان، حرکت کرد[10] و پس از حضور در عسفان، در کنار اين چاه توقف کرد. در اين گزارش، از شيرين شدن آب چاه پس از آن که حضرت از آن نوشيد و آن را با آب دهان خود متبرک کرد، سخن گفته شده است. از اين رو تفله، مورد توجه مسلمانان و به خصوص حاجياني که از اين مسير به حج ميرفتند، قرار گرفت و براي تبرک، از آب آن مينوشيدند.
ويژگيهاي اين چاه سبب گرديد تا مورد توجه بسياري از سفرنامهنويسان قرار گيرد.[11] برخي سفرنامهنويسان، از حضور علي(علیه السلام) در کنار چاه و شيرين شدن آب آن در اثر متبرک شدن توسط آن حضرت گزارش دادهاند.[12]
رفعت پاشا (م.1353ق.) در بازديد از اين چاه آن را ساخته شده از سنگهاي سياه، قطر ديوارش را 5/1 متر، و فاصله سطح آب تا دهانه چاه را در زمان کمي آب 5/16 متر و در زمان زيادي آب حدود 10 متر دانسته است. وي همچنين توصيفاتي از نحوه استخراج آب با دلو، توسط ساقيان، آورده است.[13]
بلادي، از نويسندگان معاصر، در بازديد خود از اين چاه دهانه آن را بزرگ و آب آن را پاکيزه و گوارا خوانده است. به گفته وي، آب اين چاه زياد است و با آن که از آب آن به عنوان هديه به مکه و جدّه برده ميشود، هرگز دچار کمبود نميگردد.[14] (تصویر شماره 19)
منابع
اتحاف الوري: عمر بن محمد بن فهد (م.885ق.)، به کوشش عبدالکريم، مکه، جامعة ام القري، 1408ق؛ التاريخ القويم: محمد طاهر الکردي، به کوشش عبدالملک بن عبدالله بن دهيش، بيروت، دار خضر، 1420ق؛ تاريخ خليفة بن خياط: خليفة بن خياط (م.240ق.)، به کوشش سهيل زکار، بيروت، دار الفکر، 1414ق؛ التنبية و الاشراف: علي بن الحسين المسعودي (م.346ق.)، بيروت، دار الصعب، بیتا؛ حسن المحاضره في اخبار مصر و القاهره: عبدالرحمن بن ابيبکر السيوطي (849-911ق.)، به کوشش خليل المنصور، بيروت، دار الکتب العلميه، 1418ق؛ الرحلة الورثيلانيه: حسين بن حمد الورثيلاني (م.1779م.) قاهره، مکتبة الثقافة الدينيه، 1429ق؛ سفرنامه سيف الدوله: سلطان محمد سيف الدوله (قرن 14ق.)، تهران، نشر ني، 1364ش؛ سفرنامه فرهاد ميرزا (هداية السبيل و کفاية الدليل): فرهاد ميرزا معتمد الدوله، تصحيح غلام رضا طباطبايي، تهران، علمي، 1366ش؛ سفرنامه ميرزا محمد حسين فراهاني: محمد حسين فراهاني (قرن 14ق.)، به کوشش گلزاري، تهران، فردوسي، 1362ش؛ الطبقات الکبري: محمد بن سعد (م.230ق.)، بيروت، دار الصادر، 1409ق؛ فرهنگ اعلام جغرافيايي: محمد محمد حسن شراب، ترجمه شيخي و نعمتي، تهران، مشعر، 1383ش؛ مرآة الحرمين: ابراهيم رفعت باشا (م.1353ق.)، قم، المطبعة العلميه، 1344ق؛ معجم البلدان: ياقوت بن عبدالله الحموي (م.626ق.)، بيروت، دار صادر، 1995م؛ معجم المعالم الجغرافية في السيرة النبويه: عاتق بن غيث البلادي (م.1431ق.)، مکه، دار مکه، 1402ق؛ موسوعة مرآة الحرمين الشريفين: ايوب صبري باشا (م.1290ق.)، القاهره، دار الآفاق العربيه، 1424ق.
[1]. معجم المعالم الجغرافيه، ص208؛ اتحاف الوري، ج4، ص34، «پاورقي».
[2]. حسن المحاضره، ج2، ص267؛ التاريخ القويم، ج2، ص332؛ سفرنامه ميرزا محمدحسين فراهاني، ص215.
[3]. موسوعة مرآة الحرمين، ج5، ص155.
[4]. حسن المحاضره، ج2، ص267؛ التاريخ القويم، ج2، ص317؛ موسوعة مرآة الحرمين، ج2، ص200.
[5]. سفرنامه ميرزا محمدحسين فراهاني، ص215.
[6]. التاريخ القويم، ج2، ص333؛ موسوعة مرآة الحرمين، ج5، ص155.
[7]. سفرنامه فرهاد ميرزا، ص194؛ مرآة الحرمين، ج2، ص200؛ سفرنامه ميرزا محمدحسين فراهاني، ص215.
[8]. الطبقات، ج2، ص78؛ التنبيه و الاشراف، ص218.
[9]. تاريخ خليفه، ص45؛ معجم البلدان، ج4، ص121.
[10]. تاريخ خليفه، ص45.
[11]. الرحلة الورثيلانيه، ج1، ص425؛ سفرنامه فرهاد ميرزا، ص194.
[12]. سفرنامه سيف الدوله، ص136.
[13]. مرآة الحرمين، ج2، ص200.
[14]. فرهنگ اعلام جغرافيايي، ص64.