چاه رَوْحاء: چاهي در جنوب غرب مدينه
چاه روحاء در وادياي به همين نام، در 74 کيلومتري جنوب غربي مدينه قرار داشته است.[1] اين وادي، به سبب وجود چاههاي متعدد[2] و نيز داشتن هواي مناسب[3]، از منزلگاههاي مورد توجه کاروانها، ميان مکه و مدينه، بوده است. بر اساس گزارشي، تُبع اسعد حميري، از پادشاهان يمن، در نيمه اول قرن پنجم ميلادي، هنگام بازگشت از مدينه، کنار چاه روحا به استراحت پرداخت و آنجا را روحا ناميد.[4] در برخي گزارشها درباره غزوه بدر٭، گفتهاند: پيامبر(صلی الله علیه و آله) در شب چهارشنبه، نيمه رمضان، به روحاء رسيد و در آنجا مدتي استراحت کرد و نماز خواند.[5] اين مورد هم در نامگذاري اين محل به روحاء ميتواند مؤثر باشد.
سمهودي، با آوردن اطلاعات متقدمان درباره موقعيت جغرافيايي اين ناحيه، نتيجه گرفته که روحاء نام يک خشکرود (وادي) بوده است.[6] از آنجا که وادي روحاء، از واديهاي خوش آب و هواي مدينه بود و در سخني از پيامبر(صلی الله علیه و آله) نيز بر آن تصريح شده[7]، گاه چاه روحاء را با نام چاه سجسج (هواي معتدل)[8] هم ميشناسند.[9] به هر صورت، چاه روحاء را به سبب استقرار در منطقهاي خوش آب و هوا، بهشتي وصف کردهاند.[10] مؤيد اين مطلب، گزارش سخني از پيامبر(صلی الله علیه و آله) است در اينکه وادي روحاء از واديهاي بهشتي است.[11]
برخي گزارشها حاکي است که در وادي روحاء چاههاي متعددي وجود داشته که به تدريج، با هجوم سنگريزهها، پر شده و تنها چاه روحاء باقي مانده است.[12] به هر صورت، محل دقيق چاه، نام حفرکننده و تاريخ حفر آن، در منابع، گزارش نشده و تنها به سبب ذکر نام اين چاه، در يکي از غزوات پيامبر(صلی الله علیه و آله)، از آن ياد شده است. طبق گزارش سيرهنويسان هنگام رفتن پيامبر(صلی الله علیه و آله) براي غزوه بدر، بعد از توقف در چاه سقيا٭، به سمت چاه روحاء عزيمت کرد و ضمن استراحت در سر اين چاه، از آب آن نوشيد.[13]
واقدي (م.207ق.) به نمازخواندن پيامبر(صلی الله علیه و آله) در روحاء تصريح کرده و افزوده که پيامبر(صلی الله علیه و آله) در آنجا، براي نجات مردم از بزرگان قريش، دعا کرد و فرمود: «اين سَجسَج برترين واديهاي عرب است».[14] در آگاهي متفاوتي، عُمير بن سلمه گزارش داده که در يک مأموريت، به همراه پيامبر(صلی الله علیه و آله)، از برخي آبهاي روحاء که محصور در بستانها و باغهايي بوده، گذشتهاند[15] که به احتمال ميتواند منظور همين چاه روحاء باشد.
در نقل نبوي از عبور کردن و نماز خواندن حضرت موسي در اينجا ياد شده، و گفته شده است: «هفتاد پيامبر بزرگ در اين محل نماز خواندهاند». مسلمانان بعدها همين جا يا جايي در نزديکي آن را به مسجد شرف الروحا تبديل کردند.[16]
اشاره شده در ناحيه روحاء و در مجاورت چاه، آثار رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به جا مانده است، ولي نوع آثار را مشخص نکردهاند. نيز از وجود دو قصر و چاههاي بسيار، از جمله چاهي معروف به چاه مروان که در مجاورت آن برکهاي از هارون الرشيد تعبيه شده و چاه عثمان بن عفان و چند چاه ديگر در روحاء، خبر دادهاند.[17]
طبق گزارش ابن جبير (م.614ق.) از ميانه منزلگاه بدر به منزلگاه صَفرا، او به چاهي به نام چاه ذات العَلَم برخورد کرده که گفته شده علي بن ابيطالب(علیه السلام) در آنجا با جنيان جنگيده و به نام روحاء شناخته ميشود.[18] گزارش ابن بطوطه (م.779ق.) هم مؤيد اين است که در روحاء چاهي به نام ذات العلم وجود داشته است.[19] برخي ديگر ذات العلم را سمت مقابل روحاء توصيف کردهاند.[20]
تواريخ محلي مدينه، از سده ششم تا منابع معاصرکه معمولاً چاههاي مدينه مرتبط با پيامبر(صلی الله علیه و آله) را معرفي کردهاند، هيچکدام از چاه روحاء نام نبردهاند و سخني مبني بر نسبت اين چاه با سيره پيامبر(صلی الله علیه و آله) به ميان نياوردهاند. اين مطلب، نشانه وجود اين چاه در خارج مدينه است. در عين حال، در سفرنامههاي فارسي دوره قاجاريه، از چاه روحاء به عنوان يکي از منازل از مکه به مدينه معرفي شده که پيش و پس از آن، به ترتيب، منازل بئر شريوف و بئر علي قرار داشته است.[21] فرهاد ميرزا تصريح ميکند که به سر چاه روحاء که آب داشته، رفته، ولي چاه عميق بوده است.[22] بقایای این چاه اکنون در منطقه الروحاء مدینه موجود است و در کنار آن مسجدی بنا شده است. (تصویر شماره 21 و 22)
منابع
احسن التقاسيم في معرفة الاقاليم: محمد بن احمد المقدسي (م.380ق.)، قاهره، مکتبة مدبولي، 1411ق؛ الازمنة و الامکنه: احمد المرزوقي (م.421ق.)، به کوشش المنصور، بيروت، دار الکتب العلميه، 1417ق؛ اسد الغابه في معرفة الصحابه: علي بن محمد بن الاثير (555-630ق.)، بيروت، دار الفکر، 1409ق؛ امتاع الاسماع بما للنبي من الاحوال و الاموال و الحفدة و المتاع: احمد بن علي المقريزي (م.845ق.) به کوشش محمد عبدالحميد النميسي، بيروت، دار الکتب العلميه، 1420ق؛ البداية و النهاية في التاريخ: اسماعيل بن عمر بن کثير (700-774ق.)، بيروت، مکتبة المعارف، 1411ق؛ تاريخ المدينة المنوره: عمر بن شبه النميري (م.262ق.)، به کوشش فهيم محمد شلتوت، قم، دار الفکر، 1410ق؛ تذکرة بالاخبار عن اتفاقات الاسفار (رحلة ابن جبير): محمد بن احمد بن جبير (م.614ق.)، ابوظبي، بيروت، المؤسسة العربية دارالسويدي، 2008 م؛ حجاز در صدر اسلام: صالح احمد العلي، ترجمه عبدالمحمد آيتي، تهران، مشعر، 1375ش؛ الرحلات المغربية و الاندلسيه: عواطف محمد يوسف نواب، الرياض، مکتبة الملک فهد، 1417ق؛ رحلة ابن بطوطه (تحفة النظار في غرائب الامصار و عجائب الاسفار): ابن بطوطه (م.779ق.)، تحقيق عبدالهادي تازي، رباط، اکاديميه المملکه المغربيه، 1417ق؛ الروض الانف في شرح السيرة النبوية لابن هشام: عبدالرحمن بن عبدالله السهيلي (م.581ق.)، به کوشش عبدالرحمن الوکيل، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1412ق؛ سبل الهدي و الرشاد في سيرة خير العباد: محمد بن يوسف الشمس الشامي (م.942ق.)، به کوشش عادل احمد عبدالموجود و علي محمد معوض، بيروت، دار الکتب العلميه، 1414ق؛ سفرنامه سيف الدوله (سفرنامه مکه)، سيف الدوله سلطان محمد (قرن 14ق.) تهران، نشر ني، 1364ش؛ سفرنامه فرهاد ميرزا (هداية السبيل و کفاية الدليل): فرهاد ميرزا معتمد الدوله، تصحيح غلام رضا طباطبايي، تهران، علمي، 1366ش؛ سفرنامه ميرزا محمد حسين فراهاني: محمد حسين فراهاني (قرن 14ق.)، به کوشش گلزاري، تهران، فردوسي، 1362ش؛ مراصد الاطلاع علي اسماء الامکنه و البقاع: و هو مختصر معجم البلدان لياقوت: صفيالدين عبدالمومن بن عبدالحق (م.739ق.)، به کوشش علي محمد البجاوي، بيروت، دار الجيل، 1412ق؛ المعالم الاثيره: محمد محمد حسن شراب، بيروت، دار القلم، 1411ق؛ معجم البلدان: ياقوت بن عبدالله الحموي (م.626ق.)، بيروت، دار صادر، 1995م؛ معجم ما استعجم من اسماء البلاد و المواضع: عبدالله بن عبدالعزيز البکري (م.487ق.)، به کوشش السقاء، بيروت، عالم الکتب، 1403ق؛ المغازي: محمد بن عمر الواقدي (م.207ق.)، به کوشش مارسدن جونس، بيروت، مؤسسة الاعلمي، 1409ق؛ المغانم المطابه: محمد بن يعقوب فيروزآبادي (م.817ق.)، به کوشش حمد الجاسي، الرياض، دار اليمامة، 1389ق؛ موسوعة مرآة الحرمين الشريفين: ايوب صبري باشا (م.1290ق.)، القاهرة، دار الآفاق العربية، 1424ق؛ وفاء الوفاء باخبار دارالمصطفي: علي بن عبدالله السمهودي (م.911ق.)، به کوشش محمد محييالدين عبدالحميد، بيروت، دار الکتب العلميه، 2006م.
[1]. اسد الغابه، ج1، ص232، 618، «پاورقي»؛ سبل الهدي، ج3، ص175؛ معالم الاثيره، ص131.
[2]. وفاء الوفاء، ج3، ص165؛ موسوعة مرآة الحرمين، ج4، ص814.
[3]. وفاء الوفاء، ج4، ص90.
[4]. المغانم المطابه، ص160-161؛ معجم البلدان، ج3، ص76؛ مراصد الاطلاع، ج2، ص637.
[5]. المغازي، ج1، ص46؛ وفاء الوفاء، ج3، ص165.
[6]. وفاء الوفاء، ج4، ص83.
[7]. تاريخ المدينه، ج1، ص78؛ الروض الانف، ج5، ص119؛ وفاء الوفاء، ج4، ص90.
[8]. الازمنة و الامکنه، ص174.
[9]. معجم ما استعجم، ج3، ص958؛ البداية و النهايه، ج3، ص261؛ وفاء الوفاء، ج4، ص83.
[10]. احسن التقاسيم، ص166؛ الازمنة و الامکنه، ص174؛ وفاء الوفاء، ج4، ص83.
[11]. وفاء الوفاء، ج3، ص164؛ حجاز در صدر اسلام ص199.
[12]. وفاء الوفاء، ج3، ص165؛ موسوعة مرآة الحرمين، ج4، ص814.
[13]. السيرة النبويه، ج1، ص614؛ سبل الهدي، ج4، ص25.
[14]. المغازي، ج1، ص46-47؛ امتاع الاسماع، ج1، ص92.
[15]. اسد الغابه، ج3، ص792.
[16]. وفاء الوفاء، ج4، ص83-84؛ موسوعة مرآة الحرمين، ج4، ص814.
[17]. نک: وفاء الوفاء، ج4، ص84؛ حجاز در صدر اسلام، ص199.
[18]. تذکرة بالاخبار، ص149.
[19]. رحلة ابن بطوطه، ج1، ص365.
[20]. وفاء الوفاء، ج4، ص22؛ الرحلات المغربيه، ص331.
[21]. سفرنامه سيف الدوله، ص139، «پاورقي»؛ سفرنامه ميرزا محمدحسين فراهاني، ص218.
[22]. سفرنامه فرهاد ميرزا، ص137.