حج/ تغذيه: تغذيه و اطعام حاجيان در حرمين
روي آوردن مردم به خانه خدا و برگزاري حج، مسائل متعددي همراه دارد؛ از جمله اين مسائل، نحوه تغذيه و تهيه مواد خوراکي براي حجگزاران است. تغذيه حاجيان، در مواردي با اطعام از سوي اهل مکه يا ديگران بوده و در اکثر موارد، با هزينه خود حاجي و از سوي وي يا حملهداران يا مطوفان صورت ميگرفته است. در اين نوشته، به بررسي وضعيت تغذيه حجگزاران، تهيه مواد اوليه و همچنين تغذيه حاجيان در دوره معاصر، خواهيم پرداخت.
اطعام: اطعام اهل مکه نسبت به حجگزاران و زائران خانه خدا سابقه ديرينه دارد[1] و سنت رفادت، در ميان عرب جاهلي، به اطعام حاجيان در طول برگزاري مناسک حج اشاره دارد.[2] اطعام قصي بن کلاب جد پنجم رسول خدا(صلی الله علیه و آله)[3]، هاشم[4] و ديگر افراد[5]، نمونههايي از اطعام حجگزاران است.
پس از هاشم، عبدالمطلب حاجيان را اطعام ميکرد.[6] پس از او و حتي در زمان ظهور اسلام، ابوطالب به اين سنت اقدام ميکرد.[7] با شکلگيري حکومت نبوي در مدينه و در اولين حج مسلمانان در سال نهم هجري، پيامبر اکرم(صلی الله علیه و آله)، مالي در اختيار ابوبکر قرار داد تا حاجيان را بدان اطعام کند و در حجة الوداع نيز حاجيان را اطعام کرد.[8] پس از پيامبر(صلی الله علیه و آله) نيز اطعام حاجيان در روز قرباني، تا پايان ايام حج که به طعام الموسم معروف شد، از سوي خلفا ادامه داشت.[9] معاويه با ايجاد خانهاي به نام دارالمراجل در مکه، امکانات طبخ و مواد اوليه طعام حاجيان را در آن قرار داد که علاوه بر موسم حج، در ماه رمضان نيز اطعام ميکرد.[10] سنت اطعام در ايام حج، تا اوائل قرن دهم هجري، ميان حاکمان اسلامي ادامه داشت.[11] کردي سنت اطعام را تا زمان فاسي (832ق.) رايج ميداند[12] و نهرواني (م.990ق.) ضمن گزارش اطعام عبدالباسط (م.851ق.)- از صاحبمنصبان دولت ظاهريان-نسبت به حاجيان در طي مسير مصر به مکه و مدت اقامت در مکه و هنگام بازگشت[13]، از عدم انجام سنت اطعام در زمان خود ياد کرده و از زمان انقطاع آن اظهار بياطلاعي ميکند.[14] برخي معتقدند از قرن نهم، به جهت سهولت راهها و کثرت حجگزاران، تغذيه حجاج در مقابل اخذ اجرت بر عهده مطوفين قرار گرفت.[15] (← اطعام)
در برخي موارد، حکومت يا خيرين، اسکان حجگزاران را تکفل ميکردند و تغذيه ايشان را نيز بر عهده ميگرفتند.[16]وقفيات متعددي نيز براي تغذيه خاص يا عموم در نظر گرفته ميشد.[17] برخي مناطق و کشورها نيز، براي اطعام و اسکان حجگزاران فقير منطقه خود صدقاتي را در نظر ميگرفتند.[18]
اطعام مدينه: در مدينه، از زمان پيامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) تا عصر خلفاء، توزيع غذا ميان مسافران فقير رايج بود. با افزايش تعداد اين افراد، حاکمان مدينه، با جمعآوري صدقات و تبرعات کشاورزان مدينه، فقرا را در مدت زيارت مرقد نبوي تغذيه ميکردند. به مرور اين امر به اداره ضيافت نبوي (دارالضيافة النبوية) واگذار شد و با کاهش صدقات و درآمد آن، تغذيه زائران فقير مدينه نيز سامان خود را از دست داد.[19] در مقاطعي از دوره عثماني در مدينه، از طرف سلطان، شوربا، برنج، زرده و عاشورا (نوعي آش که همه ساله به مناسبت روز دهم محرم طبخ ميشد)ميان حجاج تقسيم ميگرديد.[20]
تهيه غذا: گذشته از اطعام رايگان حجگزاران، تهيه خوراک، همانند تهيه چادر و خدمتکار و ديگر نيازمنديها از سوي خود حاجي انجام ميگرديد يا در مواردي، طي قراردادي، به حملهداران واگذار ميشد.[21] که تقريباً شکل ثابتي در دورههاي مختلف داشته است و با توجه به مستطيع بودن حجگزار، مشکل خاصي به جز مشکلات عمومي تغذيه وجود نداشت.
از مشکلات تغذيه حجگزاران، بهداشت نامناسب غذاها و غذاخوريها بود. بر اساس گزارشها، حتي در سده اخير نيز وضعيت غذاخوريها بهداشتي نبود و حاجيان ناچار بودند بيشتر غذا را خودشان، بدون گوشت و به صورت آماده، بستهبندي کنند و همراه داشته باشند.[22] همچنين کاهش نقدينگي حجگزار و کاهش آذوقه مناسب در حرمين که متقابلاً موجب کاسته شدن از کيفيت غذا و مشکلات بهداشتي آن ميگرديد، زمينه ضعف و بيماري حاجي را فراهم ميساخت.[23]از همين رو در سفرنامهها به قاصدان حج، اموري همانند تقويت جسماني، اطمينان از سلامت و طاقت حجگزار، گرفتن برنامه غدايي مناسب طبع توصيه شده است.[24]
مواد غذايي: مسئله تهيه آذوقه و تسهيل دسترسي به آذوقه و مواد اوليه غدايي، مانند گندم در حرمين، همواره مورد توجه بوده است؛ چنانکه برخي دلالي طعام در مکه را مصداق احتکار دانستهاند.[25]
با توجه به کم بودن کشاورزي در قرون اوليه در حرمين، تجارت آذوقه و مواد غذايي از جمله گندم، شغل برخي از مردمان حرمين بود.[26] همچنين در دورههاي مختلف نيز ارسال مواد اوليه غذايي از سوي حاکمان مناطق مختلف يا حکومت مرکزي گزارش شده[27] و موقوفات و صدقات، از ممالک مختلفي مانند مصر٭[28] از سوي مماليک٭ (اواسط قرن هفتم تا سال 922)[29]، ايوبيان٭ (حک:566-647ق.)[30]، عثمانيان٭ (حک:699-1342ق.) [31] همچون سلطان مراد عثماني[32]، و سلطان سليم عثماني[33] وقف و جهت عموم اهل مکه[34] يا فقراي آن شهر[35]، ارسال ميگرديد. آذوقههاي ارسالي، در دورههاي مختلف، به عناويني چون دشيشه٭[36] و گندم مراديه[37] شهرت يافته است. علاوه بر اين موارد، در سال 597ق. صلاحالدين ايوبي، در سال 721ق. ناصر محمد بن قلاوون، و در سال 766ق. ملک منصور، اميران مکه را از دريافت ماليات از حجگزاران منع کردند و در عوض، همه ساله، معادل ارزش آن، گندم به مکه ارسال ميداشتند.[38] هر چند آذوقههاي ارسالي الزاماً براي مصرف حاجيان نبوده ولي موجب وفور فراواني مواد غذايي در حرمين ميگرديد.
علاوه بر اين، خود حجگزاران نيز بخشي از آذوقه خود را براي مسير و اقامت در حرمين همراه ميآوردند. از همين رو حاجيان، در توصيه به حجگزاران و در سفرنامههاي خود، سفارشات خاصي، از جمله همراه داشتن مايعات و ميوهجات پخته (کمپوت)، آب ليمو، نان خشک و کمروغن دارند.[39] برخي نيز همراه داشتن مواد غذايي بيشتري همانند برنج، آلوي خشک، روغن، قند و شکر، عدس، باقالي و سبزي خشک، نمک و ادويه، آب ليمو و ليمو عماني، آب نبات لبترش، سرکه شيره و سکنجبين را نيز به حاجي توصيه ميکردند.[40]
طي سدههاي 11 و 12 ق.، کشاورزي و توليد گندم، در مناطق مختلف عربستان، از جمله مدينه رايج گرديد و در کنار خرما، يکي از محصولات اصلي اين منطقه به شمار ميرفت.[41] در دوره معاصر، توليد گندم در عربستان رشد يافته و در سال 2003م. به 5/3 ميليون تن رسيد.[42] در عين حال، دولت عربستان، براي تهيه مواد اوليه خوراکي و تغذيه شهروندان خود و حجگزاران، اقدام به واردات منظم مواد اوليه و مصنوعات غذايي کرد. بر اساس آمار وزارت اقتصاد و دارايي عربستان، از سال 2000م. تا سال 2010 م. واردات مواد غذايي اين کشور بالغ بر 527/478 ميليون ريال سعودي بود. اين رقم در سال 2011م. ده درصد نيز رشد داشته است.[43]
هرچند گزارشهايي از فراواني طعام و آذوقه، در موسم حج، در دورههاي مختلف نقل شده است[44]، در عين حال وقوع قحطي در مکه، در برخي سالها، تهيه آذوقه حاجيان را با مشکلات جدي مواجه ميساخت؛ از جمله در سالهاي 76[45]، 251،260،266، 268[46]، 440 و 447ق که موجب افزايش قيمت و ناياب شدن نان و مواد غدايي ديگر شد.[47]
جنگ حکومتها يا درگيري داخلي در حرمين نيز موجب کمبود و گراني ميگرديد.[48] اطلاع از کمبود آذوقه در مدينه، بعضاً موجب ميگرديد تا حجگزاران، پس از حج، از زيارت مدينه منصرف شده، به وطن خود بازگردنند.[49]
تغذيه حجاج ايراني در دوره معاصر: تغذيه حجگزاران ايراني در دوره اخير، عمدتاً بر عهده کاروانها بوده است.[50] با سامانيابي حجگزاري ايرانيان، اين امر از جنبههاي مختلف مورد نظارت قرار گرفت. حتي در اوايل شکلگيري سازمان حج، تغذيه توسط کاروانها و مديران آن صورت ميگرفت و سازمان حج بر اين امر نظارت ميکرد؛ از جمله واحد تغذيه و تدارکات با 10 نفر نيرو در مکه و 5 نفر در مدينه، بر توزيع تدارکات نظارت کرده و به کنترل کمي و کيفي کالاها، بررسي و مقايسه نرخ روزانه ميوه در ميادين شهرهاي مکه و مدينه، به منظور کنترل هزينههاي مديران کاروانها ميپرداختند.[51] در اين ميان، به بهداشت تغذيه بيشتر توجه ميشد و سازمان حج، با انتشار جزوات با محوريت مسائل بهداشتي و تغذيه، به هدايت زائران ميپرداخت.[52]
در سالهاي بعد، سازمان حج و زيارت، کالاهاي مورد نياز حجاج را توسط يک هيئت منتخب از عربستان يا ديگر کشورها تهيه و ميان کاروانها توزيع ميکرد. در مرحله بعد با تشکيل کميسيوني به نام کميسيون خريد، اين امر انسجام بيشتري پيدا کرد.[53] همه ساله، پس از اتمام عمليات حج، کميسيون خريد تدارکات حج، با حضور نمايندگاني از بعثه٭ مقام معظم رهبري و سازمان حج و زيارت٭، تشکيل ميگردد و با نظر متخصصان امر بهداشت و تغذيه، به تدوين برنامه غذايي و تدارک اقلام مورد نياز براي حج سال آينده، ميپردازد.[54] آسيبشناسي تدارکات سال قبل، جلسات کارشناسي با متخصصين تغذيه و مديران آشپزخانهها، تطابق با ذائقه عموم زائران، تناسب با شرايط آب و هوايي عربستان در برنامه تغذيه حجاج در نظر گرفته ميشود.[55]
مسئله تغذيه در دو بعد تهيه مواد اوليه و طبخ غذا مورد توجه است. در بعد تهيه و تدارک اقلام غذايي، برخي اقلام مصرفي حجگزاران از ايران تهيه و ارسال ميشود و کالاهايي که مصرف روزانه دارند، مثل نان، سبزيجات، ميوه و تخم مرغ، از محل تنخواه ارزي، خريداري ميشوند. کالاهاي اساسي، مانند مرغ، فيله مرغ، ماهي، کره، لبنيات، برنج، آبميوه، نوشابه و روغن نيز با انجام مناقصه، تهيه ميگردد.[56] برخي سالها نيز اين مواد، از ايران وارد عربستان ميشود.[57] در سالهاي مختلف، سقف اعتبار خريد سرانه کالا از ايران يا عربستان، متفاوت تعيين ميشده است.[58] اين اقلام، از طريق چهار انبار در شهر مکه سابقاً به کاروانها[59]، و در سالهاي اخير، به آشپزخانههاي منطقهاي و متمرکز توزيع ميگردد.[60] در شهر مدينه نيز انبار کالاهاي خوراکي، مناطق سهگانه را پوشش ميدهند.[61]
مسئله طبخ غذا نيز تا سال 1380 ش.، از سوي مديران کاروانها و در هتلهاي محل اقامت ايشان، صورت ميگرفت.[62] طرح تغذيه متمرکز از سال 1370 ش. در سازمان حج و زيارت مطرح بود و در سال 1380ش. که دولت عربستان، طبخ غذا در محل هتلها را ممنوع کرد[63]، اين طرح عملياتي گرديد. آشپزخانه متمرکز، داراي فوايد متعددي همچون ارتقاي کيفيت بهداشتي، صرفهجويي در نيروي انساني و هزينه، و برنامه غذايي يکسان کاروانهاي حج است. تا سال 1385ش.، به تدريج، تهيه غذاي تمام کاروانها در شهر مدينه، از طريق دو آشپزخانه متمرکز، طبخ و توزيع ميشد. در شهر مکه نيز اين اقدام آغاز شد و تا سال 1383ش. بيش از 52% [64] و در سال 1384ش. 70% زائران و امروزه، کليه حجگزاران در مکه، از تغذيه متمرکز بهرهمند گرديدهاند.[65]
تغذيه حجگزاران ايراني در مشاعر و عرفات نيز از سوي سازمان حج و زيارت تهيه ميگردد.[66] علاوه بر آشپزخانه متمرکز، از غذاي آماده بستهبندي شده در ايران نيز براي تغذيه حجگزاران، در ايام تشريق و مسافرتهاي بين مکه و مدينه، استفاده ميگردد.[67]
دو معاونت تغذيه، در ستادهاي سازمان حج و زيارت، در مکه و مدينه، فعاليت مينمايند[68] و داراي ساختاري شامل مدير، معاون، پزشک مسئول بهداشت، مسئول تغذيه، بخش اداري، بخش توزيع و گروههاي مختلف پخت است.[69] اين آشپزخانهها از شيوه پخت صنعتي استفاده ميکنند و با به کارگيري 135 پرسنل در مدينه و 340 نفر در مکه[70]، طي فرآيندي منظم به تهيه غذاي حجگزاران ميپردازند.[71]توزيع غذاي گرم در هيترهاي مخصوص، از مراحل پيچيده آشپزخانه متمرکز است که حدود سه ساعت طول ميکشد.[72]
سازمان حج و زيارت جمهوري اسلامي ايران، علاوه بر رعايت اصول بهداشي و مقررات مصوب در اين زمينه، توافقات خاصي نيز با کشور عربستان دارد. بر اساس اين توافقات، انعقاد هرگونه قرارداد تغذيه يا تهيه مواد غذايي، مگر با مؤسسات و شرکتهاي سعودي، مجاز و واجد شرايط بهداشتي و با هماهنگي شهرداريهاي مکه معظمه، مدينه منوره و جدّه ممنوع است و دستاندرکاران تهيه، پخت و سرو غذا، بايد مورد معاينات قرارگيرند و گواهينامه انجام معاينات پزشکي را از شهرداري حرمين دريافت کنند.[73]
تغذيه ساير کشورها در دوره معاصر: ميان کشورهاي اسلامي، جمهوري اسلامي ايران، تنها کشوري است که تغذيه و تدارکات حجاج، همانند تهيه مسکن، حمل و نقل، امور پزشکي و ارشاد، به صورت متمرکز صورت ميگيرد.[74] تغذيه زائران ساير کشورها شيوههاي گوناگوني دارد. در برخي کشورها، امور تغذيه بر عهده دولت است و برخي کشورها، شرکتهاي سياحتي و گاه خود افراد عهدهدار تهيه غذا هستند.[75] در برخي ايام حج، تغذيه رايگان از سوي خيرين يا برخي مؤسسات صورت ميگيرد که معمولاً با ازدحام مواجه ميگردد.[76]
همچنين طي سالهاي اخير، سنت مرسوم افطاري دادن در حرمين، شکل منظمي به خود گرفته و در رمضان سال 1343ق./1392ش. طولانيترين سفره افطار در ماه مبارک رمضان، براي عموم حجگزاران، در مسجدالحرام برقرار گرديد و ميلونها نفر، با بستههاي غذايي آماده، شامل شير، خرما، نان و نوشيدني، پذيرايي ميشوند.[77]
منابع
اتحاف الوري: عمر بن محمد بن فهد (م.885ق.)، به کوشش عبدالکريم، مکه، جامعة ام القري، 1408ق؛ اخبار مکه فی قديم الدهر و حديثه: الفاکهي (م.279ق.)، به کوشش عبدالملک بن عبدالله بن دهيش، بيروت، دار خضر، 1414ق؛ اخبار مکه و ما جاء فيها من الآثار: محمد بن عبدالله الازرقي (م.248ق.)، به کوشش رشدي الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، 1415ق؛ الارج المسکي في التاريخ المکي: علي بن عبدالقادر الطبري (م.1070ق.)، تصحيح اشرف احمد جمال، مکه، مکتبه التجاريه، 1416ق؛ الاعلام باعلام بيت الله الحرام: محمد بن احمد النهروالي (م.990ق.)، تحقيق سعيد عبدالفتاح و هشام عبدالعزيز عطا، مکه، مکتبة التجارية مصطفي احمد الباز، 1416ق؛ با کاروان صفا در سال 82: رسول جعفريان، تهران، مشعر، 1382ش؛ با کاروان عشق در سال 72: رسول جعفريان، تهران، مشعر، 1372ش؛ البداية و النهاية في التاريخ: اسماعيل بن عمر بن کثير (700-774ق.)، بيروت، مکتبة المعارف، 1411ق؛ بسوي خدا ميرويم: سيد محمود طالقاني، تهران، مشعر، 1381ش؛ بهجة النفوس و الاسرار: عبدالله المرجاني (م.699ق.)، به کوشش محمد عبدالوهاب، بيروت، دار الغرب الاسلامي، 2002م؛ التاريخ القويم لمکة و بيت الله الکريم: محمد ؛ تاريخ مکة المشرفة و المسجدالحرام و المدينة الشريفة و القبر الشريف: محمد بن الضياء (م.854ق.)، به کوشش علاء الازهری و ايمن الازهری، بيروت، دار الکتب العلميه، 1424ق؛ تاريخ مکه، دراسات في السياسه و العلم و الاجتماع و العمران: احمد السباعي (م.1404ق.)، مکه، مطبوعات نادي مکة الثقافي، 1404ق؛ التدوين في اخبار القزوين: عبدالکريم الرافعي القزويني (م.قرن6ق.)، به کوشش عزيزالله العطاردي، بيروت، دار الکتب العلميه، 1408ق؛ حج (رضايي): يوسف رضايي، تهران، مشعر، 1385ش؛ حج 25: گزارشي از حجگزاري سال 1425 قمري برابر با سال 1383 شمسي، رضا مختاري، تهران، مشعر، 1384ش؛ حج ۲۶: گزارش حج سال ۱۴۲۶ قمري برابر سال ۱۳۸۴ شمسي، محمد حسين رجبي، تهران، مشعر، 1386ش؛ حج ۲۷: گزارش حجگزاري ايرانيان در موسم حج سال ۱۴۲۷ هجري قمري آذر و دي ۱۳۸۵ شمسي، حسن مهدويان، تهران، مشعر، 1386ش؛ حج 28: (گزارشي از حجگزاري سال 1428ق.): رضا بابايي و علياکبر جوانفکر، تهران، مشعر، 1387ش؛ حج 29: گزارش حج سال ۱۴۲9ه. ق، حجت الله بيات و سيد حسين اسحاقي، تهران، مشعر، 1388ش؛ حج 30: گزارشي از حجگزاري سال 1430ق. برابر با سال 1388ش.، سيد جواد ورعي و جواد منصوري، تهران، مشعر، 1390ش؛ الحج و العمره (مجلة شهريه): وازرة الحج، الرياض؛ حجاز در صدر اسلام: صالح احمد العلي، ترجمه عبدالمحمد آيتي، تهران، مشعر، 1375ش؛ خلاصة الکلام في بيان امراء البلد الحرام: احمد بن زيني دهلان (م.1304ق.)، مصر، المطبعة الخيريه، 1305ق؛ داستان باريافتگان: مير سيد احمد هدايتي، به کوشش قاضي عسکر، تهران، مشعر، 1384ش؛ در حريم حرم: جواد محدثي، تهران، مشعر، 1375ش؛ الرحلة الحجازيه: اوليا چلبي، ترجمه احمد المرسي، قاهره، دار الوفاق العربيه، 1999م؛ الرحلة السرية للعقيد الروسي: عبدالعزيز دولتشين، بيروت، الدارالعربية للموسوعات، 1428ق؛ سفرنامه حجاز (الرحلة الحجازيه): محمد لبيب البتوني، ترجمه هادي انصاري، تهران، مشعر، 1381ش؛ سفرنامه ميرزا داوود وزير وظايف: ميرزا داود وزير وظايف (م.1327ق.)، سيد علي قاضي عسکر، تهران، مشعر، 1381ش؛ سمط النجوم العوالي في ابناء الاوائل و التوالي: عبدالملک بن حسين العصامي (م.1111ق.)، به کوشش علي محمد معوض و عادل احمد عبدالموجود، بيروت، دار الکتب العلميه، 1419ق؛ السيرة الحلبيه: نورالدين علي بن احمد الحلبي (م.1044ق.)، بيروت، دار المعرفه، 1400ق؛ شفاء الغرام باخبار البلد الحرام: محمد بن احمد التقي الفاسي (م.832ق.)، به کوشش گروهي از علما، بيروت، دار الکتب العلميه، 1421ق؛ طاهر الکردي: تصحيح عبدالملک بن عبدالله بن دهيش، بيروت، دار خضر، 1420ق؛ الطبقات الکبري: محمد بن سعد (م.230ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر عطا، بيروت، دار الکتب العلميه، 1410ق؛ مثير الغرام الساکن الي أشرف الأماکن: عبدالرحمن بن جوزي (م.597ق.) به کوشش الذهبي، قاهره، دار الحديث، 1415ق؛ مرآة الحرمين: ابراهيم رفعت باشا (م.1353ق.)، قم، المطبعة العلميه، 1344ق؛ مکه و مدينه از ديدگاه جهانگردان اروپايي: محمدرضا فرهنگ و جعفر خليلي، تهران، تهران، مشعر، 1384ش؛ منائح الکرم في اخبار مکة و البيت و ولاة الحرم: علي بن تاجالدين السنجاري (م.1125ق.)، تحقيق جميل عبدالله محمد المصري، مکه، جامعة ام القري، 1419ق؛ موسوعة مرآة الحرمين الشريفين و جزيرة العرب: ايوب پاشا صبري (م.1307ق.)، القاهره، دار الآفاق العربيه، 1424ق؛ موسوعة مکة المکرمة و المدينة المنوره: احمد زکي يماني، مصر، مؤسسة الفرقان، 1429ق؛ ميقات حج (فصلنامه): تهران، حوزه نمايندگي ولي فقيه در امور حج و زيارت.
[1]. التاريخ القويم، ج6، ص153.
[2]. التدوين في اخبار قزوين، ج2، ص447.
[3]. اخبار مکه، الازرقي، ج1، ص155.
[4]. الطبقات، ج1، ص76؛ البدابة و النهايه، ج2، ص253؛ اخبار مکه، الفاکهي، ج3، ص223.
[5]. تاريخ مکة المشرفه، ابن ضياء، ص64-66.
[6]. شفاء الغرام، ج2، ص106.
[7]. اخبار مکه، الازرقي، ج1، ص82.
[8]. اتحاف الوري، ج1، ص567؛ شفاء الغرام، ج2؛ ص106؛ سمط النجوم، ج1، ص249.
[9]. تاريخ مکة المشرفه، ابن ضياء، ص64-66.
[10]. مثير الغرام، ص326؛ تاريخ مکة المشرفه، ابن ضياء، ص64-66.
[11]. سمط النجوم، ج1، ص249؛ السيرة الحلبيه، ج1، ص23.
[12]. التاريخ القويم، ج6، ص153.
[13]. الإعلام بأعلام بيت الله الحرام، ص233 ـ234؛ التاريخ القويم، ج2، ص560.
[14]. الاعلام باعلام بيت الله الحرام، ص79.
[15]. التاريخ القويم، ج6، ص153.
[16]. ميقات حج، ش54، ص187، «حجاج ترکستان، راهها و دشواريها».
[17]. مرآة الحرمين، ص156، 477.
[18]. موسوعة مکة المکرمه، ج4، ص140.
[19]. موسوعة مرآة الحرمين، ج3، ص257-258.
[20]. الرحلة الحجازيه، ص156.
[21]. مکه و مدينه از ديدگاه جهانگردان اروپايي، ص59.
[22]. ميقات حج، ش45، ص174، «حجگزاري ايرانيان از زبان خادمان حجاج».
[23]. الرحلة السرية للعقيد الروسي، ص282.
[24]. بسوي خدا ميرويم، ص85.
[25]. اخبار مکه، الفاکهي، ج3، ص52.
[26]. سفرنامه حجاز، ص413؛ مرآة الحرمين، ص490.
[27]. موسوعة مرآة الحرمين، ج1، ص125؛ مرآة الحرمين، ص112.
[28]. الارج المسکي، ص203-205.
[29]. بهجة النفوس، ج1، ص299.
[30]. امراء البلد الحرام، ص35.
[31]. امراء البلد الحرام، ص73-75.
[32]. منائح الکرم، ج3، ص494-497.
[33]. مرآة الحرمين، ص203.
[34]. منائح الکرم، ج1، ص19.
[35]. منائح الکرم، ج3، ص236.
[36]. تاريخ مکه، سباعي، ص331.
[37]. منائح الکرم، ج3، ص497.
[38]. سفرنامه حجاز، ص116، 180، 182؛ مرآة الحرمين، ص131.
[39]. بسوي خدا ميرويم، ص85.
[40]. بسوي خدا ميرويم، ص86.
[41]. مکه و مدينه از ديدگاه جهانگردان اروپايي، ص158.
[42]. حج 25، ص230.
[43]. www.mof.gov.sa/Arabic/DownloadsCenter/DocLib6/ واردات المملکة حسب السلع الرئيسية. xls
[44]. موسوعة مرآة الحرمين، ج1، ص125؛ مرآة الحرمين، ص112.
[45]. اتحاف الوري، ج2، ص91.
[46]. اتحاف الوري، ج2، ص342.
[47]. شفاء الغرام، ج2، ص325.
[48]. نک: سفر نامه ميرزا داوود وزير وظايف، ص162، 169؛ مرآة الحرمين، ص510؛ مکه و مدينه از ديدگاه جهانگردان اروپايي، ص106.
[49]. داستان بار يافتگان، ص165، 173.
[50]. حج (رضايي)، ص156.
[51]. با کاروان عشق در سال 72، ص310ـ 311.
[52]. با کاروان صفا در سال 82، ص182.
[53]. با کاروان صفا در سال 82، ص241.
[54]. حج 25، ص347ـ 348؛ حج 26، ص108.
[55]. حج 30، ص179.
[56]. حج 25، ص347ـ 348.
[57]. حج 27، ص111.
[58]. حج 28، ص86ـ 87.
[59]. حج 25، ص348 ـ 349.
[60]. حج 28، ص86 ـ 87.
[61]. www.hajnews.ir/Default.aspx?tabid=89&article-Type =ArticleView&articleId=81
[62]. حج 29، ص369.
[63]. با کاروان صفا در سال 82، ص366.
[64]. حج 28، ص86 ـ 87.
[65]. حج 26، ص375.
[66]. با کاروان صفا در سال 82، ص407.
[67]. با کاروان صفا در سال 82، ص243.
[68]. با کاروان صفا در سال 82، ص366.
[69]. حج 30، ص177.
[70]. حج 28، ص86 ـ 87.
[71]. حج 29، ص372.
[72]. حج 29، ص372.
[73]. با کاروان صفا در سال 82، ص80 ـ 81.
[74]. با کاروان صفا در سال 82، ص120.
[75]. الحج و العمره، صفر 1429ق، ص73؛ مديريت حج در کشورهاي اسلامي، ص57؛ حج 29، ص509.
[76]. در حريم حرم، ص155.
[77]. www.hajnews.ir/Default.aspx?tabid=89&article-Type =ArticleView&articleId=998
www.shafaqna.com/persian/other services/countries /saudi -arabia/item/47930