ابن تیمیه از معدود اندیشمندانی است که حیات علمی، اجتماعی و سیاسی وی همواره بحثبرانگیز و مورد مناقشه بوده است. فتاوای وی باعث تنقیص مقام پیامبر گرامی اسلام، تخطئه صحابه و نقد بیپروای بسیاری از علما و فقهای مشهور شده است.
ابن تیمیه بسیاری از فتاوای خود را با قید «هذا ما اتفقت علیه السلف» و «وهو قول جمهور السلف» تزیین میکرد در حالی که مراجعه وی صرفاً به آراء «ظاهرگرایان از اصحاب حدیث» بوده تا جایی که برخی از نظرات شخصی او مانند: توسعه در مفهوم عبادت، تغییر در مفهوم اجتهاد، نفی تقلید از ائمه اربعه و ... بدون هیچ سابقهای در بین سلف بوده و این آراء باعث شعلهور شدن اختلافات مذهبی در میان مسلمانان شده است و شاید به همین دلیل بوده که ابن حجر عسقلانی در مورد وی گفته است: مردم در مورد ابن تیمیه اختلاف کردهاند عدهای وی را متهم به تجسیم و برخی متهم به زندقه و برخی متهم به نفاق و برخی متهم به جاهطلبی و رسیدن به امامت کبری کرده اند. ابن حجر سپس میگوید: من قائل به عصمت ابن تیمیه نیستم و در بسیاری از مسائل اصلی و فرعی با وی مخالف هستم.
بازتاب اندیشههای ابن تیمیه باعث شد که بسیاری از اندیشمندان مسلمان از زمان حیات وی تا به امروز به نقد آرای ایشان پرداخته و او را منشأ بسیاری از انحرافات دانستهاند. عالمان حنفی نیز از پیشگامان نقد اندیشههای ابن تیمیه در جهان اسلام بوده که کتاب حاضر مواضع برخی از ایشان را در مقابله با انحرافات ابن تیمیه را مورد بررسی قرار داده است.