• صفحه اصلی
  • درباره ما
    • پژوهشکده در یک نگاه
    • هیئت امنا
    • ریاست
    • معاونت ها
    • شورای پژوهشی
    • جوایز و افتخارات
  • فعالیت ها
    • نشست های علمی
    • ارتباط با مراکز علمی
  • گروه های علمی
    • گروه اخلاق و اسرار
    • گروه تاریخ و سیره
    • گروه فقه و حقوق
    • گروه کلام و معارف
    • واحد احیای میراث
    • دفتر پژوهشکده در خراسان
    • واحد بقیع‌پژوهی
  • آثار
    • کتاب ها
    • نشریات
    • نرم افزارها
    • ویکی حج
    • دانشنامه حج و حرمین
    • دانشنامه عتبات
    • موسوعه رد شبهات
    • مجموعه آثار حج خونین
  • کتابخانه، موزه و اسناد
    • کتابخانه
    • موزه
    • اسناد
  • خدمات پژوهشی
    • بانک اطلاعاتی نقد وهابیت
    • اولویت های پژوهشی
    • کتابشناسی حج و زیارت
    • خاطرات حج و زیارت
    • پاسخ به شبهات
    • حمایت از پایان نامه ها
    • فرم ها
    • درس خارج فقه حج
  • افراد
  • آرشیو
×

ارسال ایمیل

در حال ارسال اطلاعات
لطفا تیک "من ربات نیستم" را بزنید !
/ خدمات پژوهشی / پاسخ به شبهات / حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) / شبهه: اختلاف حضرت فاطمه (علیها السلام) با امام علي (علیه السلام) بر سر انفاق در راه خدا
تاريخ : 1401/01/30 | بازدید : 332
شبهات مرتبط با حضرت فاطمه زهرا (س) پاسخ به شبهات

شبهه: اختلاف حضرت فاطمه (علیها السلام) با امام علي (علیه السلام) بر سر انفاق در راه خدا

شبهه پنجم: اختلاف حضرت فاطمه (علیها السلام) با امام علي (علیه السلام) بر سر انفاق در راه خدا

در برخي روايات چنين نقل شده که حضرت فاطمه (علیها السلام) نزد پيامبر (صلی الله علیه و آله)، به دليل کثرت انفاق‌هاي اميرالمؤمنين (علیه السلام) شکايت ‌کرده و در مقابل، پيامبر (صلی الله علیه و آله) حضرت فاطمه (علیها السلام) را از شکايت نهي ‌فرموده است. همچنين پيامبر (صلی الله علیه و آله) به حضرت فاطمه (علیها السلام) سفارش ‌کرد که خلاف نظر همسرش کاري نکند و او را نافرماني نکند و او را به خشم نياورد. حال چگونه ممکن است با اين وصف، حضرت فاطمه (علیها السلام) معصوم باشد؟

براي نمونه، به دو مورد از اين روايات اشاره مي‌شود:

1. حضرت فاطمه (علیها السلام) شکايت از امام علي(علیه السلام) را نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) برد و فرمود: «اي رسول خدا، علي (علیه السلام) چيزي از غذايش را باقي نمي‌گذارد و همه را به مساکين مي‌بخشد». پيامبر (صلی الله علیه و آله) به دخترش فرمود: «اي فاطمه، آيا خشمت را از برادرم و پسرعمويم به من آورده‌اي که اگر او را خشمگين کني، مرا خشمگين کرده‌اي و اگر مرا خشمگين کني، خدا را خشمگين کرده‌اي.[1]

2. خالد بن ربعي مي‌گويد: «حضرت علي(علیه السلام) به منزل آمد. حضرت فاطمه (علیها السلام) به او فرمود: پسرعمو، بوستاني را که پدرم برايت کاشته بود، فروختي؟ فرمود: بله؛ با قيمتي خوب. حضرت فاطمه(علیها السلام) فرمود: پس پولش کجاست؟ فرمود: آن را به ديده‌هايي دادم که نخواستم دچار خواري سؤال شوند. حضرت فاطمه (علیها السلام) فرمود: من و فرزندانم گرسنه‌ايم و بدون شک، تو نيز مانند ما هستي و درهمي از آن براي ما نمانده است‌؟ و گوشه‌اي از لباس امام علي(علیه السلام) را گرفت. امام علي(علیه السلام) فرمود: اي فاطمه، مرا رها کن. حضرت فاطمه (علیها السلام) فرمود: نه به خدا، مگر اينکه پدرم بين من و تو حکم نمايد. جبرئيل بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نازل شد و فرمود: اي محمد، خدايت بر تو سلام مي‌فرستد و مي‌فرمايد سلام مرا به علي برسان و به فاطمه بگو شما حق نداريد که‌ به‌ دستان علي بزنيد. پس هنگامي که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به منزل علي (علیه السلام) آمد و فاطمه را با علي (علیهما السلام) يافت، به‌ حضرت فاطمه (علیها السلام) فرمود: فرزندم چرا دست از سر علي برنمي‌داري؟ فرمود: اي پدر، بوستاني را که برايش کاشته بودي، به دوازده‌ هزار درهم فروخته و براي ما حتي درهمي نگذاشته است که با آن غذا بخريم. فرمود: دخترم، جبرئيل از جانب خداوند برايم سلام آورد و مي‌گويد: سلام پروردگارم را به علي برسان و امر فرمود که‌ به تو بگويم شما حق نداريد که‌ به‌ دستان علي بزنيد. حضرت فاطمه (علیها السلام) فرمود: من از خداوند طلب بخشش دارم و ديگر چنين کاري را نخواهم کرد».[2]

پاسخ شبهه پنجم

1. در ابتدا وقتي سند اين دو روايت را بررسي مي‌کنيم، در مي‌يابيم که روايت کشف الغمة، مرسله است؛ زيرا هيچ سندي براي روايت خود نقل نشده و راويان روايت امالي نيز افرادي مجهول و مهمل هستند.[3] بنابراين اين روايات از حيث سندي ضعيف‌اند.

2. از بررسي قرآن و روايات شيعه و سني روشن شده است که
سيره و سنت حضرت فاطمه و حضرت اميرالمؤمنين (علیهما السلام) ايثار و بخشش در راه خدا بود؛ طوري‌که هر مسکيني مي‌دانست اگر دست نياز به
اين خاندان دراز کند، دست خالي برنمي‌گردد و اين بزرگواران،
هميشه ديگران را بر خود و خانواده خود مقدم مي‌داشتند؛ حتي در دعا کردن.[4] حضرت فاطمه و حضرت علي (علیهما السلام) در مسئله انفاق در راه خدا کاملاً با هم هماهنگ بودند و هيچ اختلافي نداشتند و حضرت فاطمه (علیها السلام) مطيع همسر خود بود. براي اثبات اين مدعا، براي نمونه، به مواردي اشاره مي‌کنيم:

الف) مفسران شيعه و سني تقريباً اتفاق دارند که آيات سوره انسان[5] در شأن حضرت فاطمه و اميرالمؤمنين (علیهما السلام) نازل شده است.[6]

ماجرا به اين صورت است که حضرت امام حسن و امام حسين (علیهما السلام) مريض شدند. امام علي و حضرت فاطمه (علیهما السلام) نذر کردند که اگر فرزندان آنها بهبود يافتند، سه روز روزه بگيرند. فرزندان صحت پيدا کردند و آنها سه روز روزه گرفتند. حضرت فاطمه (علیها السلام) براي روز اول پنج قرص نان درست کرد. منتظر افطار بودند که مسکين آمد و آنها قرص‌هاي نان را به او دادند و خود با آب افطار کردند و روز دوم و سوم نيز يتيم و اسير آمدند و آنها طعام خود را به آنها دادند. روز چهارم اميرالمؤمنين(علیه السلام) دست امام حسن و امام حسين (علیهما السلام) را گرفتند و نزد پيامبر (صلی الله علیه و آله) بردند و پيامبر (صلی الله علیه و آله) ديدند فرزندان از شدت گرسنگي همچون جوجه به خود مي‌لرزند. با هم به خانه حضرت فاطمه (علیها السلام) مي‌روند و مي‌بينند که فاطمه (علیها السلام) در محراب عبادت است و از شدت گرسنگي شکم او به پشت چسبيده و چشمان مبارکش گود افتاده است. در اين هنگام، جبرئيل آيات {يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ يَخافُونَ يَوْماً کانَ شَرُّهُ مُسْتَطيرا وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‏ حُبِّهِ مِسْکيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيراً إِنَّما نُطْعِمُکمْ لِوَجْهِ اللهِ لا نُريدُ مِنْکمْ جَزاءً وَ لا شُکورا إِنَّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا يَوْماً عَبُوساً قَمْطَريرا}[7]، را نازل کرد. آيات قرآن، به صيغه مضارع و با ادات حصر بيان شده است؛ يعني شيوه و سبک زندگي اين بزرگواران چنين بود که اهل وفا به نذر، اهل ترس از روز جزا، و اهل بخشش در راه خدا بودند و هيچ توقعي از کسي به خاطر بخشش خود نداشتند؛ ازاين‌رو حضرت فاطمه (علیها السلام) و اميرالمؤمنين(علیه السلام) در زندگي خود، هماهنگ با هم، اهل بخشش و سخاوت بودند.

در همين ماجرا اشعاري از حضرت فاطمه(علیها السلام) وارد شده است که نشان مي‌دهد حضرت فاطمه (علیها السلام) به خصلت بخشش اميرالمؤمنين(علیه السلام) افتخار مي‌کند:

ابوهما للخير ذو اصطناع عبل الذراعين طويل الباع[8]

پدرشان، علي، در سخاوت و خوبي‌ها بي‌نظير است و آنچه دارد و به دست مي‌آورد، با دستان بخشنده‌اش به ديگران مي‌بخشد.

ب) روزي پيامبر (صلی الله علیه و آله) داخل مسجد نشسته بودند. فقيري وارد شد و از گرسنگي شکايت کرد. پيامبر (صلی الله علیه و آله) کسي را به خانه‏هاي همسرانش فرستاد و آنان گفتند: جز آب چيزي نداريم. پيامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: چه کسي اين مرد را امشب ميهمان مي‏کند؟ امام علي(علیه السلام) فرمود: من يا رسول‌اللّه. پس نزد فاطمه (علیها السلام) آمد و او را باخبر کرد. او گفت: نزد ما جز غذاي بچه‏ها چيزي نيست؛ ولي ما آن را به ميهمانمان مي‏دهيم. امام علي (علیه السلام) فرمود: بچه‏ها را بخوابان و من چراغ را براي ميهمان خاموش مي‏کنم. حضرت فاطمه (علیها السلام) چنين کرد و به ميهمان غذا دادند. چون صبح شد، خداوند درباره آنان اين آيه را نازل کرد: {وَ يُؤْثِرُونَ عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ[9].}[10]

ج) جابر بن عبداللَّه انصاري گويد که روزي رسول خدا (صلی الله علیه و آله) پس از خواندن نماز عصر در محراب مسجد نشسته، و مردم نيز اطراف او را گرفته بودند. در اين حال، پيرمردي فقير نزد ايشان آمد، گفت: اي محمّد، گرسنه‏ام، غذايي به من بده. برهنه‏ام، لباسي در اختيارم بگذار. فقيرم، بي‏نيازم کن. پيامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: من چيزي ندارم که به تو بدهم؛ ولي برخيز و به سوي خانه فاطمه برو. آن پيرمرد همراه بلال رفت تا به در خانه حضرت فاطمه (علیها السلام) رسيدند. پيرمرد گفت: اي دختر محمّد، من برهنه و گرسنه‏ام، مرا ياري کن. راوي گويد: آن زمان، هنگامي بود که پيامبر (صلی الله علیه و آله) و علي و فاطمه (علیهما السلام) سه روز بود که غذا نخورده بودند و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) هم از حال علي و زهرا (علیهما السلام) آگاهي داشت. فاطمه (علیها السلام) گردنبند خود را که فاطمه بنت حمزه ـ دخترعمويش ـ به وي هديه داده بود، از گردن خويش باز کرد و به پيرمرد داد و فرمود: اين گردنبند را بفروش، شايد خداوند مهربان بهتر از اين را به تو عطا فرمايد. پيرمرد پس از آنکه گردنبند را گرفت، به سوي مسجد بازگشت و خطاب به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) گفت: اي رسول خدا، اين گردنبند را دخترت فاطمه به من بخشيد و فرمود آن را بفروش، شايد خداوند بهتر از آن را نصيب تو فرمايد. پيامبر (صلی الله علیه و آله) با ديدن گردنبند گريه‏اش گرفت و گفت: چگونه خداوند به تو بهتر از آن نصيب نفرمايد؛ درحالي‌که فاطمه، دختر بزرگ‌ترين پيامبر خدا، آن را به تو عطا کرده است... .[11]

د) روزي مردي اعرابي نزد پيامبر (صلی الله علیه و آله) آمد و پيامبر (صلی الله علیه و آله) رو به اصحاب کرد و فرمود: چه کسي به اين مرد توشه راه مي‏دهد تا خداوند توشه تقوا به او عطا کند؟ راوي مي‏گويد: سلمان رفت و خانه‏هاي پيامبر (صلی الله علیه و آله) را جست‌وجو کرد و نزد زنان پيامبر (صلی الله علیه و آله) غذايي نبود تا به او بدهند. لذا متوجه خانه فاطمه (علیها السلام) شد و با خود گفت: اگر خيري باشد، در منزل فاطمه، دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، خواهد بود. پس درِ خانه فاطمه (علیها السلام) را زد و داستان را براي حضرت تعريف کرد. حضرت فاطمه (علیها السلام) فرمود: اي سلمان، سوگند به خداوندي که محمد را به حق مبعوث فرموده، ما مدت سه روز است که غذايي نخورده‏ايم. حسن و حسين از شدت گرسنگي بهانه‏جويي مي‏کنند و اکنون نيز به خواب رفته‏اند؛ با وجود اين، اگر خيري بر در خانه من بيايد، آن را رد نخواهم کرد. اي سلمان، اين پيراهن را بگير و نزد شمعون يهودي ببر و به او بگو فاطمه، دختر محمّد، مي‏گويد اين پيراهن را رهن بردار و در مقابل آن، يک من خرما و يک من جو بده تا به زودي به خواست خدا پول آن را بپردازم. هنگامي که شمعون يهودي آن پيراهن را در دست گرفت، به آن مي‏نگريست و اشک مي‏ريخت و مي‏گفت: اي سلمان، اين همان زهد و تقواي واقعي در دنياست که حضرت موسي در تورات به ما وعده کرده است و من اکنون شهادت مي‏دهم که خدا يکي است و محمد (صلی الله علیه و آله) بنده و فرستاده اوست. بدين وسيله، آن يهوديِ سرشناس، اسلام آورد و آنچه را که فاطمه (علیها السلام) خواسته بود، به سلمان داد و سلمان آنها را نزد فاطمه (علیها السلام) آورد و تحويل وي داد. فاطمه (علیها السلام) بلافاصله جو را آسياب کرد و خميري ساخت و نان پخت. آن‌گاه همه آنها را به سلمان داد و به او فرمود: اينها را بگير و به حضور پيامبر (صلی الله علیه و آله) ببر. سلمان گفت: اي فاطمه، يکي از اين نان‌ها را براي حسن و حسين بردار که آرام شوند. فاطمه (علیها السلام) فرمود: اي سلمان، اين چيزي بود که براي خدا بخشيديم؛ براي همين چيزي از آن را براي خود نمي‌گيريم. سلمان نان‌ها را گرفت و نزد پيامبر (صلی الله علیه و آله) آورد. وقتي چشم رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به سلمان افتاد، پرسيد: اي سلمان، اين نان‌ها را از کجا آورده‏اي؟ سلمان گفت: از منزل دخترتان فاطمه (علیها السلام). پيامبر خدا (صلی الله علیه و آله) که خود نيز سه روز غذايي نخورده بود، برخاست و به سوي منزل فاطمه رفت و چون در را به صدا درآورد، فاطمه (علیها السلام) در را باز کرد و هنگامي که پيامبر (صلی الله علیه و آله) چهره زرد فاطمه (علیها السلام) و چشمان فرورفته او را ديد،‌ فرمود: دخترم، چرا رنگ چهره‏ات زرد شده است و چشمانت در حدقه به گودي رفته است؟ فاطمه (علیها السلام) گفت: اي پدر، مدت سه روز است که طعامي نخورده‏ايم و حسن و حسين از شدت گرسنگي بهانه‏گيري کردند و اکنون به خواب رفته‏اند.[12]

ه‍) فقيري نزد اميرالمؤمنين(علیه السلام) آمد. حضرت به يکي از فرزندانش فرمود: برو به مادرت بگو يک درهم از آن شش درهم را بده. حضرت فاطمه (علیها السلام) فرمود: آن پول‌ها براي خريد آرد است. حضرت امير (علیه السلام) فرمود: «لايصدق إيمان عبد حتى يکون ما في يدالله أوثق مما في يده»، «راست نيست ايمان بنده تا اطمينانش به آنچه در دست خداوند سبحان است بيشتر باشد به آنچه در دست خويش دارد». حضرت فاطمه (علیها السلام) نيز بدون هيچ سخني تمام آن شش درهم را صدقه داد. پس از آن، حضرت امير شتري به قيمت 140 دينار خريد و به دويست دينار فروخت و پول را نزد حضرت فاطمه (علیها السلام) آورد. حضرت فاطمه (علیها السلام) پرسيد: اين پول از کجاست؟ اميرالمؤمنين (علیها السلام) فرمود: اين همان وعده خداوند است که (مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها).[13]،[14]

و) در دوران حيات پيامبر (صلی الله علیه و آله) حضرت فاطمه (علیها السلام) هر سال درآمد فدک را که به 24000 دينار، و بنا بر نقلي به هفتاد هزار دينار[15] مي‌رسيد، ميان فقراي بني‌هاشم و مهاجران و انصار تقسيم مي‌کرد و براي خود فقط به اندازه قوت برمي‌داشت.[16]

ز) حافظ ابي‌نعيم احمد بن عبدالله الاصفهاني در مدح حضرت زهرا (علیها السلام) مي‌گويد: «فاطمه از دنيا و لذات دنيايي دور بود و به پيچيدگي‌هاي عيوب و آفات دنيا آگاه بود».[17]

ح) عبدالرحمان بن عبدالسلام صفوري در نزهة المجالس از ابن جوزي نقل مي‌کند: «شب عروسي فاطمه (علیها السلام) فقيري درِ خانه حضرت فاطمه (علیها السلام) آمد و نياز به لباس داشت که حضرت فاطمه (علیها السلام) لباس نو و عروسي خود را به آن فقير داد و خود لباس قديمي را پوشيد».[18]

ط) شيوه و سيره حضرت فاطمه (علیها السلام) چنين بود که هيچ‌گاه ابتدا سخن به شکايت از مشکلات و فقر نمي‌کرد؛ بلکه وقتي پيامبر (صلی الله علیه و آله) از اوضاع زندگي مي‌پرسيد، حضرت فاطمه (علیها السلام) وضعيت زندگي خود را بيان مي‌کرد يا وقتي پيامبر (صلی الله علیه و آله) ظاهر و رخسار حضرت فاطمه (علیها السلام) را مي‌ديد که رنگ‌پريده است، مي‌پرسيد که چرا چنين است و حضرت فاطمه (علیها السلام) پاسخ مي‌داد؛ در غير اين صورت اين خاندان راضي به رضاي الهي بودند؛ مثلاً پيامبر (صلی الله علیه و آله) روزي بر دختر خود وارد شد، ديد لباسي از پشم شتر پوشيده و مشغول آسياب کردن است و فرزندش را شير مي‌دهد. پيامبر٩ فرمود: تلخي دنيا را براي نيل به شيريني آخرت تحمل کن. حضرت فاطمه (علیها السلام) فرمود: «يا رسول الله، الحمد لله على نعمائه، و الشکر لله على آلائه، فأنزل الله سبحانه {وَ لَسَوْفَ يُعْطِيک رَبُّک فَتَرْضى}[19]».[20]

با اين آيات و روايات روشن مي‌شود که سيره حضرت فاطمه (علیها السلام) بخشش و ايثار در راه خدا بود و ايشان کاملاً با همسر خود هماهنگ بود.

احتمال دارد کسي اِشکال کند که سند اين روايات ممکن است اِشکال داشته باشد؛ ازاين‌رو قابل استناد نيستند. جواب ما اين است که اولاً ما با آيات و روايات متواتره، عصمت حضرت فاطمه (علیها السلام) را به اثبات رسانديم. پس روايات ضعيف ‌السند، توان مقابله با اين آيات و روايات را ندارند؛ ثانياً اين روايات از حيث دلالت مشکلي ندارند و به دليل مستفيض بودنِ آنها ضعف سندشان قابل جبران است؛ به عبارت ديگر، از مستفيض بودن اين روايات، براي ما اطمينان حاصل مي‌شود که حضرت فاطمه (علیها السلام) خود اهل بخشش در راه خدا بوده‌ است.

بنابراين با استناد به رواياتي که ضعف سندي و دلالي دارند، نمي‌توان نتيجه گرفت که حضرت فاطمه (علیها السلام) مخالف بخشش و انفاق در راه خدا بوده باشد؛ بلکه روايات، خلاف اين نکته را اثبات مي‌کنند.


[1]. فيصل نور، الامامة و النص، ص317؛ اربلي، کشف الغمة، ج1، ص473.

[2]. فيصل نور، الامامه و النص، ص316-317؛ شيخ صدوق، الامالي، ص469.

[3]. اسمي از «عمر بن سهل بن اسماعيل الدينوري» در کتب رجالي ذکر نشده است. توصيفي از «زيد بن اسماعيل الصائغ» در کتب رجالي نشده است. (مامقاني، تنقيح المقال، ج29، ص124) توصيفي از «معاوية بن هشام» در کتب رجالي نشده است. «سفيان بن سعيد الثوري» از ائمه ضلال و از معاندين و دروغ‌پردازان بر ائمه: بوده است. (همان، ج32، ص26) اسم «عبدالملک بن عمير» در کتب رجالي ذکر نشده است. از «خالد بن ربعي» نيز اسمي در کتب رجال نبامده است. بنابراين روايتي که راويان آنْ همه مجهول و مهمل باشند، سندي ضعيف دارد و از اعتبار روايت مي‌کاهد.

[4]. شيخ صدوق، علل الشرايع، ج2، ص181.

[5]. انسان: 7-9.

[6]. ابوحيان نحوي، البحر المحيط، ج10، ص362؛ سيوطي، الدر المنثور، ج6، ص299؛ فخر رازي، التفسير الکبير، ج30، ص746؛ آلوسي، روح المعاني، ج15، ص173؛ ثعلبي، الکشف و البيان، ج10، ص98؛ ابن اثير جزري، اسد الغابة، ج3، ص403؛ قرطبي، الجامع لاحکام القرآن، ج19، ص130؛ بيضاوي، انوار التنزيل و اسرار التأويل، ج2، ص553. مفسران شيعه در اين مسئله اتفاق دارند.

[7]. «آنها به نذز خود وفا مي‌کنند و از روزي که شرّ و عذابش گسترده است مي‌ترسند. و غذاي خود را با اينکه به آن علاقه و نياز دارند به مسکين و يتيم و اسير مي­دهند و مي­گويند: ما شما را به خاطر خدا اطعام مي‌کنيم و هيچ پاداش و سپاسي را از شما نمي‌خواهيم. ما از پروردگارمان خائفيم در آن روزي که عبوس و سخت است». (انسان: 7-10).

[8]. شيخ صدوق، الامالي، ص260؛ ثعلبي، الکشف والبيان، ج10، ص101؛ قرطبي، الجامع لاحکام القرآن، ج19، ص133.

[9]. «و آنها را بر خود مقدم مي‏دارند؛ هرچند شديداً فقير باشند». (حشر: 9)

[10]. طوسي، الامالي، ص185؛ حسکاني، شواهد التنزيل، ج2، ص331؛ ابن شهرآشوب،
مناقب آل ابي‌طالب، ج2، ص74؛ طبري، جامع البيان، ج28، ص29.

[11]. عمادالدين طبري آملي، بشارة المصطفي لشيعة المرتضي، ج2، ص138.

[12]. اخطب خوارزم، المناقب آل ابي‌طالب، ص268-271؛ مجلسي، بحار الانوار، ج43، ص73.

[13]. «هر كس كار نيكي بياورد، ده برابر آن پاداش خواهد داشت‏». (انعام: 160)

[14]. زمخشري، ربيع الابرار و نصوص الاخبار، ج2، ص5؛ متقي هندي، کنز العمال، ج6، ص874.

[15]. ابن طاووس، کشف المحجة لثمرة المهجة، ص182.

[16]. ابن شهرآشوب، مناقب آل ابي‌طالب، ج1، ص142.

[17]. «کانت عن الدنيا و متعتها عازفة و بغوامض عيوب الدنيا و آفاتها عارفه». (ابونعيم، حلية الاولياء، ج2، ص44)

[18]. صفوري، نزهة المجالس، ج2، ص439.

[19]. ضحي: 5.

[20]. اسکافي، التمحيص، ص6؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابي‌طالب، ج3، ص342.

شـبـهـات مـرتـبـط
شبهه: ناراحت شدن پيامبر (صلی الله علیه و آله) از برخي افعال حضرت فاطمه (علیها السلام)
شبهه: نهي پيامبر (صلی الله علیه و آله) از گريه حضرت فاطمه (علیها السلام)
شبهه: درخواست کنيز از پيامبر (صلی الله علیه و آله)
شبهه: نهي از پوشاندن امام حسن(علیه السلام) با پارچه زرد
شبهه: اختلاف و دعوا در مسئله فقهي
شبهه: اختلاف حضرت فاطمه (علیها السلام) با امام علي (علیه‌السلام) و ايجاد صلح توسط پيامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)
شبهه: اختلاف حضرت فاطمه (علیها السلام) با امام علي (علیه‌السلام) به خاطر خواستگاري از دختر ابوجهل
شبهه: نارضايتي حضرت فاطمه (علیها السلام) از ازدواج و زندگي با امام علي (علیه السلام)
شبهه: شکايت از قيافه ظاهري اميرالمؤمنين (علیه السلام)
شبهه: شکايت حضرت فاطمه (علیها السلام) از مهريه
شبهه: سيماي ظاهري و اخلاقي حضرت فاطمه (علیها السلام)
شبهه: اعتراض به سکوت در برابر غصب خلافت
مــطــالـــب مــرتــبــط
  • شبهه: ناراحت شدن پيامبر (صلی الله علیه و آله) از برخي افعال حضرت فاطمه (علیها السلام)
  • شبهه: نهي پيامبر (صلی الله علیه و آله) از گريه حضرت فاطمه (علیها السلام)
  • شبهه: درخواست کنيز از پيامبر (صلی الله علیه و آله)
  • شبهه: نهي از پوشاندن امام حسن(علیه السلام) با پارچه زرد
  • شبهه: اختلاف و دعوا در مسئله فقهي
  • شبهه: اختلاف حضرت فاطمه (علیها السلام) با امام علي (علیه‌السلام) و ايجاد صلح توسط پيامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)
  • شبهه: اختلاف حضرت فاطمه (علیها السلام) با امام علي (علیه‌السلام) به خاطر خواستگاري از دختر ابوجهل
  • شبهه: نارضايتي حضرت فاطمه (علیها السلام) از ازدواج و زندگي با امام علي (علیه السلام)
  • شبهه: شکايت از قيافه ظاهري اميرالمؤمنين (علیه السلام)
  • شبهه: شکايت حضرت فاطمه (علیها السلام) از مهريه
  • شبهه: سيماي ظاهري و اخلاقي حضرت فاطمه (علیها السلام)
  • شبهه: اعتراض به سکوت در برابر غصب خلافت
تــــازه هــــا
  • شبهه: اختلاف حضرت فاطمه (علیها السلام) با امام علي (علیه‌السلام) و ايجاد صلح توسط پيامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)
  • شبهه: اختلاف حضرت فاطمه (علیها السلام) با امام علي (علیه‌السلام) به خاطر خواستگاري از دختر ابوجهل
  • شبهه: نارضايتي حضرت فاطمه (علیها السلام) از ازدواج و زندگي با امام علي (علیه السلام)
  • شبهه: شکايت از قيافه ظاهري اميرالمؤمنين (علیه السلام)
  • شبهه: شکايت حضرت فاطمه (علیها السلام) از مهريه
  • شبهه: سيماي ظاهري و اخلاقي حضرت فاطمه (علیها السلام)
پـــربـــازدیـــدهــــا
  • شبهه: درخواست کنيز از پيامبر (صلی الله علیه و آله)
  • شبهه: اختلاف حضرت فاطمه (علیها السلام) با امام علي (علیه السلام) بر سر انفاق در راه خدا
  • شبهه: نهي پيامبر (صلی الله علیه و آله) از گريه حضرت فاطمه (علیها السلام)
  • شبهه: اختلاف حضرت فاطمه (علیها السلام) با امام علي (علیه‌السلام) و ايجاد صلح توسط پيامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)
  • شبهه: اختلاف حضرت فاطمه (علیها السلام) با امام علي (علیه‌السلام) به خاطر خواستگاري از دختر ابوجهل
  • شبهه: نارضايتي حضرت فاطمه (علیها السلام) از ازدواج و زندگي با امام علي (علیه السلام)
حــــدیــــث روز
قم، خيابان 75 متری عمار یاسر، خیابان شهید آیت الّله قدوسی، ساختمان حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، طبقه پنجم
پست الکترونیک: info@hzrc.ac.ir
تلفن تماس: 37186 - 025
نمابر: 37769994 - 025
كد پستی: 3719158489

دسـتـرسـی سـریـع

  • دفتر پژوهشکده در خراسان
  • کتابخانه دیجیتالی حج
  • ویکی حج
  • سامانه نشریات
  • جستجو در کتابخانه
  • دانشنامه حج و حرمین
  • بانک اطلاعاتی نقد وهابیت
  • نقشه سایت
  • همایش‌های حج، جهان اسلام و حرمین شریفین

پـیـونـدهــای مـرتـبـط

  • دفتر مقام معظم رهبری
  • خبرگزاری حج
  • سازمان حج و زیارت
  • بقیع
  • لیست همه پیوندها