ادعاي ديگر وهابيت اين است که ميگويند انبيا و اولياي الهي هر مقام و منزلتي که نزد خدا دارند، اين مقام و منزلت فقط براي خود آنان فايده دارد و براي ديگران سودي ندارد. ازاينرو جاه و منزلت انبيا و اوليا مجوز توسل به آنان و سبب استجابت دعا نيست.[1]
بيترديد چنين ادعايي خلاف آموزههاي قرآن و سنت است؛ زيرا خداي متعال پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را انسان برگزيده، رسول، مبلغ، داعي الي الله، رحمت براي عالميان، سراج منير و شفيع و واسطه هدايت، مغفرت و رحمت قرار داده است. قطعاً اين ويژگيها علاوه بر اينکه نشاندهنده مقام و منزلت پيامبر (صلی الله علیه و آله) نزد خداي متعال است، مبين اين حقيقت است که خداي متعال اين شئون و مقامات را براي هدايت و دستگيري ديگر بندگان به آن حضرت عطا نموده است و افراد ديگر در پرتو علم و هدايت و دعا و شفاعت آن حضرت (صلی الله علیه و آله)، ميتوانند راه حق و کمال را بشناسند و به سعادت نايل شوند. بنابراين منزلت و محبوبيت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نزد خدا، و حق شفاعت و قدرت هدايت آن حضرت و «سراج منير» و «رحمةً للعالمين» بودن آن حضرت (صلی الله علیه و آله) براي ديگران فايده و اثر دارد و اينگونه نيست که مقام و منزلت و حق شفاعت آن حضرت فقط براي خود او سودمند باشد.
آيا ميتوان گفت «رحمة للعالمين» بودن پيامبر (صلی الله علیه و آله) يا مقام استجابت دعا و حق شفاعت آن حضرت براي ديگران فايدهاي ندارد؟
بيترديد چنين ادعايي به معناي انکار شأن و منزلت و وجاهت آن حضرت نزد خدا، و او را در حد افراد عادي فرض کردن، و خود را بينياز دانستن از نور هدايت و کرامت و رحمت و وساطت آن حضرت (صلی الله علیه و آله) است. قطعاً چنين نگرشي نسبت به ذات و شأن پيامبر (صلی الله علیه و آله)، با آموزههاي روشن قرآن کريم ـ که او را مظهر نور و هدايت و خير و «رحمة للعالمين» و وسیله رحمت و رفع عذاب توصيف نموده و درباره او ميفرمايد: (وَ ما کانَ الله لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فيهِمْ وَ ما کانَ الله مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ)[2] مخالف است. افزون بر اين، لازم ميآيد که توصيه خداي متعال در قرآن ـ که به اهل ايمان امر ميکند که در مقام استغفار به دعاي پيامبر (صلی الله علیه و آله) متوسل شوند و از او بخواهند تا براي آنان طلب استغفار نمايد ـ لغو باشد[3]؛ زيرا اگر مقام پيامبر (صلی الله علیه و آله) نزد خدا فقط براي خود او فايده داشته باشد و بين دعاي او و دعاي ديگران فرقي نباشد، چه دليلي دارد خداي متعال به اهل ايمان امر کند که براي طلب دعا و استغفار نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بروند.
[1]. بن باز، فتاوي اللجنة الدائمة، ج1، ص499 و500؛ «أنّ يسأل الله بجاه أنبيائه أو ولي من أوليائه بأن يقول: (اللهم إني أسألك بجاه نبيك أو بجاه الحسين) مثلاً- فهذا لايجوز؛ لأن جاه أولياء الله وإن كان عظيماً عند الله وخاصة حبيبنا محمد (صلی الله علیه و آله)غير أنه ليس سبباً شرعياً ولاعادياً لاستجابة الدعاء» (الزاملي، منهج الشيخ عبدالرزاق عفيفي وجهوده في تقرير العقيدة والرد علي المخالفين، ص275)؛ «أنّ الذّات ليست سبباً ولا وسيلة لإجابة الدعاء، فتوسلنا بها لاينفع؛ لأنها ليست وسيلة مشروعة لإجابته...» (ابن تيمية، قاعدة جليلة في التوسل والوسيلة، ص275؛ ابن تيمية، الفتاوي الكبري، ج4، ص365).
[2]. «تا تو ميان آنان هستي خدا بر آن نيست كه ايشان را عذاب كند و تا آنان طلب آمرزش ميكنند، خدا عذابكننده ايشان نخواهد بود» (انفال: 33).
[3]. (...وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَآؤُوكَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا)؛ «اگر به خود ظلم كردند و پيش تو آمدند، چنانكه از خداوند طلب بخشش نمايند و رسول خدا نيز برايشان طلب بخشش كند، خداوند را توبهپذير و مهربان خواهند يافت» (نساء: 64).