برخي براي اثبات اينکه زينب، ام کلثوم و رقيه دختران رسول خدا (صلی الله علیه و آله) هستند، به رواياتي استدلال کردهاند که در آنها از فضايل زينب، ام کلثوم و رقيه، با عنوان «بنت رسول الله»، تعبير شده است و به کار رفتن لفظ بنت را دليل بر دختر حقيقي بودن پيامبر (صلی الله علیه و آله) شمردهاند؛ مانند آنچه مسلم از ام عطيه نقل ميکند:
هنگامي که زينب، دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، از دنيا رفت، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به ما فرمود: «او را با آب خالص سه بار يا پنج بار غسل دهيد و در پنجمين بار کافور قرار دهيد يا چيزي از کافور. هنگامي که غسل پايان يافت، من را خبر کنيد». ام عطيه گفت ما رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را خبر کرديم. حضرت به ما پارچهاي داد و فرمود: «او را با اين بپوشانيد».[1]
همچنين بخاري از زهري روايت ميکند که گفت: «انس بن مالک به من خبر داد که او بر ام کلثوم دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) برد حرير راه راه ديده است».[2]
همچنين بخاري از ابيقتاده انصاري روايت ميکند که گفت:
ان رسولالله کان يصلي و هو حامل أمامة بنت زينب بنت رسولالله0 لابي العاص بن ربيعة بن عبد شمس فاذا سجد وضعها و اذا قام حملها.[3]
رسول خدا نماز ميخواند، درحاليکه امامه، دختر زينب، دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و ابيالعاص بن ربيعة بن عبد شمس را حمل ميکرد. هنگام سجده او را به زمين ميگذاشت و هنگام ايستادن برميداشت.
کلمه «بنت رسول الله»، قول راوي است نه سخن رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، لذا ثابت نميکند که آنها دختر حقيقي پيامبر (صلی الله علیه و آله) بودهاند؛ زيرا با ربيبه پيامبر بودن هم سازگار است. آيا شواهد و قراين حاليه موجود بين مردم آشنا به وضعيت اين دختران، که در دامن پيامبر (صلی الله علیه و آله) تربيت يافتهاند و با خديجه رابطه نزديک داشتهاند، باعث نشده که مردم آنان را دختران پيامبر (صلی الله علیه و آله) خطاب کنند؟ به ويژه اينکه در اين روايات، کلمه بنت در سخنان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به کار نرفته است و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آنها را بنت خود نخوانده است؟
[1]. ر.ک: مسلم بن حجاج، صحيح مسلم، کتاب الجنائز، ج2، ص648.
[2]. ر.ک: بخاری، صحيح البخاري، ج7، ص151؛ ابوداود، سنن ابيداوود، ج6، ص166؛ حاکم نيشابوري، المستدرك، ج4، ص54.
[3]. صحيح البخاري، ج1، ص109.