نويسنده تحفة اثنا عشرية به شيعه نسبت داده است که جهاد را به زمان خاص محدود ميداند و جهاد در غير آن وقت را معصيت و فاسد ميشمرد؛ در حالي که به تصريح قرآن و سنت، جهاد در همه احوال داراي فضيلت است: «ذهبوا (شيعه) الى فساد الجهاد في غير وقته المحدود و کونه معصية، و الحال ان القرآن و السنّة نصا على فضله في کل وقت».[1]
هم در تبيين موضوع و هم در پاسخ به شبهه اول بيان شد که از نگاه شيعه، جهاد به زماني خاص محدود نيست. ازاينرو فقهاي شيعه، که بعد از ائمه اطهار (علیهم السلام)، متولي امور مسلماناناند، مسائل مربوط به جهاد را در زمان غيبت، تبيين کرده و جزئيات آن را براي امت اسلامي بيان نمودهاند و هيچ گونه حدود و زماني را براي آن تعيين نکردهاند و در طول تاريخ دوران غيبت امام معصوم (علیه السلام)، به عنوان نايب امام، از اختياراتشان استفاده کرده و هر جا سرزمينهاي اسلامي يا مسلمانان در معرض تجاوز قرار گرفتهاند، فتواي جهاد داده و تمام مسلمين، به ويژه پيروان و شيعيان اهل بيت (علیهم السلام)، را به جهاد عليه کفر و ظلم و تجاوز فراخواندهاند که در اينجا به چند نمونه از آنها اشاره ميکنيم:
1. در سال 1219قمري/ 1804ميلادي، در فتواي جهادي که بسياري از فقهاي شيعه صادر کردند و به امضاي علماي نجف، اصفهان، يزد، تبريز و... رسيد، خطاب به عموم مسلمانان چنين آمده است:
بر عموم مسلمانان است که هرگاه...، از بلاد کفر و الحاد به سوي مسلمانان رو آورده و آنها را مورد تاخت و تاز و تجاوز قرار دهند، عليه آنها به جهاد برخاسته و با تمام جان و مال و توان خود، از «بيضه اسلام» و از حدود و ثغور اسلامي دفاع کنند.[2]
2. در سال 1329 قمري، با تجاوز ايتاليا به طرابلس، و روس و انگليس به ايران، حکم جهادي صادر، و از تمام مسلمين شبهقاره هند، ايران و تمامي کشورهاي عربي خواسته شد که در برابر اين تجاوزها بايستند و از تمامي اراضي، جان، مال و عرض و آبروي مسلمانان آن بلاد دفاع کنند.[3]
3. در جنگ جهاني دوم، علماي نجف، که در آن زمان مرکز مرجعيت شيعه بوده است، به شيوههاي مختلف و با تعابير گوناگون، از عموم مسلمانان خواستند در برابر کفر و الحاد جهاد کنند.[4]
بنابراين از ديدگاه شيعه، جهاد منحصر به زمان خاصي نيست. فقهاي شيعه، هر زمان که حدود و ثغور اسلام مورد تعرض دشمنان قرار گرفته است، با شديدترين کلمات و جملات، فتواي جهاد صادر کرده و دشمنان اسلام را سر جاي خود نشاندهاند. بنابراين آنچه نويسنده متعصب بيان داشته، واقعيت ندارد و بر اساس پروژه شبههسازي عليه شيعه صورت گرفته است.
گفتني است، چنان که پيشتر بيان شد، برخي فقهاي شيعه معتقدند که جهاد ابتدايي تنها در زمان امام معصوم (علیه السلام) مشروعيت دارد. اما اکثر جهادهايي که در جوامع اسلامي صورت ميگيرد، از نوع جهاد دفاعي است که تمامي مسلمانان در مشروعيت آن اتفاق نظر دارند. بديهي است، اگر شيعيان جهاد را باور نميداشتند، هم اکنون سردار راستقامت شيعه، سيدحسن نصرالله ـ حفظه الله ـ در برابر اشغالگران صهيونيست نميايستاد و آنها را زبون نميکرد. درحاليکه حکومت وهابي آل سعود تاکنون يک تير به سوي دشمنان واقعي اسلام شليک نکرده است، بلکه تمام توانش را در اختلافافکني ميان امت اسلامي و ضربه زدن به مسلمانان، از جمله مردم مظلوم يمن، صرف ميکند.
اگر مقصود نويسنده از جهاد، اين باشد، البته ما آن را نميپذيريم و کشتار مسلمانان را جهاد نميدانيم.
1. جهاد از نگاه شيعه جزو فروع دين است و هميشه استمرار دارد و در هر زمان، بسته به اوضاع خاص آن زمان، زنده است.
2. سيره عملي فقهاي شيعه گواهي ميدهد که جهاد در مذهب شيعه، بدون امام معصوم (علیه السلام)، حرام و تعطيل نيست. فقهاي شيعه در عرصه نظر، به تبيين موضوع جهاد و بررسي مسائل آن پرداختهاند و در عرصه عمل، در هر زمان که مسلمانان و کشورهاي اسلامي مورد تعرض و تجاوز بيگانگان قرار گرفتهاند، با فتاواي خود، زمينه شکست متجاوزان و اعتلاي اسلام و امت اسلامي را فراهم کردهاند.
3. شيعيان عملاً ثابت کردهاند که پيشتاز عرصه جهاد و شهادتاند و در اين زمينه کارنامه درخشاني دارند. شاهد عيني اين مدعا، عملکرد نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران در برابر استکبار جهاني، و شيعيان لبنان در برابر متجاوزان صهيونيست است. درحاليکه در مقابل، تمام همّ و غم وهابيان، مسلمانکشي است و تاکنون گلولهاي به سوي دشمنان واقعي اسلام شليک نکردهاند.
[1]. دهلوي، تحفة اثناعشرية، ص757 و 758.
[2]. آقا بزرگ طهراني، الذريعة، ج5، ص296 ـ 298.
[3]. ميرزا بزرگ قائممقام، رسالة جهادية، ص45، 47 ـ 49؛ فياض، الثورة العراقية الکبري، فصل6 و7.
[4]. رکن آزاد، فارس و جنگ بينالمللي، ج2، ص356؛ حصيري، اسناد ايران در جنگ جهاني اول، ص62؛ سپهر، ايران در جنگ بزرگ، ص72 و 73.