ابن تيميه ميگويد: «هذا الحديث بهذا اللفظ لايعرف»؛ «اين حديث با اين لفظ [من مات ولم يعرف امام زمانه] وجود ندارد».[۱]
نخست اينكه ابن تيميه، در حالي صدور اين حديث به لفظ «من مات ولم يعرف امام زمانه» را مورد ترديد قرار داده که هيج يک از دانشمندان علوم حديث اهل سنت، قايل به تفاوت بين تعبيرات اين حديث نشدهاند؛ بلکه بعضي از آنها بر تفاوت نداشتن تصريح کردهاند؛ مثل علامه علي بن سلطان محمد قاري که بعد از آوردن دو حديث «من خلع يدا من الطاعة لقي الله تعالى يوم القيامة ولاحجة له» و «من مات وليس في عنقه بيعة مات ميتة جاهلية»، گفته است: «حديث من مات ولم يعرف... مترادف اين دو حديث است».[۲]
دوم اينكه اين حديث در منابع معتبر اهل سنت، با همين تعبير، بسيار آمده است.[۳]
[۱]. منهاج السنة، ج۱و ۲، صص۲۶ ـ ۳۱.
[۲]. مرقاة المفاتيح شرح مشكاة المصابيح، علامة قاري، ج۶، ص۲۳۹۸.
[۳]. از جمله: شرح المقاصد، ج۵، ص۲۳۹؛ شرح نهجالبلاغة، ابن ابيالحديد، ج۱۳، ص۲۴۲؛ شرح العقائد النسفيه، محمد عمر نسفي، ص۱۱۰؛ مرقاة المفاتيح شرح مشكاة المصابيح، ج۶، ص۲۳۹۸ (در اين كتاب بعد از ذكر دو حديث: «من خلع يدا من الطاعة لقی الله تعالى يوم القيامة ولاحجة له» و «من مات وليس في عنقه بيعة مات ميتة جاهلية»، در باب امارة گفته: حديث «من مات ولم يعرف...» مترادف اين دوحديث است).