• صفحه اصلی
  • درباره ما
    • پژوهشکده در یک نگاه
    • هیئت امنا
    • ریاست
    • معاونت ها
    • شورای پژوهشی
    • جوایز و افتخارات
  • فعالیت ها
    • نشست های علمی
    • ارتباط با مراکز علمی
  • گروه های علمی
    • گروه اخلاق و اسرار
    • گروه تاریخ و سیره
    • گروه فقه و حقوق
    • گروه کلام و معارف
    • واحد احیای میراث
    • دفتر پژوهشکده در خراسان
    • واحد بقیع‌پژوهی
  • آثار
    • کتاب ها
    • نشریات
    • نرم افزارها
    • ویکی حج
    • دانشنامه حج و حرمین
    • دانشنامه عتبات
    • موسوعه رد شبهات
    • مجموعه آثار حج خونین
  • کتابخانه، موزه و اسناد
    • کتابخانه
    • موزه
    • اسناد
  • خدمات پژوهشی
    • بانک اطلاعاتی نقد وهابیت
    • اولویت های پژوهشی
    • کتابشناسی حج و زیارت
    • خاطرات حج و زیارت
    • پاسخ به شبهات
    • حمایت از پایان نامه ها
    • فرم ها
    • درس خارج فقه حج
  • افراد
  • آرشیو
×

ارسال ایمیل

در حال ارسال اطلاعات
لطفا تیک "من ربات نیستم" را بزنید !
/ خدمات پژوهشی / پاسخ به شبهات / شیعه / شبهه: لعن و تکفیر مهاجرین و انصار در کتب شیعه
تاريخ : 1401/04/25 | بازدید : 196
شبهات مرتبط با شیعه پاسخ به شبهات

شبهه: لعن و تکفیر مهاجرین و انصار در کتب شیعه

شبهه اول: لعن و تکفیر مهاجرین و انصار در کتب شیعه

«قفاری» نویسنده وهابی مدعی است كه كتاب‌های شیعه آکنده از لعن و تكفیر مهاجرین، انصار، اهل بدر، بیعت رضوان، و تمام صحابه است: «كتب الشیعة ملیئة باللعن والتفكیر لمن رضی الله عنهم و رضوا عنه، من المهاجرین والأنصار، وأهل بدر، وبیعة الرضوان، وسائر الصحابة أجمعین، ولا تستثنی منهم إلا النزر الیسیر».[1]

پاسخ شبهه اول

«کفر»، در لغت به معنای ضد یا نقیض ایمان است: «الكُفْرُ: نقیض الإِیمان»[2] و مصدر «کَفَرَ» به معنای ستر و پوشش یا «سَترُالشِّیء» می‌آید.[3] وقتی گفته می‌شود: «کَفَرتُ الشیءَ» یعنی پوشاندم آن شیء را.[4] کفر در مقابل ایمان، پوشاندن حق را، معنا می‌دهد[5] و اگر به شب تاریک یا کشاورز «کافر» اطلاق می‌شود، بدان جهت است که تاریکی شب، اشیا را می‌پوشاند و کشاورز بَذر را در خاک پنهان می‌کند.[6]

اگر کافر درباره انسان به کار می‌رود، بدان علت است که او نعمت‌های الهی را بر خود می‌پوشاند.[7] هرچند کفر به معنای پوشش و پوشاندن می‌آید، ولی با توجّه به قیدی که ابن اثیر اضافه می‌کند، ستر و پوشاندنی که سبب هلاکت و ضایع نمودن آن چیز گردد، کفر گفته می‌شود.[8]

كفر در اصطلاح درباره کسی به کار می‌رود که وحدانیت خدا یا نبوت یا شریعت یا هر سه را انکار کند.[9] متكلمان و صاحبان معاجم، كفر به این معنا را به چند دسته تقسیم می‌کنند:

1. كفر انكار: یعنی كسی به قلب و زبانش به خدا و رسول (صلی الله علیه و آله) كافر شود.

2. كفر جحود: یعنی كسی به قلبش به خدا و رسول (صلی الله علیه و آله) ایمان داشته باشد و آن دو را تصدیق كند، ولی به زبان آن را اقرار نكند؛ بلكه انكار نماید؛ همان‏گونه كه خداوند متعال می‌فرماید: (وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَیقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ)؛ «با آنكه پیش نفس خود به یقین می‌دانستند ـ باز از سر كبر و نخوت و ستمگری ـ آن را انكار كردند».[10]

3. كفر عناد: بدین معناست كه كسی به دل و زبان اذعان كند؛ اما از روی حسادت و عناد، تن بدان ندهد؛ همانند ولید بن مغیرة، كه به دل و زبان، قرآن را پذیرفت، ولی ایمان نیاورد و آن را سحر خواند.[11]

4.كفر نفاق: اینكه به زبان اقرار كند، ولی به قلب معتقد نباشد، همانند منافق.[12]

تکفیر، منسوب کردن کسی را به کفر است، وقتی گفته می‌شود: «لا تُكَفّرْ أحداً من أهل القبلة، أی لا تَنْسُبهم إلى الكُفْرِ».[13]

در آموزه‌های اسلامی، تکفیر مسلمان پیامدهای بسیار بد و ناگواری دارد. در روایاتی که در منابع شیعه و اهل سنت رسیده، پیامبر رحمت (صلی الله علیه و آله) مسلمانان را از تکفیر همدیگر منع فرموده است.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود:

لا یرمی رجل رجلا بالفسوق ولا یرمیه بالکفر إلا ارتدت علیه، إن لم یکن صاحبه کذلک.[14]

اگر کسی فردی را تکفیر کند و آن فرد، شایستگی تکفیر را نداشته باشد، آن تکفیر، به خود تکفیر کننده باز می‌گردد.

شیعیان در طول تاریخ اسلام هیچ‌گاه كسی را تکفیر نکرده‌اند؛ چه رسد به اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) .

اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و آله) با توجه به مستندات قرآنی و روایی، از جایگاه بسیار بلندی در میان شیعیان برخوردارند. تعداد صحابی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بیش از صدهزار تن برآورد شده است[15] که حدود پانزده‌هزار نفر از آنان، با نام مشخص شده و بقیه اصلاً شناسایی نشده‌اند. چگونه ممکن است شیعیان همه صحابه را مرتد و تکفیر کنند؟ در کدام منبع معتبر شیعه چنین چیزی ثبت شده است؟ بیشتر آنها در راه خدا تلاش‌ها نمودند و جانفشانی‌ها کردند.

از همه مهم‌تر اینکه بخشی از آن پانزده‌هزار نفری که اسم و رسمی از آنها در منابع به عنوان صحابی ثبت شده، از پیشگامان تشیع بوده‌اند. منابع تاریخی حدود 200 نفر از صحابه را شیعه علی (علیه السلام) معرفی می‌کنند و نام آنها در كتاب‏های رجال ثبت شده است.[16] چگونه می‌توان گفت این همه مرتد شده‌اند؟ چرا باید همه آنها را بدون سبب تخطئه کرد؟ اگر در برخی از روایاتی كه در این مورد در كتب شیعه وارد شده، دلیلی بر این نیست شیعیان به مقتضای آنها عمل می‌کنند؛ زیرا این‌گونه روایات خبر واحدند و از حیث سند، ضعیف[17] و هرگز نمی‌توان به آنها اعتماد كرد. علمای شیعه معتقدند ارتدادی[18] که در این‌گونه روایات به برخی صحابه نسبت داده شده، به معنای کفر و بازگشت به بت‌پرستی نیست؛ بلکه به معنای شکستن پیمان ولایت و نافرمانی پیامبر (صلی الله علیه و آله) در امر خلافت است[19]؛ ولی در صحیح بخاری و مسلم حدود ده روایت در ارتداد صحابه
وارد شده، که به ارتداد برخی از صحابه تصریح دارد و از آنجا که
از دیدگاه اهل سنت، روایات بخاری و مسلم، قابل مناقشه نیست،
توجیه این‌گونه روایات برای اهل سنت دشوار خواهد بود و اگر به مضامین و اسناد این ده روایت خوب دقت شود، مسئله برعکس خواهد شد و آن اینکه ما باید از برادران اهل سنت بپرسیم چرا به ارتداد صحابه معتقد شده‌اند.

ابن اثیر جزری، با نگارش كتاب «جامع الأصول فی أحادیث الرسول» توانست احادیث شش كتاب را در آن گردآوری کند. در جلد دهم، فرع دوم، در موضوع «حوض»، ده روایت از صحیح بخاری و مسلم نقل كرده كه همه حاكی از ارتداد گروهی از صحابه پس از رحلت پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) است.[20]

1. بخاری از ابوهریره نقل می‌كند كه پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود:

یرد عَلَی یومَ الْقِیامَةِ رهط من اصحابى فَیحلَّئُونَ عن الحوض فأقول: یا رَبّ أصحابی، فیقول: إنّه لا علم لك بما أحدثوا بعدك، إنّهم ارتدّوا على أدبارهم القهقرى.[21]

در روز قیامت گروهی از اصحاب من بر من وارد می‌شوند، ولی آنها را از حوض می‌رانند. می‌گویم خدایا! آنها یاران من هستند، خداوند می‌گوید: تو نمی‌دانی بعد از تو چه بدعت‌هایی گذاردند؟ آنان مرتد شدند و به حال پیشین بازگشتند.

2. ابوهریره از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نقل می‌کند که فرمود:

عَنْ أَبِی هُرَیرَةَ عَنْ النَّبِی صَلَّى اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ قَالَ بَینَا أَنَا قَائِمٌ إِذَا زُمْرَةٌ[22] حَتَّى إِذَا عَرَفْتُهُمْ خَرَجَ رَجُلٌ مِنْ بَینِی وَبَینِهِمْ فَقَالَ هَلُمَّ فَقُلْتُ أَینَ قَالَ إِلَى النَّارِ وَاللهِ قُلْتُ وَمَا شَأْنُهُمْ قَالَ إِنَّهُمْ ارْتَدُّوا بَعْدَکَ عَلَى أَدْبَارِهِمْ الْقَهْقَرَى ثُمَّ إِذَا زُمْرَةٌ حَتَّی إِذَا عَرَفْتُهُمْ خَرَجَ رَجُلٌ مِنْ بَینِی وَبَینِهِمْ فَقَالَ هَلُمَّ قُلْتُ أَینَ قَالَ إِلَى النَّارِ وَاللهِ قُلْتُ مَا شَأْنُهُمْ قَالَ إِنَّهُمْ ارْتَدُّوا بَعْدَکَ عَلَى أَدْبَارِهِمْ الْقَهْقَرَى فَلَا أُرَاهُ یخْلُصُ مِنْهُمْ إِلَّا مِثْلُ هَمَلِ النَّعَمِ.[23]،[24]

:(روز قیامت) در حالی که من (در کنار حوض) ایستاده‌ام، گروهی که من آنها را می‌شناسم می‌آورند. مردی از میان من و آنان خارج می‌شود و به آنها می‌گوید: به دنبال من بیایید. من می‌پرسم: به کجا؟ پاسخ می‌دهد: به خدا قسم به سوی آتش. می‌پرسم: گناه آنان چیست؟

می‌گوید: آنان بعد از تو مٍرتد شده و به گذشته خود بازگشتند.

سپس گروه دیگری را می‌آورند، همین قضیه دوباره تکرار می‌شود، تا این که از بین آنان جز تعداد اندکی نمی‌ماند.

بخاری در صحیحش از نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) نقل می‌کند:

یؤْخَذُ بِرِجَالٍ مِنْ أَصْحَابِی ذَاتَ الْیمِینِ وَذَاتَ الشِّمَالِ فَأَقُولُ أَصْحَابِی فَیقَالُ إِنَّهُمْ لَمْ یزَالُوا مُرْتَدِّینَ عَلَى أَعْقَابِهِمْ مُنْذُ فَارَقْتَهُم.[25]

فردای قیامت صحابه من را از راست و چپ می‌گیرند و من عرضه می‌دارم که اینها صحابه من هستند. گفته می‌شود از روزی که تو از آنها جدا شدی، اینها به ارتداد و دوران جاهلیت باز گشتند.

ابن کثیر دمشقی ـ از استوانه‌های علمی وهابیت ـ از عایشه نقل می‌کند:

لما قبض رسول الله صلى الله علیه و سلم إرتدت العرب قاطبة واشرأبت النفاق.[26]

تمام عرب، بعد از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله) مرتد شدند و نفاق میان مردم برخاست.

از مسیب پدر علاء نقل شده:

قَالَ لَقِیتُ الْبَرَاءَ بْنَ عَازِبٍ رَضِی اللهُ عَنْهُمَا فَقُلْتُ طُوبَى لَکَ صَحِبْتَ النَّبِی صَلَّى اللَّهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ وَبَایعْتَهُ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَقَالَ یا ابْنَ أَخِی إِنَّکَ لَا تَدْرِی مَا أَحْدَثْنَا بَعْدَهُ.[27]

براء بن عازب را ملاقات کردم و گفتم: خوشا به حالت! تو توفیق و سعادت مصاحبت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را به دست آوردی و در زیر شجره رضوان در صلح حدیبیه با پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بیعت کردی. براء می‌گوید: ای برادرزاده‌ام! تو خبر نداری که ما چه بدعت‌هایی پس از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) گذاشتیم.

اكنون با وجود این احادیث، آن هم در صحیح‏ترین كتاب‏های اهل سنت، آیا شایسته است كه ارتداد صحابه به شیعه نسبت داده شود، در حالی كه صحیحین، راویانِ این احادیث هستند؟


[1]. اصول مذهب الشيعه، ج2، ص867.

[2]. لسان العرب، ج‏5، ص 145.

[3]. المفردات، ص452.

[4]. تاج العروس، ج8، ص808.

[5]. همان.

[6]. الصحاح، ج2 ص 808.

[7]. همان، قال ابن السّکيت: «و منه سمّي الکافر، لانه يستر نِعَم الله عليه».

[8]. النهايه، ج7، ص450. و اصل الکفر: «تغطية الشيء تغطية تستهلکه».

[9]. المفردات، ص715. «الإطلاق متعارف فيمن يجحد الوحدانيّة، أو النّبوّة، أو الشريعة، أو ثلاثتها».

[10]. نمل: 14.

[11]. مدّثر: 11 ـ 25.

[12]. تاج العروس، ج3، ص254؛ لسان العرب، ج5، ص144.

[13]. الصحاح، ج2، ص 808.

[14]. صحيح البخاري، ج7، ص84.

[15]. تدريب الراوي، ج2، ص675: «قال ابو زرعة قبض رسول الله (صلی الله علیه و آله) عن مأة الف واربعة عشر الف من الصحابة».

[16]. هوية التشيع، الشيخ احمد الوائلي، ص۳۶.

[17]. مرآت العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج ۵، صص۴۶ و ۴٨ و ج ٧، ص ٧۴ و ج ٩، ص ٢٩٠ و ج ١١، ص ٣١۵ .

[18]. ريشه اصلي ارتداد از ماده ردَّ (ردَدَ) است و به معناي بازگشت و رجوع است و مرتد نيز از همين ماده است و رِدّة (به كسر راء) اسم مصدر است براي ارتداد: الجوهري، الصّحاح، تاج‌اللغة، ج٢، ص ۴٧٣ (ماده ردَدَ)؛ ابن اثير «مرتدّين» را به‌معناي متخلّفين از برخي واجبات، معنا مي‌كند و تصريح دارد كه: ردّه در حديث: «فيقال إنّهم لم يزالوا مرتدّين علي أعقابهم» به ‌معناي كفر اراده نشده است: النهاية في غريب الحديث و الأثر، ج ٢، ص ٢١۴ (ماده: ردَدَ). راغب، ارتداد را به: «الرّجوع في الطريق الّذي جاء منه» معنا مي‌كند و ميان ردّة و ارتداد فرق مي‌گذارد: ردّة اختصاص به‌بازگشت به‌كفر معنا مي‌دهد و ارتداد در كفر و غيرآن كاربرد دارد: المفردات، صص ١٩٩ و ٢٠٠ .

[19]. مع الشيعة الامامية في عقايدهم، جعفر سبحاني، ص181.

[20]. جامع الأصول في أحاديث الرسول، ج10 ص 469.

[21]. صحيح البخاري، ج8 ص 120.

[22]. در صحيح البخاري، ج7، ص40 حديث 6542 روايتي درباره اين‌که «زمره» چقدر است، آمده است. روايت از ابوهريره است که مي‌گويد پيامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «يدْخُلُ الْجَنَّةَ مِنْ أُمَّتِي زُمْرَةٌ هُمْ سَبْعُونَ أَلْفًا»؛ «گروهي از امت من که آمارشان هفتاد هزار نفر است، وارد بهشت خواهند شد».

[23]. صحيح البخاري، ج8، ص120.

[24]. «همل النعم» يعني: گوسفندانی که از گله جدا و گم می‌شوند. کنایه از این است که تعداد نجات‌یافتگان بسیار کم است.

[25]. صحيح البخاري، ج4، ص168.

[26]. البداية و النهاية، ج9، ص422.

[27]. صحيح البخاري، ج5، ص125، حديث4170، کتاب المغازي، باب غزوة الحديبية.

شـبـهـات مـرتـبـط
شبهه: ازدواج با محارم
شبهه: رافضیه و تناسخ
شبهه: شیعه و اندیشه غیبت امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
شبهه: شیعه و تأثیرپذیری از آیین مجوس
شبهه: پایه‌گذاری شیعه به وسیله عبدالله بن سبأ
شبهه: انتساب اثناعشریه به رفض
شبهه: پیدایش اثناعشریه پس از وفات امام حسن عسکری (علیه السلام)
شبهه: بهتر بودن نصارا و یهود از صحابه نزد شیعه
شبهه: انتساب لعن و سب عموم صحابه به شیعه
شبهه: لعن و تکفیر ائمه اهل سنت از سوی شیعه
مــطــالـــب مــرتــبــط
  • شبهه: ازدواج با محارم
  • شبهه: رافضیه و تناسخ
  • شبهه: شیعه و اندیشه غیبت امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
  • شبهه: شیعه و تأثیرپذیری از آیین مجوس
  • شبهه: پایه‌گذاری شیعه به وسیله عبدالله بن سبأ
  • شبهه: انتساب اثناعشریه به رفض
  • شبهه: پیدایش اثناعشریه پس از وفات امام حسن عسکری (علیه السلام)
  • شبهه: بهتر بودن نصارا و یهود از صحابه نزد شیعه
  • شبهه: انتساب لعن و سب عموم صحابه به شیعه
  • شبهه: لعن و تکفیر ائمه اهل سنت از سوی شیعه
تــــازه هــــا
  • شبهه: شیعه و تأثیرپذیری از آیین مجوس
  • شبهه: پایه‌گذاری شیعه به وسیله عبدالله بن سبأ
  • شبهه: انتساب اثناعشریه به رفض
  • شبهه: پیدایش اثناعشریه پس از وفات امام حسن عسکری (علیه السلام)
  • شبهه: لعن و تکفیر مهاجرین و انصار در کتب شیعه
  • شبهه: بهتر بودن نصارا و یهود از صحابه نزد شیعه
پـــربـــازدیـــدهــــا
  • شبهه: پرداخت خمس به امام يا نائب امام
  • شبهه: شيعه و حق تشريع بر ائمه اهل ‌بيت (علیهم السلام)
  • شبهه: ازدواج با محارم
  • شبهه: پایه‌گذاری شیعه به وسیله عبدالله بن سبأ
  • شبهه: پذيرش سهو النبي (صلی الله علیه و آله) از سوي شيخ صدوق
  • شبهه: لعن و تکفیر ائمه اهل سنت از سوی شیعه
حــــدیــــث روز
قم، خيابان 75 متری عمار یاسر، خیابان شهید آیت الّله قدوسی، ساختمان حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، طبقه پنجم
پست الکترونیک: info@hzrc.ac.ir
تلفن تماس: 37186 - 025
نمابر: 37769994 - 025
كد پستی: 3719158489

دسـتـرسـی سـریـع

  • دفتر پژوهشکده در خراسان
  • کتابخانه دیجیتالی حج
  • ویکی حج
  • سامانه نشریات
  • جستجو در کتابخانه
  • دانشنامه حج و حرمین
  • بانک اطلاعاتی نقد وهابیت
  • نقشه سایت
  • همایش‌های حج، جهان اسلام و حرمین شریفین

پـیـونـدهــای مـرتـبـط

  • دفتر مقام معظم رهبری
  • خبرگزاری حج
  • سازمان حج و زیارت
  • بقیع
  • لیست همه پیوندها