قرآن کریم، مهمترین منبع دریافت معارف الهی است که خاتم الانبیا (صلی الله علیه و آله) به پیروی از آن توصیه کردهاند. ولی شیعه به دلیل مبنای سختگیرانهای که درباره پذیرش عدالت صحابه در صدر اسلام دارد، نمیتواند برای قرآنی که امروز میان مسلمانان موجود است، سند متصلی به صحابه بیان کند و حال آنکه بر اساس نظریه عدالت تمام صحابه، میتوان به راحتی اعتبار متن قرآن را ثابت کرد؛ زیرا رسول خدا (صلی الله علیه و آله) قرآن را برای همه صحابه، و آنها نیز برای شاگردان خود قرائت کردند.[1]
جمعپذیری دیدگاه شیعه درباره عدالت صحابه و حجیت قرآن
پاسخ به چنین شبهه و اشکالی، در ضمن چند مرحله روشن خواهد شد:
1. بر اساس دیدگاه شیعه، اعتبارسنجی و حجیت متن قرآن، همانند دیگر ادله، لازم و ضروری است و از آنجا که تمام متن قرآن از زمان پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) تا به امروز با نقل متواتر گزارش شده است، دانشمندان شیعه نیز متن این کتاب مقدس را دارای بالاترین اعتبار میدانند.
2. میان نقل متواتر متن قرآن و قرائتهای مختلف از متن قرآن، که معروفترین آنها هفت قرائت است، پیوندی وجود ندارد؛ بلکه این قرائتها به گونه خبر واحد و نه به شکل متواتر نقل شدهاند. بنابراین، بر اساس دیدگاه شیعه، لازم است صحت سند و اتصال این قرائتها نیز بررسی شود.
3. قرائت حفص از عاصم، در میان قرائتهای متفاوتی که از قرآن وجود دارد، نه فقط نزد شیعیان؛ بلکه میان بیشتر مسلمانان از بالاترین اعتبار برخوردار است و این اعتبار، قبل از آنکه به ویژگیهای شخصیتی روایان این قرائت بازگردد، به کیفیت بالای قرائت از دیدگاه دانشمندان قرائتشناس مربوط میشود.
4. حجیت و اعتبار سند گزارش حفص از عاصم، حتی بر اساس دیدگاه عدم عدالت تمام صحابه نیز قابل اثبات است؛ زیرا عاصم از استادش سلمی، و او نیز از امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیهما السلام)، که شاخصترین صحابی بوده است، نقل قرائت میکند که بر اساس دیدگاه شیعه، این سلسله سند، مشکل اعتبار و حجیت نخواهد داشت.
5. قابل توجه است که ناقدان دیدگاه شیعه در موضوع عدالت صحابه، پنداشتهاند که شیعه فقط به سلسله اسنادی اهمیت میدهد که راویان آن همگی شیعه باشند؛ درحالیکه چنین نیست و مهمترین میزان برای پذیرش یک راوی، ثقه بودن و مورد اطمینان بودن اوست؛ هر چند بر مذهب شیعه اثنا عشری از دنیا نرفته باشد.[2] وانگهی، این اساس در میان دانشمندان غیر شیعه نیز استفاده شده و چه بسیار سلسله اسنادی که راویان آن، بین شیعه و غیر شیعه مشترکاند.[3] در مسئله سلسله اسناد قرائت متن قرآن نیز مطلب به همین گونه پیگیری میشود و ثقه بودن در قرائت، مهمترین شاخصی است که پذیرش یک راوی در سلسله سند را ممکن میکند؛ بدون آنکه مذهب اعتقادی و فقهی او اهمیت چندانی داشته باشد.
افزون بر این، حتی بر اساس پذیرش دیدگاه عدالت تمام صحابه، دشواری چندانی در موضوع حجیت سندی قرائت متن قرآن نزد شیعه ایجاد نمیشود و سلسله سندهای دیگر، غیر از قرائت حفص از عاصم نیز نزد شیعیان معتبر است؛ با این توضیح که تمام یاران و صحابه خاتم الانبیا (صلی الله علیه و آله) جزء حلقه نخستین سلسله سند قرائتها واقع نشدند؛ بلکه فقط افراد مشخص و معدودی بودند که به دستور ایشان، عهدهدار مسئولیت قرائت قرآن و نشر آن شدند که همچنان اتصال سند به برخی از آنها وجود ندارد.[4] ازاینروست که دانشمندان اسلامی، فقط پنج شخصیت از میان صحابه را به گونهای قطعی سرسلسله نقل قرائت متن قرآن برشمردهاند:
یکـ امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیهم السلام) بارزترین آنهاست که از هر حیث، سرآمد دیگر صحابه بودند و دیگران هنگام رویارویی با هر مشکلی از جمله مسئله قرائت متن قرآن، به ایشان مراجعه میکردند.[5]
دوـ عبدالله بن مسعود، از دیگر شخصیتهای محبوب نزد خاتم الانبیا (صلی الله علیه و آله) است که حضرت قرائت او را تأیید کردهاند.[6] بر اساس شواهد روایی، ابن مسعود خلافت ابوبکر را انکار کرده[7] و از دوستداران امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیهما السلام) بوده است.[8]
سهـ اُبی بن کعب، اولین نویسنده وحی پس از ورود خاتم الانبیا (صلی الله علیه و آله) به مدینه شمرده میشود[9] و قرائت او مورد تأیید ایشان بوده است.[10] این شخصیت نیز از طرفداران امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیهما السلام) است.[11]
چهارـ ابوالدرداء عویمر بن زید الخزرجى نیز از قاریان زمان خاتم الانبیا[12] (صلی الله علیه و آله) و پس از ایشان است[13] که بر محبت و دوستی امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیهما السلام) تأکید میورزید.[14]
پنجـ زید بن ثابت، جوانترین قاری در زمان خاتم الانبیا (صلی الله علیه و آله) بود که برخی اوقات برای ایشان نگارش میکرد.[15] متأسفانه، موضعگیری سیاسی او در جانشینی امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیهما السلام) منفی بود.[16]
چنان که مشخص است، غیر از شخصیت اخیر، دیگر صحابی از دوستداران امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیهما السلام) بودهاند و حتی بر اساس دیدگاه کسانی که عدالت را مختص راویان شیعه میدانند، سلسله سندهای بازگشتی به هر یک از این افراد، دارای اعتبار و حجیت نزد شیعه است و برخلاف دیدگاه ناقدان، بر اساس دیدگاه و مبانی شیعه، چندین سند و طریق برای حجیت قرائت متن قرآن موجود قابل دریافت است.
بر اساس آنچه بیان شد، بیپایه بودن چنین اشکالی که از حیث دیدگاه عدالت صحابه بر حجیت قرآن نزد شیعه مطرح شده است، روشن میگردد؛ زیرا شیوهشناسی حجیت و اعتبار نزد شیعه، از چنان بسط و انعطافی برخوردار است که در این مسئله با هیچ مشکلی روبهرو نمیشود. شیعیان به دلیل گزارشهای متواتر و نسل به نسل، قرآن موجود را حجت و معتبر میدانند و درباره کیفیت قرائت متن این کتاب مقدس نیز رویکرد مثبتی دارند؛ زیرا سلسله سندهای قرائت متن قرآن را به دلیل وجود افراد مورد اطمینان در آنها و همچنین به دلیل صحابی گرانمایهای که در سرسلسله این اسناد قرار گرفتهاند، دارای ارزش و اعتبار میدانند.
[1]. رضوان، آراء المستشرقين حول القرآن الكريم و تفسيره، ج1، ص420؛ صدا و سيما، امواج شبهه، ش59، ص15.
[2]. شيخ طوسي، العدة في أصول الفقه، ج1، ص149-150.
[3]. ر.ک: عزيزي، الرواة المشتركون بين الشيعة و السنة.
[4]. ذهبي، معرفة القراء الكبار، ج1، ص126.
[5]. زرقاني، مناهل العرفان، ج1، ص486؛ ر.ک: طبري، جامع البيان، ج1، ص10.
[6]. نسائي، سنن النسائي، ج5، ص71.
[7]. قاضي عبدالجبار، المغني، ج20 (امامت2)، ص268؛ صدوق، الخصال، ج2، ص461.
[8]. سيدمرتضي، الشافي في الإمامة، ج4، ص284؛ ابن طاووس، الطرائف، ج1، ص36.
[9]. امين، أعيان الشيعة، ج1، ص224.
[10]. ابن عبدالبر، الاستيعاب، ج1، ص68.
[11]. ابن ابيالحديد، شرح نهج البلاغة، ج2، ص52.
[12]. ذهبي، معرفة القراء الكبار، ج1، ص124.
[13]. ابن حبان، تاريخ الصحابة، ص182.
[14]. ابن الجوزي، تذکرة الخواص، ص28.
[15]. ابن اثير، أسد الغابة، ج2، ص127.
[16]. ابن ابيالحديد، شرح نهج البلاغة، ج4، ص102.