
يکي از نويسندگان وهابي ادعا دارد که شيعيان، محتلم نشدن و جنب نشدن را از ويژگيهاي امام ميدانند و در نقد آن ميگويد:
کان الحسين يحتلم و يجنب خلاف ما ذکروه من شروط الامامة بأنّ الأمام لا يحتلم و لايجنب، فقد رووا عن رسول الله (صلی الله علیه و آله) انّه قال:لايحلّ لأحد يجنب في هذا المسجد الّا أنا و علي و فاطمة و الحسن و الحسين.[1]
برخلاف آنچه شيعيان از شرايط امامت ذکر کردهاند. که امام محتلم و جنب نميشود، حسين جنب و محتلم ميشد، آنها خود از پيامبر (صلی الله علیه و آله) روايت کردهاند که فرمود: غير از من و علي و فاطمه و حسن و حسين براي هيچ کسي جايز نيست که در اين مسجد جنب شوند.
در جواب اين شبهه، بايد دو بحث «احتلام» و «جنابت» را از هم تفکيک و جداگانه بررسي کرد. «احتلام» کاري است شيطاني که از برخي تصورات و تخيلاتي در خواب ناشي ميشود.[2] آنچه که در روايات شيعه، مبني بر محتلم نشدن ائمه آمده است، به اين معني است که ائمه (علیهم السلام) در عالم رؤيا هم با زن نامحرم و اجنبي مرتبط نميشدند. اين بديهي و روشن است و بايد هم چنين باشد؛ زيرا در شأن انبيا و اولياي الهي نيست. اين عمل در روايات از ائمه اطهار (علیهم السلام) نفي شده است. ابن حجر عسقلاني درباره پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به اين مسئله اشاره دارد: «لِأَنَّهُ كَانَ لَا يَحْتَلِمُ إِذِ الِاحْتِلَامُ مِنَ الشَّيْطَانِ وَهُوَ مَعْصُومٌ مِنْهُ»؛ «پيامبر (صلی الله علیه و آله) محتلم نميشد؛ زيرا احتلام از شيطان است و پيامبر (صلی الله علیه و آله) از آن معصوم است».[3] از عايشه نيز نقل شده که پيامبر (صلی الله علیه و آله) محتلم نميشد.[4]
البته محتلم نشدن به اين معنا، تنها از ويژگيهاي پيامبر خاتم (صلی الله علیه و آله) نيست، بلکه بنا به گفته ابن حجر عسقلاني در «فتح الباري شرح صحيح البخاري»، هيچ پيامبري محتلم نميشد.[5] برخي از علماي اهل سنت علت محتلم نشدن رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را دو چيز ميدانند: يکي اينکه قلب انبيا و اولياي الهي، هيچگاه به خواب نميرود و هميشه بيدار است و دوم اينکه احتلام، فعل شيطان است و اين بزرگواران از شر شيطان محفوظاند.[6]
صالح العثيمين، يکي از مفتيان وهابي در تعليقاتي که بر کافي ابن قدامه دارد، به همين مسئله به طور روشن اشاره ميکند. او ميگويد که چشم پيامبر (صلی الله علیه و آله) ميخوابد ولي قلبش بيدار است و به خواب نميرود. از اينرو امکان ندارد که محتلم شود:
فإن النبي (صلی الله علیه و آله) لا يحتلم لأنه تنام عيناه ولا ينام قلبه ومن كان كذلك فإنه لا يمكن أن يحتلم.[7]
همانا نبي (صلی الله علیه و آله) محتلم نميشود؛ زيرا چشمان پيامبر (صلی الله علیه و آله) ميخوابد، ولي قلبش نميخوابد و هر کس چنين باشد، او هرگز محتلم نخواهد شد.
برخي محتلم نشدن را از ويژگيهاي انبيا (علیهم السلام) ميدانند.[8] ائمه (علیهم السلام) نيز بنا بر آيه «تطهير»، معصوماند و هرگز به اين آلودگي گرفتار نخواهند شد. طبق آيه مباهله نيز امام علي (علیه السلام)، نفس پيامبر (صلی الله علیه و آله) خوانده شده است و نفس پيامبر خاتم (صلی الله علیه و آله)، چگونه ممکن است گرفتار چنين عملي شود؟
از بعضي عالمان بسيار باتقوا نيز نقل شده است كه هيچ گاه در خواب محتلم نشدند. اين كمال است كه فرد آن چنان از گناه بيزار است و چنان روح خود را از گناه و تصور گناه پاك كرده كه هيچ گاه در عالم رؤيا هم مرتكب فعل منافي عفت نشده است. زرقاني در «شرح الزرقاني علي موطأ الإمام مالك» از ابن سيرين نقل کرده است: «لَا يَحْتَلِمُ وَرِعٌ إِلَّا عَلَى أَهْلِهِ».[9]
اما خروج مني بدون ارتباط با نامحرم و در حالت رؤيا، در بدن سالم، حالتي طبيعي است و هيچ وجه زشتي و گناه در آن وجود ندارد، روايات شيعه در اين باره در مورد ائمه (علیهم السلام) ساکت است. روايات موجود، نفياً و اثباتاً متعرض اين بخش از احتلام نيست. روايتي را که نويسنده وهابي از عيون اخبار الرضا آورده و از آن استفاده کرده است، هيچ ربطي به احتلام ندارد، بلکه همانگونه که در خود روايت تصريح شده، مربوط به جنابت است و هيچ کس ادعا ندارد که انبيا و ائمه، جُنب نميشدند. جنابت نشانه سلامتي است و به وقوع پيوستن آن، نقص و عيب به حساب نميآيد.
[1]. الشيعة و التشيع، ص290؛ النص في عيون أخبار الرضا، ج2، ص60.
[2]. رحيق مختوم، جوادي آملي، ج2-3، ص232.
[3]. فتح الباري شرح صحيح البخاري، ج4، ص144.
[4]. شرح الموطأ، ج8، ص21.
[5]. فتح الباري شرح صحيح البخاري، ج13، ص106.
[6]. «لِأَنَّهُ لَا يَنَامُ قَلْبُهُ، وَلِأَنَّ الْحُلُمَ مِنْ الشَّيْطَانِ، وَهُوَ مَحْفُوظٌ مِنْهُ»؛ مطالب أولي النهي في شرح غاية المنتهي، ج1، ص163.
[7]. تعليقات ابن عثيمين علي الكافي، ابن قدامه، ج3، ص359.
[8] السراج المنير في الإعانة علي معرفة بعض معاني كلام ربنا الحكيم الخبير، ج3، ص261.
[9]. شرح الزرقاني علي موطأ امام مالك، ج1، ص114.
پـــربـــازدیـــدهــــا