
محمد بن عبدالوهاب، بنيانگذار جريان وهابيت، ادعا ميکند: «وقد وردت نصوص كثيرة عن علي و اهل بيته دالة على براءتهم عن التقية و إنما إفتراها عليهم الرافضة لترويج مذهبهم الباطل»؛[1] «روايات زيادي از [امام] علي و اهل بيت وارد شده است که بر برائت آنها از تقيه دلالت ميکند و شيعه به دروغ تقيه را به اهل بيت نسبت دادهاند تا مذهب باطل خود را ترويج دهند».
در پاسخ به اين شبهه لازم است که به نکات زير دقت و توجه گردد:
1. همانگونه که پيش از اين در تبيين موضوع به طور مفصل بيان شد، تقيه يک اصل قرآني است؛[2] البته با شرايط خاصي که از سوي علماي بزرگ اسلام تبيين شده است و اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در برخي موارد با توجه به شرايط و مقتضيات زمان به اين روش عمل مينمودهاند.[3] ازاينرو در سخنان ائمه شيعه، با توجه به اختناقی که وجود داشت و ظلم و تعدي که از سوي حاکمان جور بر آنها و شيعيان صورت ميگرفت، به تقيه اهميت زيادي داده شده است که در منابع حديثي و روایي شيعه ذکر شده است.
2. محمد بن عبدالوهاب هيچگونه ذکري از اينگونه روايات، که امام علي (علیه السلام) و ديگر ائمه شيعه (علیهم السلام) از تقيه برائت جستهاند، بيان نميکند و هيچ منبعي را معرفي نمينمايد و به صرف ادعا اکتفا کرده است. بنابراين ائمه اطهار (علیهم السلام) ـ که در حديث صحيحالسند ثقلين[4] عِدل قرآن معرفي شدهاند ـ چگونه ميتوانند بر خلاف صريح قرآن از تقيه برائت بجویند؟
[1]. ابن عبدالوهاب، رسالة في الرد علي الرافضة، ج1، ص21.
[2]. آل عمران: ۲۸.
[3]. ابن حزم، المحلي بالآثار، ج7، ص212؛ ابن ابیالعز، شرح العقيدة الطحاوية، ج2، ص532؛ بخاري، صحيح البخاري، ج1، ص35و ج8، ص31.
[4]. مسلم بن حجاج، صحيح مسلم، ج4، ص1873.
پـــربـــازدیـــدهــــا