
ابن تيميه ميگويد: «گفتار و کردار تقيهکننده بر خلاف عقيده باطني اوست و چنين حالتي نفاق است».[1]
اينکه تقيه شاخهاي از نفاق باشد، صحيح نيست؛ زيرا منافق کسي است که در ظاهر مسلمان، اما در باطن کافر است؛ ولي شخصي که تقيه ميکند، ظاهر کافر و باطن مسلماني دارد و منافق محسوب نميشود.
قرآن كريم پيوسته نفاق را نكوهش مىكند و مىفرمايد: «{إِنَّ الْمُنافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَ لَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِيراً}؛[2] «منافقان در پايينترين دركات دوزخ قرار دارند و هرگز ياورى براى آنها نخواهى يافت». درحالىكه از تقيه مؤمن آل فرعون[3] و عمار ياسر[4] ـ كه با حفظ گوهر ايمان، تظاهر بر خلاف كردند ـ ستايش مىكند. بنابراين نبايد اين دو مفهوم را با هم درآميخت.
[1]. ابن تيميه، منهاج السنة النبويه، ج۱، ص۱۵۹.
[2]. نساء: 145.
[3]. غافر: ٢٨.
[4]. نحل: 106.
پـــربـــازدیـــدهــــا