نوشته احمد خامهیار
در میراث مکتوب اسلامی، آثاری چند به تکنگاری درباره قبرستان بقیع و مدفونین در آن اختصاص یافته است که از آن جمله میتوان به کتاب الروضة المستطابة فیمن دُفن بالبقیع من الصحابة از مؤلفی ناشناس (نگاشته شده در 1175ق) اشاره کرد. اما نخستین و در عین حال مفصّلترین تکنگاری در این باره، کتاب الروضة الفردوسیة والحضرة القدسیة اثر جمالالدین محمد بن امین بن احمد آقشهری (درگذشته 739ق) به شمار میآید.
منابع زندگینامه آقشهری، آگاهیهای مفصلی درباره وی به دست نمیدهد؛ اما میدانیم که او در سال 664 یا 665ق در «آقشهر» در نیمه شرقی ترکیه امروزی به دنیا آمده و در کودکی، با خانواده خود به حرمین مهاجرت کرده است. این منابع گزارش دادهاند که او در 674ق، در 9 سالگی، در مکه مکرمه به سماع صحیحین اشتغال داشته؛ و در 683ق، در 18 سالگی، در مدینه منوّره، کتاب اخبار المدینه ابن نجار را قرائت کرده است.
همچنین از گزارشهای قرائت و سماع کتابها و اشعار و احادیثی که آقشهری در کتاب الروضة الفردوسیة خود بیان کرده، برمیآید که او در حدفاصل سالهای 691ق تا 712ق سفرهایی به شام، مصر، شمال آفریقا، مغرب و اندلس داشته و از علمای این مناطق بهره علمی برده است. احتمالاً در پایان 712ق به قصد حج به مکه بازگشته و باقی عمر خود را در حرمین بهسربرده و سرانجام در 739ق در مدینه منوره از دنیا رفته است.
آقشهری افزون بر کتاب الروضة الفردوسیة، دارای چند تألیف دیگر نیز بوده که امروزه به دست ما نرسیده است. از آن جمله کتاب منسک القاصد الزائر است که سمهودی (درگذشته 911ق) نسخه آن را به خط مؤلف، در اختیار داشته و در وفاء الوفای خود از آن نقل قول کرده، اما در آتشسوزی بزرگ مسجدالنبی در اواخر دوره مملوکی از بین رفته است. همچنین برای وی سفرنامهای مفصل و نیز رسالهای در شرح حال برخی علمای مکه گزارش کردهاند.
الروضة الفردوسیة تنها اثر آقشهری است که متن کامل آن امروزه به دست ما رسیده است. تنها نسخه خطی شناخته شده از این اثر، نسخهای است که مؤلف، کتابت آن را در 27 رجب سال 721ق به پایان برده است و در حال حاضر به شماره Ms. or. quart. 2082 در کتابخانه دولتی برلین نگهداری میشود. متن کامل آن نیز به تصحیح قاسم السامرائی، از سوی مؤسسة الفرقان لندن در سال 1431ق / 2010م در دو جلد منتشر شده است.
آقشهری کتاب خود را به پنج باب تقسیم کرده است: باب اول به زیارت رسول خدا (ص) و زیارتنامههای مسجدالنبی و زیارت اهل بیت و صحابه ایشان در بقیع و اُحد و زیارتنامههای آنان؛ و باب دوم به سیره اجمالی پیامبر (ص) و شرح حال فرزندان، همسران، غلامان و نزدیکان ایشان و نیز خلفای راشدین اختصاص یافته است. این باب شرح حال مختصر شماری از شخصیتهای اهل بیت از جمله چهار امام مدفون در بقیع را نیز در بر دارد.
موضوع باب سوم کتاب شرح وقایع شهر مدینه در صدر اسلام، همچون جنگ احد، جنگ احزاب و واقعه حرّه است. باب چهارم آن به شرح حال صحابه مدفون در مدینه و قبرستان بقیع؛ و باب پنجم آن نیز به شرح حال شماری از تابعین و محدّثان و فقهای سدههای نخست هجری که در مدینه از دنیا رفتهاند، اختصاص یافته است. گفتنی است که همه اعلام یاد شده، لزوماً مدفون در بقیع نیستند؛ اما به اعتبار وفات آنها در مدینه، شرح حال آنها در این کتاب آورده شده است.
الروضة الفردوسیة را میتوان به نوعی یک تاریخ محلی مدینه منوّره به شمار آورد؛ با این تفاوت که برخلاف «اخبار المدینه»های نگاشته شده در سدههای نخست هجری، که حاوی گزارشهای تاریخی عمومی درباره این شهر بودهاند، و برخلاف تواریخ دوره ایوبی و مملوکی که یا به تاریخنگاری مسجدالنبی و اماکن مقدس این شهر، و یا به تاریخنگاری اعلام و علمای این شهر پرداختهاند، صرفاً به شرح حال مدفونینِ در این شهر و قبرستان بقیع در چند سده نخست هجری اختصاص یافته است.
همچنین این اثر آگاهیهای چندانی در زمینه تاریخ تشیّع در مدینه منوّره به دست نمیدهد. اما مؤلف در باب نخست کتاب (ص234-239)، تحریری از زیارتنامهها و ادعیه مسجدالنبی را آورده است که شخصی به نام «نورالدین علی بن صفیالدین یوسف بن عزیز مدنیِ امامی»، در حرم پیامبر (ص) بر وی املا کرده است و از منظر بررسی وضعیت فکری و اجتماعی شیعیان مدینه منوره در زمان مؤلف، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
شخص یاد شده، چنانکه از نسبت «امامی» وی برمیآید، از بزرگان شیعه امامیه در مدینه منوّره در سده نخست دوره مملوکی است که مورخان مدینه از وی یاد کرده و او را بسیار ستودهاند. از جمله ابن فرحون مالکی (درگذشته 769ق) در کتاب خود نصیحة المشاور (تصحیح علی عمر، ص240) دربارهاش نوشته است: «کان من رؤساء اهل المدینة وخیارهم، وکان یوالی المجاورین، ویخدمهم فی قضاء حوائجهم، مع جلالة قدره، وعلوّ کلمته، ومحبّة الامراء له.»
یک نکته قابل توجه درباره این زیارتنامهها و ادعیه آن است که با وجود مضامین شیعی متعددی که به وضوح در آنها دیده میشود و مصحّح کتاب نیز، هم در مقدمه کتاب (ص9) و هم در پاورقی متن (ص239) به آن اشاره کرده است، در بخشی از آن (ص236)، حاوی زیارتنامه مختصری برای ابوبکر و عمر دو خلیفه اول و دوم مسلمانان است که در کنار رسول خدا (ص)، درون حجره مطهّر ایشان به خاک سپرده شدهاند.
میدانیم در سدههای میانی، تشیّع امامی در مدینه منوره گسترش چشمگیری داشته و در دوره ایوبی، شهری شیعهنشین به شمار میآمده است؛ اما پس از روی کار آمدن حکومت مملوکی، اقداماتی در راستای شیعهزدایی از این شهر آغاز شد و در یک سده نخست حاکمیت ممالیک (نیمه دوم سده هفتم و نیمه نخست سده هشتم)، یعنی زمانه و دوره زندگی آقشهری، این شهر روند تحول مذهبی از تشیع به تسنن را شاهد بوده است.
در چنین شرایطی، شماری از شخصیتهای شیعی مدینه منوره که مناصبی همچون قضاوت و ریاست را نیز عهدهدار بودند، رویکرد تقیّه و مدارات را در پیش میگرفتند که مورخان مدینه در دوره مملوکی، به نمونههایی از آنها اشاره کردهاند (از جمله اشاره مورخان به تقیّه مهنّا بن سنان مدنی، قاضی و فقیه برجسته امامی در سده هشتم؛ بنگرید: ابن فرحون، نصیحة المشاور، ص247؛ فیروزآبادی، المغانم المطابة، ج3، ص1304-1305). از اینرو به نظر میرسد تحریر زیارتنامه و ادعیهای با رویکرد تقریبی از سوی یک شخصیت شیعه در این دوره را باید در سایه حاکم بودن چنین شرایطی در این شهر تفسیر کرد.