پيش از هجرت پيامبر(صلی الله علیه و آله) به يثرب، اين شهر در آتش فتنه قبايلي ميسوخت؛ دو قبيله اوس و خزرج اختلافهاي ديرينهاي داشتند. هر يك از اين دو، به قبيلههاي كوچكتري تقسيم ميشدند. اسعد بن زراره، از قبيله بنينجار و از بزرگان اين قبيله بود. فتنهها و درگيريهاي داخلي مدينه، وجود بزرگمردي را ميطلبيد كه اهل مدينه زمام امور خويش را به او بسپارند. آوازه پيامبر(صلی الله علیه و آله) در مدينه پيچيد. آنان افراد شاخصي را به مكه فرستادند تا برآوردي از وضعيت رسول الله داشته باشند. اسعد بن زراره نقيب طايفه بنيالنجار بود كه به همراهي گروهي، به مكّه اعزام شدند تا از نزديك پيامبر را ببينند. اين گروه، پيامبر(صلی الله علیه و آله) را در عقبه مشاهده كردند. نتيجه اين ملاقات، انعقاد پيمان عقبه نخستين بود. سال بعد نيز اسعد بن زراره پيامبر را به همراهي دوستانش در عقبه ملاقات كرد و پيمان عقبه نخستين بود. سال بعد نيز اسعد بن زراره پيامبر را به همراه دوستانش در عقبه ملاقات كردند و پيمان عقبه دوم انعقاد يافت و نيز در سال بعد، پيمان عقبه سوّم منعقد شد. اسعد بن زراره در پيمانهاي سهگانه عقبه شركت داشت و با پيامبر(صلی الله علیه و آله) پيمان بست.
قالوا في شأنه: أسعد بن زرارة الأنصاري الخزرجي، أحد النقباء ليلة العقبة و أول من بايع النبي(صلی الله علیه و آله) ليلتئذّ، و قد شهد العقبة الأولی و الثانية و الثالثة، و كان نقيب بنيالنجار، و هو أول من صلّی الجمعة بالمدينة.[1]
در شأن و منزلت اسعد بن زراره گفتهاند: او انصاري خزرجي است. يكي از بزرگان و برجستگان در شب عقبه است. او اول كس از اهل مدينه است كه با پيامبر(صلی الله علیه و آله) بيعت كرد تا از وضعيتي ناپسند رها شود. در عقبه اولي، دوم و سوم حضور داشت و نقيب طايفه بنينجار بود. اسعد اول كسي است كه نماز جمعه را درمدينه به پا داشت وكمكهاي شاياني به هجرت پيامبر كرد و آماده كننده زمينه براي حضور پيامبر(صلی الله علیه و آله) در مدينه بود. وي منزلت والايي در نزد رسول الله داشت».
اسعد بن زراره در ميان صحابه پيامبر(صلی الله علیه و آله) به چند اولويت و امتياز، برجستگي و شهرت يافت كه ميتوان اين اولويتها را براي او برشمرد:
١ . اولين فرد انصاري از صحابه است كه در عقبه با پيامبر(صلی الله علیه و آله) بيعت كرد و به ايشان ايمان آورد.
٢ . در هر سه پيمان عقبه، شركت داشت.
٣ . آماده كننده زمينه ورود پيامبر(صلی الله علیه و آله) به مدينه بود و قبيله بنينجار را آماده استقبالي شكوهمند از آن حضرت كرد.
۴ . نخستين شخصيتي است كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) بر او نماز ميت خواند.
۵ . اولين كسي است كه پيامبرخدا(صلی الله علیه و آله) پيشاپيش جنازهاش حركت كرد و براي او دعا و استغفار نمود.
۶ . اولين صحابي پاكباختهاي است كه به دستور پيامبر(صلی الله علیه و آله) در مقبره مطهر بقيع دفن گرديد.
البته بيان اين نكته لازم است كه اختلافي ميان مورخان، در مدفون اول بقيع وجود دارد؛ بسياري را عقيده بر آن است كه اوّلين مدفون بقيع عثمان بن مظعون بود و شايد بتوان به نوعي ميان روايات متعارض جمع كرد و آن اينكه گفته شود، اولين مدفون از مهاجرين، عثمان بن مظعون است و اولين مدفون از انصار اسعد بن زراره.
٧ . اولين كسي است كه به دستور پيامبر(صلی الله علیه و آله)، در سه جامه كفن شد؛ از جمله جامهها بُرد است.
قال ابن سعد: لمّا توفّی أسعد بن زرارة حضـر رسول الله غسله و كفنه في ثلاثة أثواب، منها برد، وصلّی عليه، و رئي رسول الله(صلی الله علیه و آله) يمشـي أمام الجنازة، و دفنه بالبقيع.[2]
ابن سعد گويد: وقتي اسعدبن زراره وفات يافت، پيامبر(صلی الله علیه و آله) براي غسل او حاضر شده، در سه جامه كفنش كردند، كه از جمله جامهها بُرد است و ديده شده كه رسول الله(صلی الله علیه و آله) پيشاپيش جنازه اسعد بن زراره حركت ميكردند.
همه مورّخان بر اين عقيدهاند كه اسعد بن زراره پس از نُه ماه از هجرت وفات يافت. اگر اين نقل درست باشد، بايد گفت كه او در بدر حاضر نبوده و از آنجا كه عثمان بن مظعون در بدر حضور داشته، بايد گفت: اسعد بن زراره نخستين فرد از ميان صحابه است كه پس از هجرت، دعوت الهي را لبيك گفت.
و في كنزالعمال: مات أسعد بن زرارة علی رأس تسعة أشهر من الهجرة، قال البغوي: بلغني أنّه أوّل من مات من الصحابة بعد الهجرة، و أوّل ميّت صلّی عليه النبي(صلی الله علیه و آله) و أول من دفن بالبقيع، و ذلك قبل بدر.[3]
در كنز العمال نقل شده كه اسعد بن زراره در آغاز ماه نهم پس از هجرت، دعوت الهي را لبيك گفت. بغوي گويد: به من خبر رسيده او اوّلين شخص از صحابه است كه پس از هجرت وفات يافت و اولين كسي است كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) بر او نماز ميت گزارد و اول كسي است كه در بقيع مدفون گرديد.
پيشتر اشاره داشتيم كه روحاء در وسط بقيع قرار گرفته؛ همانجا كه راههاي گوناگون به سمت آن بوده است و همانجا كه عثمان بن مظعون نيز در آنجا مدفون گرديد. قبر اسعد بن زراره هم طبق نقل مورخان، در روحاء بقيع واقع گرديده است.
واقدي نقل كرده كه پيامبر خدا(صلی الله علیه و آله) اسعد بن زراره را در روحاء بقيع دفن كرد.
نويسنده و مورخ بزرگوار، محمد امين اميني، در كتابش، درباره بقيع، پس از بررسي چگونگي شكلگيري بقيع و بررسي اين نكته كه چه كسي اولين بار در بقيع دفن شد، آيا آن شخص اسعد بن زراره بوده يا عثمان بن مظعون؟ چنين مي نگارد:
وكيفكان، فقبرهما في الروحاء التي في وسط البقيع: فقد روي ابن شبّه عن أبيغسان لم أزل أسمع إنّ قبر عثمان بن مظعون و أسعد بن زرارة بالرّوحاء من البقيع، والروحاء المقبرة التي وسط البقيع يحبط بها طرق مطرقة وسط البقيع.[4]
به هر روي، قبر آن دو شخصيت(عثمان بن مظعون و اسعد بن زراره) در روحاء، در وسط بقيع قرار دارد. ابن شبّه از ابوغسان روايت كرده كه همواره ميشنيدم قبر عثمان بن مظعون و اسعد بن زراره، در روحاء بقيع است و روحاء مقبرهاي است در وسط بقيع كه راههاي گوناگون بر آن ميرسد.
در پايان ياد از اسعد بن زراره، گفتني است او با مرضي كه در لسان عرب ذبحه ناميده ميشود، از دنيا رفت و شايد مراد از ذبحه مرگ ناگهاني باشد. در عبارات ديگر، به جاي ذبحه، شهقه آمده است.
شخصيت بزرگوار ديگري كه از صحابه صادق پيامبر(صلی الله علیه و آله) است و در قبرستان بقيع مدفون گرديده، سعدبن مالك بن شيبان انصاري است. او از مشهوران و از بزرگان و اهل فضيلت صحابه آن رسول گرامي است. او شهرت به ابوسعيد خدري يافت؛ چون منسوب به خُدري است كه مكاني است به نام خدره.
او از راويان احاديث پيامبر(صلی الله علیه و آله) و صاحب مكاتبات از آن حضرت و امام علي و امام حسن مجتبي و امام حسين(علیهم السلام) است، جايگاهي والا در نزد پيامبرخدا، علي مرتضي، فاطمه زهرا، حسن مجتبي و سيدالشهدا(علیهم السلام) داشته است.
وي شاهد بسياري از سخنها، عملها و اقدامات پيامبر(صلی الله علیه و آله) بوده و آگاهي به موقعيت اهلبيت(علیهم السلام) و دشمنان آنان داشته است. اميرمؤمنان علي، فاطمه زهرا و حسنين(علیهم السلام) در نقلهاي بسياري، ابوسعيد خدري را شاهد بر ايراد سخناني از پيامبر(صلی الله علیه و آله) درباره اهل بيت دانستهاند و از مردم خواستهاند كه از ابوسعيد خدري فضل اهل بيت(علیهم السلام) را بپرسند.
ابن اثير دربارة او مينويسد:
أبو سعيد الخدري، سعد بن مالك بن شيبان الأنصاري، من مشهوري الصحابة و فضلائهم و هو من المكثرين من الرواية عنه مات سنة ٧۴ من الهجرة يوم الجمعة و دفن بالبقيع.[5]
ابوسعيد خدري، سعد بن مالك بن شيبان انصاري است. او از مشهوران صحابه و فضلاي ايشان بوده و از كساني است كه روايات فراواني از پيامبر نقل كرده است. در سال ٧۴ پس از هجرت وفات يافت و در بقيع گرديد.
وقال الشيخ الطوسي: توفّی ابوسعيد في يوم الجمعة، سنة أربع و سبعين و دفن بالبقيع و هو ابن أربع و تسعين.[6]
شيخ طوسي گفته است: ابوسعيد خدري، در روز جمعه، در سال ٧۴ ه .ق از دنيا رفت در حالي كه داراي سني ٩۴ ساله بود و در بقيع دفن گرديد.
ابن عساكر، از عبدالرحمان، پسر ابوسعيد خدري نقل كرده كه گفت: پدرم به من اينگونه سفارش كرد: پسرم! سن من بسيار بالارفته و زمان رفتنم فرار رسيده است. سپس گفت: دستم را بگير. وقتي دستش را گرفتم، گفت: به بقيع برويم. او را درحاليكه به دستم تكيه داشت، به بقيع بردم، تا اين كه به مكاني در بقيع رسيديم كه كسي در آنجا دفن نشده بود. به من امر كرد: پسرم! هرگاه از دنيا رفتم مرا در اين مكان دفن كن. در آن خيمهاي بر پا مكن و آتشي ميفروز. بر من گريه نكن. كسي را به جهت دفن من آزار مده. متواضعانه پشت سرم حركت كن. وقتي مردم ما را ميديدند، ميپرسيدند: به كجا ميرويد؟ چيزي به آنان نگفتم و پدرم از پاسخ دادن منعم نمود. آنگاه كه لحظه وفاتش رسيد، او را به بقيع بردم، مردم جمع شدند بهگونهايكه پر و آكنده از جمعيت شده بود.[7]
[1]. تعجيل المنفعة بزوائد رجال الأئمة الأربعه، ص ٣٢.
[2]. الطبقات الكبري، محمد بن سعد، ج٣، دارصادر، بيروت، لبنان، ١٩٩۶ م، ص ۶١١.
[3]. كنزالعمال، ج۶، ص ٢١٩.
[4]. بقيع الغرقد، ص۴٠ به نقل از تاريخ المدينة المنوره، ج١، ص ١٠١.
[5]. اسد الغابه، ج٢، ص ٢٨٩.
[6]. اختيار معرفة الرجال، محمد بن عمر بن عبدالعزيز الكشّي، ج١، انتشارات امير كبير، ١٣۵٩، ص ٢٠١.
[7]. ر.ك: تاريخ مدينة دمشق، ج٢٠، ص ٣٩٧.