در حاشيه نخستين همانديشي بقيع پژوهي با حجتالاسلاموالمسلمين نوايي که سالها درباره مدفونان بقيع به پژوهش و نگارش پرداخته مصاحبهاي انجام داديم که مشروح آن در ادامه تقديم ميشود. در اين مصاحبه علاوه بر معرفي يکي از بقيع پژوهان کشور به ساحتهاي جديد بقيع پژوهي نيز اشارهشده است.
در خدمت استاد علياکبر نوايي از فعالان عرصه بقيع پژوهي هستيم از طرف واحد بقيع پژوهي پژوهشکده حج و زيارت.
بسمالله الرحمن الرحيم
اينجانب تحصيلات حوزويام را از سال ۱۳۵۰ شروع کردم. در مشهد در درس تفسير مقام معظم رهبري حاضر شديم و درسهايي مثل شرح باب حادي عشر و مکاسب شيخ انصاري و دروس نهجالبلاغه را در محضر ايشان بوديم.
فعاليتهاي تبليغي قبل از انقلاب بخشياش با اشارات مقام معظم رهبري صورت ميگرفت مثل حرکتي که ما در دماوند داشتيم در فيروزکوه داشتيم در گرمسار داشتيم که دقيقاً يک سلسله بيانيهها يک سلسله اطلاعيه که آن زمان توسط چند سازمان که يکي از آنها سازمان والعصر بود نوشته ميشد مقام معظم رهبري ميدادند و ما ميبرديم. بالاخره تبليغات دوره قبل از انقلاب و بعد از انقلاب را داشتيم.
حدود سيودو سه سال در دانشگاه فردوسي دروس معارف اسلامي را و اين اواخر ديگر فقه سياسي و فلسفه سياسي را تدريس ميکرديم که مسئوليت با اين دوره جديدي که توسط مقام معظم رهبري حکمي به اعضاي شوراي عالي حوزه علميه مشهد داده شد بنده بهعنوان معاون فرهنگي اجتماعي و مسئول نخبگان حوزه علميه خراسان درواقع معين شدم و مشغول کارهاي حوزوي هستيم. از سال ۱۳۶۸ تقريباً به اينطرف من کارهاي تحقيقي و مطالعاتي را شروع کردم که اجمالاً در کارنامه علميام ۳۰۰ تا مقاله است و هشت جلد کتاب و کتابهاي آماده که الآن اينها آماده هست براي چاپ نظير فقه و اجتهاد حکومتي، حکومت اسلامي، مباني ولايتفقيه و مسائل ولايت
بنده روحاني کاروان حج هستم. داستان جالبي را من عرض بکنم خدمتتان که حاجآقاي قاضي عسکر در سال ۱۳۸۵ معاون آموزش و پژوهش بعثه بودند يک جلسه گذاشتند و همه روحانيون بودند آنجا ايشان گفتند که کساني اگر نقدي به ما دارند نقد را بگويند من يک تيکهاي نوشتم و رفتيم هتل و ديدم شب مدير هتل زنگ زد به اتاق ما که تشريف بياوريد پايين آقاي قاضي عسگر با شما کاردارند. رفتم پايين ديدم حاجآقاي قاضي عسکر است ايشان گفت که آقاي نوايي شما هستيد؟ گفتم بله. گفت شما بوديد امروز اين حرف را زديد؟ گفتم بله. گفت بيايد من کارتان دارم. ميخواهم باکارهاي تحقيقي شما آشنا شوم. گفتم چشم ميآيم. رفتم خدمت ايشان ساختمان معابده بودند گفت آقا شما طرح داريد گفتم فراوان من آن زمان حداقل صد و هفتاد مقاله از من چاپشده بود‘ گفتند يک طرحي بنويس بياور فردا ببينيم چهکار ميتوانيم بکنيم. من آمدم شش هفت تا طرح نوشتم برداشتم بردم گفت اينها همه طرحهاي مهمي است. اينها همه در سازمان حج و زيارت بايد اجرا بشود منتها همين طرح را شما شروع کن.
طرح بقيع. گفتم که عنوانش اين است که من هر وقت آمدم اين روحانيون ميگويند اينجا بقيع است اسم چهار نفر هم بيشتر بلد نيستند مي گويند اين چهار نفر در اينجا مدفونند و حالا ائمه که براي عوام هم معلوم است ولي روحانيون هم همين قدر بيشتر نمي دانند. با آقاي قاضي عسکر طرح را مطرح کردم و گفتم پيامبر اکرم ميفرمايد «يحشر من البقيع يوم القيامه سبعون الفاً کأن وجوههم القمر ليله البدر» هفتاد هزار نفر در روز قيامت از بقيع محشور ميشوند در حاليكه در محشر صورتهايشان مثل ماه شب چهارده است ميدرخشند. آقاي قاضي عسگر نيز تاييد کردند که بايد(معرفي مدفونان بقيع) اين كار انجام شود.
مدينه که آمدم من به شدت سرما خورده بودم به حدي که حال بيرون رفتن نداشتم شب جمعهاي بود که بين الحرمين داشت دعاي کميل ميخواست خوانده بشود مدير کاروان آمد و گفت حاج آقا برويم براي دعاي کميل گفتم من به شدت حالم خراب است نمي توانم بيايم ...من همينجور که در داخل اتاق هتل نشسته ... يک مداد برداشتم نوشتم آنهايي که نوشتم اينهاست :
اين حرفها ديگر انگار به من الهام شد و من هفت هشت ده صفحه نوشتم رفتم نزد آقاي قاضي عسگر كه از مکه باز به مدينه برگشته بود و برايش خواندم گفت آقا اين خيلي عالي است بنویسش.
ديگر من آمدم ايران شروع کردم به نوشتن ۳۸ مقاله نوشتم. تا سال ۹۴ من نوشتم. با عنوان خفتگان در بقيع که يک جلد چاپ شده قسمت ائمهاش غوغاست همان قسمت ائمه تحت عنوان قلههاي رفيع بقيع همان خودش يک جلد کتاب ميشود که چاپ نشده و آنها در اين كتاب كه چاپ شده نيست.
درباره يک نفر در هيچ جا نوشته نشده مثلاً فرض بفرماييد من راجع به ابواشهل فلان يا مثلا حاطب بن ابي بلتعه يا راجع به اسيد بن حضير سماک اشهلي و امثال اينها ميخواستم بنويسم اسم را ميآمدم در کتاب جستجو ميکردم روي حروف الفبا ميديدم استيعاب آورده اسدالغابه مثلاً بعداً آورده من يک خط که ميخواستم پيدا کنم دو روز کار ميکردم؛ در چندين کتاب کار ميکردم؛ اين کتاب ها کتابهايي نيست که مخاطب عام اينها را بشناسد. اغلب نميدانند اين کتابها در تاريخ وجود دارد ٬ کتابهايي مثل رجال ابن داوود٬ رجال البرقي، رحله ابن بطوطه، رحله ابن جبير، رسائل الشريف الرضي، الرسائل العشر، رسائل الکرکي، الروضه في فضائل اميرالمومنين، السرائر الحاوي لتحرير الفتاوي، سنن ابي داوود، سنن ترمذي، سنن ابن ماجد، سنن نسائي و امثال اينها. کار تاريخ کار سختي است.
تصميم گرفتم مدفونان بقيع در هفت طبقه بررسي کنم:
طبقه اول صحابه راستين پيامبر مثل: ابو دجانه، ابو لبابه، جابر بن عبدالله انصاري، اسعد بن زراره، عثمان بن مظعون و... . اين ياران و صحابي درجه اول و مخلص پيغمبرند.
گروه دوم صحابهاي که راه ديگري بعد از رسالت پيمودند اينها مسير انحرافي طي کردند مثل: ابوهريره، مغيره بن شعبه و خيلي افراد ديگر.
گروه سومي که ما در اينجا بررسي کرديم منسوبين به پيامبرند.
گروه چهارم زنان پيامبر و دختران پيامبرند. گروه پنجم... اين بحث آراميدگان در بقيع بود که طي ۳8 شماره تمام شدز
بقيع به تعبير من گنج تاريخ است اين که صرفاً اينها نوشته بشود اين افراد بعضاً کساني هستند که ره آوردهاي علمي در تاريخ دارند٬ دستاوردهاي علمي تاريخي اينها بايد استخراج بشود وکار نشده است. در عالم اسلام و حتي عالم تشيع هيچ کس در اين موضوع کار نکرده که ميشود چه مسائل علمي را از بقيع استفاده کرد. دانشمنداني که در بقيع اعضا و شخصيتهايي که در بقيع... چون الآن ما چهار طبقه را هنوز بررسي نکرديم. شهداي مدفون در بقيع را بررسي نکرديم.
من تاريخ تخريب بقيع را کار کردم. كه هنوز منتشر نشده است. در اين کتاب نوشتهام که بقيع چگونه تخريب شد و مراحل تخريب و تحليل و تبيين آن را و اينکه اهداف تخريب چه بود و نقش انگليسيها در اين قضيه چه بود.
بله. سندهاي تاريخي اش موجود است که مثلا آقاي فلاني از انگلستان آمد به اينها گفت که شما بعضي از جاها را تخريب کنيد٬ اينها نبايد باشد و اين تخريب هابر اساس دستور و جزء رهاوردهاي استعمار بود.
طرح خفتگان نيز در واقع هنوز کامل نشده زيرا هنوز چهار طبقه تاريخياش مانده که بايد بررسي بشود. اين چهار طبقه عبارتند از شهدا ، تابعان ، عالمان شيعه و يک طبقه ديگر
بحث ديگري که در رابطه با بقيع مانده و بايد مطرح ميشود مکانهاي بقيع است. روحاء کجاست؟ خانه کي کجاست؟ اصلا ديوار بقيع قبلاً کجا بوده است.؟
يکي خود تاريخ بقيع از آن غفلت شده که بخشی از آن را من نوشتم. جلد دوم خفتگان بقیع را که درباره زندگي چهار امام مدفون در بقيع است مقالههايش را نوشته ام و در مجله ميقات حج هم چاپ شده است٬ دوستان از داخل مجله استخراج کنند و پیشنهاد می کنم به نامه قله های رفیع بقیع منتشر شود.
مکان يابيهاي بقيع، نقش بقيع در تاريخ اوليه هجرت، تعامل پيغمبر با بقيع ، علومي که از مدفونين در بقيع ميشود استخراج و به علوم امروز اضافه کرد٬ از موضوعاتي است که بايد کار بشود.
همينطور تعامل اهل بيت عليهم السلام ٬ خود پيغمبر به بقيع ميآمدند٬ امام علي عليه السلام ميآمدند بقيع٬ امام حسن مجتبي ميآمده٬ امام حسين ٬ امام سجاد ٬ امام صادق ٬ امام باقر و امام موسي بن جعفر اينها همه بقيع توجه داشته اند. سيره معصومين راجع به بقيع. اين خود اين خيلي مهم است.
موضوع ديگر موقوفه هاي بقيع است :الآن بقيع موقوفه در عراق دارد بقيع در يمن موقوفه دارد بقيع در خود مکه موقوفه دارد بقيع در خود مدينه موقوفه دارد.
بنابراين ما اگر بخواهيم شمارش کنيم هفت هشت ده مورد اساسي هست درباره بقيع بايد کار بشود.