• صفحه اصلی
  • تاریخچه
  • مدفونین
    • ائمه اطهار (علیهم السلام)
    • صحابه پيامبر(ص)
    • وابستگان پيامبر(ص) و اهل بيت(ع)
    • همسران پيامبر(ص)
  • کتابشناسی
  • مقالات
  • تصاویر
  • نگاره‌ها
  • ادبیات
  • چندرسانه‌ای
    • فیلم
    • موشن‌گرافی
  • نقشه
  • درباره ما
/ جنت البقیع / ادبیات / این عاطفه ز خاک بقیع‌ات گرفته‌ام
×

ارسال ایمیل

در حال ارسال اطلاعات
لطفا تیک "من ربات نیستم" را بزنید !
تاريخ : 1399/02/14 | بازدید : 659
شاعر : سیدعلی میری رکن‌آبادی

این عاطفه ز خاک بقیع‌ات گرفته‌ام

بیمار اگر نمی‌شدی، ای عشق چارمین!

کار زمان، بدون تو می‌ماند بر زمین

اصلاً خدا به فکر خودش بود یا بشر؟

در روز تف که تیغ، تو را بود در کمین

بیش از همه خدا به تو دل بسته بود، نه

دل‌بسته‌تر تو بودی و او هم برای این -

آورده بودت از دل صحرا به شهر شام

تا منبری بسازد از آن نطق آتشین

این ماندن از شهادت تو کم نداشت، هیچ

صبحی نمود داشت در این ساعت پسین

بی حجت، این زمین نفس زندگی نداشت

دشتی نبود تا که شود خلق خوشه‌چین

زنجیرهای دور و برت زار می‌زدند

می‌شد شنید از لبشان نوحه‌ای حزین

این روزها، به چشم ترت کم می‌آمدند

می‌خواستی که پا بگذاری به اربعین

تاریکی مسیر سفر با تو می‌شکست

خورشید می‌گرفت تبرک، از آن جبین

آن قصه جز به ماندن تو جان نمی‌گرفت

باید کسی علم کند این کاروان نشین

صحرا به باغبان بزرگی نیاز داشت

ظهر دهم درو شده بود، آفتاب دین

قومی تبر به دست که با هجمه‌اش به باغ

چیزی نماند از آبروی ایل مسلمین

می‌خواست تا به تخت، سلیمان نبیندت

می‌رفت تا بگیرد از انگشترت نگین

باید یکی که عاطفه، سرشار لطف اوست

گرما دهد به قافله، با او شود قرین

آتش رسیده بود، خدا هم حضور داشت

می‌دید بردباری بیمار نازنین

خود را رساند، پشت حرم عشق شعله‌ور

فریاد زد، چنان که خدا گفت: «آفرین!

ـ این زن یگانه است، شکسته پرش نخوان

زهرای دیگریست، زنی ساده‌اش نبین»

دو آفتاب با هم از این جاده رد شدید

تا کوفه را به شام بریزید این چنین

خورشید روی نیزه علمدارتان شد و

نگذاشت از تمامی شب، غیر نقطه چین

مرثیه‌ام قصیده شد و رد شد از غزل

شکر خدا ولی نشد این عشق ته‌نشین

باران گرفت، چشمه خودش را به من رساند

بارانی‌ام اگر شده‌ام این چنین غمین

سجاده‌ات زمین خدا بود از ازل

بودی تمامِ سجده، شدی زین‌العابدین

این عاطفه ز خاک بقیع‌ات گرفته‌ام

حس می‌کنم که می‌شود این شعر دلنشین

مـنـبـع:
شاعر : سیدعلی میری رکن‌آبادی

مـنـبـع: آخرین حرم
تــــازه هــــا
  • روایت کن دوباره کربلا را
  • بقیع و اشک‌های خستۀ تو
  • چه شمع‌ها به بقیع از خجالت آب شدند
  • دنیا چه داشت آدم عاشق اگر نبود
  • هر که یک دم با تو بنشیند، مسیحا می‌شود
  • شیعه به اعتبار تو امروز کامل است
پـــربـــازدیـــدهــــا
  • شعر حبیب الله چایچیان در وصف بقیع
  • محمد است، چه نامی پدر به او داده‌ست!
  • پشت در بقیع پر از خیل سائل است
  • شعر محمد تقی براتی درباره غربت بقیع
  • بقیع و اشک‌های خستۀ تو
  • بقیع از نظرم پایتخت عاشق‌هاست
حــــدیــــث روز
قم، خيابان 75 متری عمار یاسر، خیابان شهید آیت الّله قدوسی، ساختمان حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، طبقه پنجم
پست الکترونیک: hajj.ziyarat@gmail.com
تلفن تماس: 37186 - 025
نمابر: 37769994 - 025
كد پستی: 3719158489

دسـتـرسـی سـریـع

  • پژوهشکده حج و زیارت
  • کتابخانه دیجیتالی حج
  • ویکی حج
  • سامانه نشریات
  • هیئت علمی و کارشناسان
  • جستجو در کتابخانه
  • دانشنامه حج و حرمین
  • بانک اطلاعاتی نقد وهابیت
  • اطلاعیه و فراخوان ها
  • نقشه سایت

پـیـونـدهــای مـرتـبـط

  • دفتر مقام معظم رهبری
  • بقیع
  • خبرگزاری حج
  • سازمان حج و زیارت
  • لیست همه پیوندها