محمد است، چه نامی پدر به او دادهست!
علیالخصوص که از هر دو سو علی زادهست
محمد است، ولی تیغ او چو تیغ علی
به موشکافترین شکل ممکن آمادهست
نگو کدام محمد؟ همان که شخص رسول
سلام گرم خودش را بر او فرستادهست
نگو که تیغ ندارد، که حکمت ازلی
قلم به تیزی تیغ دودم به او دادهست
قلم به جوهر خون زد که سرخ بنویسد:
«هنوز بیرق عشق از عَلَم نیفتادهست»
قدم گذاشت به راه حسین و میدانست
فقط بلاست که در انتظار این جادهست
سر شکافته و لخته لختههای جگر
چقدر عشق که باشد، تمامشان سادهست