فصلنامه علمی-پژوهشی «پژوهشنامه حج و زیارت» از جمله نشریات پژوهشکده حج و زیارت است که مقالاتی در موضوعات مرتبط با حج زیارت، حرمین شریفین با رویکرد علمی-پژوهشی منتشر میکند. شماره شانزدهم این نشریه که مربوط به بهار 1401 است، ویژه همایش ملی «بقیع؛ پیوند دهنده مذاهب اسلامی» است. در این شماره طی هفت مقاله، برخی از ابعاد فقهی، حقوقی، تاریخی مسائل و موضوعات مرتبط با بقیع بررسی و تحلیل شده است.
مقالات این شماره عبارتند از :
مهدی ساجدی
تحقیق حاضر به نقد و بررسی فقهی مبانی وهابیت در تخریب بارگاههای موجود در بقیع و ضرورت بازسازی آنها از دیدگاه مذاهب اسلامی میپردازد. نتایج حاصل از این پژوهش که به صورت کتابخانهای و نرم افزاری و بر اساس تحلیل ادله صورت گرفته، حاکی است که مهمترین مستند وهابیت، روایاتی است که زیارت قبور و مسجد قرار دادن آنها را نهی کرده است. همچنین وهابیان معتقدند ساخت بارگاه، بدعت محسوب میشود و زمینه ابتلای مردم به شرک را فراهم میآورد؛ ازاینرو باید از باب سد ذرایع، به تخریب قبور و بارگاههای موجود در بقیع پرداخت. اما به نظر میرسد دلایل علمای وهابیت پذیرفتنی نیست و ادعای آنان را اثبات نمیکند. از طرفی مطابق با نظر همه مذاهب اسلامی، ابراز محبت به اهل بیت پیامبر خدا: از باب عمل به دستور خداوند متعال در قرآن مبنی بر ابراز محبت به ذوی القربی، بر همه مسلمانان واجب است؛ بنابراین ساخت بارگاه بر قبور مطهر آنان، مصداق تعظیم شعائر، و تخریب قبور و بارگاه آنان، مصداق بارز هتک حرمت و سبک شمردن جایگاه آنان در بین مسلمانان، و تحلیل شعائر الهی است.
مهدی درگاهی
امروزه از حضور بانوان در قبرستان بقیع و دیگر قبرستانها از حرمین شریفین و سایر مناطق با پشتوانه فقهی ممانعت میشود. هرچند درباره مشروعیت حضور بانوان در قبرستانها و زیارتشان و طرح دیدگاه بزرگان از مذاهب فقهی اهل سنت مقالات فراوانی از جمله خود نویسنده نوشته شده است، تاکنون تحقیقی جامع و متمرکز بر نقد سندی و دلالی مستندات فقهی ممانعت از حضور بانوان در بقیع ـ که به صورت جزوه در اطراف بقیع توزیع میشود و در پرتو آن از نزدیک شدن بانوان به دیوراهای بقیع نیز منع میشود ـ از دیدگاه مذاهب چهارگانه اهل سنت نگاشته نشده است. ازاینرو واکاوی مبانی فقهی این ممانعت مسئلهای است مهم که نیازمند پاسخی درخور است.
واکاوی تکتک این مُستندات حاکی از عدم اعتبار سندی این روایات نزد اهل سنت است و بر فرض پذیرش اعتبار آن، تتبع در کلمات شارحان نامدار حدیث اهل سنت نشان میدهد که گروهی به نسخ این احادیث اشاره کردهاند و گروهی ظهور دلالی روایات را بر حضور و زیارتی میدانند که با اِستلزامات حرام همراه باشد؛ همانطور که ممکن است در سایر اعمال مستحبی، همچون حج مستحبی، نیز چنین باشد. این تحقیق با هدف نقد و بررسی سندی و دلالی مستندات ممانعت از حضور بانوان در بقیع و ارائه راهکار برای حضور آنان در بقیع نگاشته شده است. نیل به این هدف در سایه توصیف و تحلیل آموزههای روایی اهل سنت طبق مبانی آنان در اَخذ و فهم احادیث نبوی(ص) با گردآوری دادههای کتابخانهای میسّر است. نتیجه آن مخدوش بودن مبانی «ممانعت از حضور بانوان در بقیع» و باطل بودن انتساب آن مبانی به سنت نبوّی(ص) و عدم دلالت بر دیدگاه مذکور است.
سیدمحسن قائمی
گردشگری مذهبی، مبتنی بر مجموعهای از قواعد و انگارههای حقوقی است که به رغم اهمیت، کمتر به بحث و گفتوگو واگذار شده و مجموعهای منضبط و احصاشده ندارد. از همینرو مسئله و ضرورت این نوشته را میتوان در تحلیل و استقرای حقوق سالمندان به مثابه زائران بقیع دانست؛ بخصوص که گاه سالمندان، انبوه عظیمی از زائران بقیع را شکل میدهند. در این نوشته، سالمندی، بیش از آنکه عارضهای شخصی و بیولوژیک قلمداد شود، وضعیتی آسیبپذیر در فرآیند زیارت مطرح میشود که نیازمند درج حقوقی ویژه نسبت به سالمندان و تکالیفی بر عهده دولتهای زائرفرست، دولت عربستان و زائران است.
نوشته توصیفی-تحلیلی پیش رو، به این نتیجه دست مییازد که سالمند، مبتنی بر ادلهای چون مصلحت و کرامت و نیز اصل برابری و منع تبعیض، از حق زیارت برخوردار است. همچنین در این نظم حقوقی، حق سلامت، تبعیض مثبت، تسهیل در دسترسی، تخفیف و حریم خصوصی، انگارههایی است که باید مد نظر دولت میزبان زائر سالمند (عربستان)، و نیز مواردی چون اولویت در تخصیص منابع دولتهای فرستنده مد نظر دولت فرستنده زائر سالمند قرار گیرد.
احمد خامهیار
در نبود اسناد و آثار مکتوب درباره زمان و چگونگی پیدایش بسیاری مکانهای مقدس و زیارتگاهها، باورهای مردم درباره آنها در دورههای مختلف دستخوش تغییر شده و گاه حتی به تغییر کاربری یا ماهیت آنها منجر شده است. نمونهای از این دست زیارتگاهها، مزار «بیتالأحزان» در قبرستان بقیع در مدینه منوّره است. در این نوشتار، به عنوان نمونه سیر تحوّل باورهای مردم درباره مزار بیتالأحزان ـ به روش توصیفیـ تحلیلی و بر اساس منابع تاریخی و جغرافیایی بین سدههای سوم تا ششم هجری ـ بررسی شده است.
نتایج این بررسی نشان میدهد که بیتالأحزان، در سدههای اولیه اسلامی به نام «مسجد فاطمه» شهرت داشته و احتمالاً در اصل محل دفن حضرت فاطمه بنت اسد بوده است. اما در دورههای بعد با انتساب به حضرت فاطمه زهرا(س)، باورهای دیگری درباره آن شکل گرفته و نهایتاً در نیمه دوم سده ششم ـ که مدینه به شهری شیعهنشین تبدیل شده بود ـ نام و باور کنونی رایج درباره آن تثبیت شده است.
سیدمحمود سامانی
بقیع به عنوان آرامستان تاریخی مسلمانان و محل دفن صحابه بزرگ پیامبر از اهمیت خاصی برخوردار است. تأکید رسول خدا(ص) و اقدام عملی آن حضرت بر حضور در بقیع و زیارت قبرهای آن موجب اهتمام مسلمانان به تکریم و زیارت مدفونان در بقیع در طول قرون اسلامی بوده است. این مقاله، که به روش توصیفیـ تحلیلی سامان یافته است، در پاسخ به این سؤال است که «بقیع و زیارت آن در سنت معصومین: از زمان پیامبر(ص) تا امام رضا(ع) چه جایگاهی داشته است» علت انتخاب این بازه زمانی حضور ائمه اطهار: در مدینه و بازتاب سنت آنان درباره بقیع و زیارت آن است. برآیند مقاله حاکی از آن است که رسول خدا(ص)، و دیگر معصومان اهتمام خاصی به بقیع و زیارت آن داشتهاند. آنان افزون بر ذکر فضیلت زیارت بقیع، نسبت به تکریم مدفونان در آن نیز اقدام عملی داشتهاند.
رضا تقیزاده نائینی
زیارت بقیع و دفن مسلمانان در آن امری شناختهشده است. اما آگاهی از اهتمام و توجه طریقتهای صوفیه به زیارت بقیع و دفن صوفیان در آن اندک است. بررسی کتابخانهای منابع تاریخی و سفرنامههای مسلمانان به روش توصیفی ـ تحلیلی نشان میدهد که مشایخ صوفیه و مریدانشان به حضور در بقیع و زیارت مشاهد آن ـ برای کسب فیض و برکات معنوی از بزرگان مدفون در آن ـ اهتمام خاصی داشتهاند. صوفیان هنگام حضور در بقیع، از ائمه مدفون در بقیع با عناوینی چون «مدون حقائق صوفیه» و «اجله عرفای زمان» یاد کردهاند و با برگزاری حلقه ذکر در جوار مزار آنها دچار وجد و سرور عرفانی شدهاند. اطراف مزار ابراهیم (پسر رسول اکرم9)، مزار اهل بیت: و مزار عثمان (خلیفه سوم) از اماکن اصلی دفن صوفیه در بقیع، و محلی برای زیارت و تبرکجویی صوفیان و مردم عادی بوده است. صوفیان مدفون در بقیع به طریقتهای نقشبندیه، قادریه، چشتیه، شاذلیه، درقاویه، علویه و سمانیه وابسته بودهاند؛ بعضی اهل حجاز بوده و بعضی دیگر از سرزمینهای مختلف اسلامی ـ از قبیل ایران، شام، عراق و مغرب اسلامی ـ به مدینه رفته و در آنجا چشم از جهان فروبسته و در بقیع دفن شدهاند.
آدام بوک، ترجمه علی مشهدیرفیع
مقاله حاضر در صدد است تبیینی از نقش بقیع در ساختن یک میراث مشترک از دیدگاهی انسانشناسانه به مکان و هویت ارائه کند. براساس این تبیین بقیع به عنوان مکانی که در آن گفتمان و سیاست مکانهای مذهبی تعریف شده است و هویتهای مسلمین از طریق آن شکل میگیرد و مسلمانان فهم خود از اسلام را با چند و چون شکلگیری و تغییر و تحولات این ابنیه تنظیم میکنند، اهمیت اجتماعی و فرهنگی دارد.
نکته محوری این مقاله در حقیقت بازخوانی یک مکان بر مبنای قرائت اسلام از مکان است. ارتباط با یک مکان گاه از طریق رفتارها و آداب خود مسلمانان روشن میشود. با توجه به این نکته وهابیها همواره از اقداماتشان درباره تخریب و بازسازی اماکن دفاع میکنند. «بازسازی بقیع» به عنوان شعار محبوب شیعیان ـ که میتوان آن را به شکل فضاسازی مجدد بقیع بازخوانی کرد ـ در ظاهر فراخوانی است برای بازگرداندن بقیع به وضعیت سابق آن در زمان حکومت عثمانی که یک امپراتوری سنی بود. این شعار بیانگر شباهتهای رویکرد شیعه و سنی به اماکن مذهبی است. این شعار همچنین انعکاسی از ابعاد دین،
اماکن و ارتباط بین مکان و هویت مذهبی است. ارائه این نگاه از تخریب بقیع و ضرورت اجتماعی ـ فرهنگی بازسازی آن از دیدگاه مردمشناسانه و جامعهشناسانه از نوآوریهای این مقاله است.
از همه پژوهشگران، اعضای هیئت علمی، دانشجویان و دانش آموختگان دعوت میشود، مقالات علمی-پژوهشی خود در زمینه مطالعات حج، زیارت، حرمین شریفین و موضوعات مرتبط را برای چاپ در این نشریه از طریق همین سامانه ارسال کنند.